کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    معشوق باز و رندم و قلاش و می پرست
    دارم بعشق دوست فراغت زهر چه هست
    پیوند کن بوصل، دل پاره پاره را
    ماخود شکسته ایم چه حاجت دگر شکست
    در عاشقی بهر دو جهان گشت سربلند
    عاشق که شد بعشق تو چون خاک راه پست
    عمری ز بهر دیدن او دست و پا زدم
    چون رو نمود حیف که کلی شدم ز دست
    چون دور شد نقاب جلال از جمال یار
    گردد عیان که عابد بت بود حق پرست
    آن دم که در خمار عدم بود جام و می
    جانم ز باده لب لعل تو بود مست
    خورشید روی دوست چو بر جان و دل بتافت
    گر خود پرست بود اسیری ز خود برست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha