به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۱۳۵: ای که کوی یارمیجویی دو عالم کوی اوست

1880عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای که کوی یارمیجویی دو عالم کوی اوست
در حقیقت روی جمله خلق عالم سوی اوست
ای که می پرسی نشان از زلف جانان بیگمان
پیش ارباب یقین هر ذره یک موی اوست
نیست کس را جز بسوی قبله رویش سجود
سجده گاه جمله عالم چون خم ابروی اوست
چون ز مرآت رخ خوبان جمالش ظاهرست
عشق مجنون بررخ لیلی همه بربوی اوست
چشم مستش هر زمانی فتنه آرد پدید
شور و غوغا در جهان از نرگس جادوی اوست
هرکه بینا شد بنور معرفت بیند عیان
کین همه ذرات پیدا ز آفتاب روی اوست
ای اسیری نیستی تنها اسیر دام او
جمله عالم پای بند حلقه گیسوی اوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۳۴: مقبل کسی که شادی وصل تو دیده است 2شمارهٔ ۱۳۵: ای که کوی یارمیجویی دو عالم کوی ا ...3شمارهٔ ۱۳۶: جانا بیا که صحبت جانانم آرزوست 4شمارهٔ ۱۳۷: ما ز جام باده عشقیم مخمورالست 5شمارهٔ ۱۳۸: ای ز خورشید جمالت گشته روشن کاینا ...6شمارهٔ ۱۳۹: تا بعشق تو جان گرفتارست 7شمارهٔ ۱۴۰: عاشقان را در طریق عشق حالی دیگرست 8شمارهٔ ۱۴۱: هرکه عاشق نیست مرد کار نیست 9شمارهٔ ۱۴۲: آنکه پنهان دل ز مردم می برد پیداس ...10شمارهٔ ۱۴۳: زاد راه عاشقان سوز و نیاز و زاریس ...11شمارهٔ ۱۴۴: با غم معشوق ما را کارهاست 12شمارهٔ ۱۴۵: صورت یاربخواب امد و در گوشم گفت 13شمارهٔ ۱۴۶: دو عالم غرق انوار تجلی است 14شمارهٔ ۱۴۷: گشت تابان مهر ذاتش از صفات 15شمارهٔ ۱۴۸: پیش عارف که ز آفات طریق اگاهست 16شمارهٔ ۱۴۹: هرکه او پیوسته با یاد خداست 17شمارهٔ ۱۵۰: از شوق رخت در همه جا غلغله هست 18شمارهٔ ۱۵۱: جمله عالم رو بما دارند و مارا روب ...19شمارهٔ ۱۵۲: دل را بجمال رخ تو مهر تولاست 20شمارهٔ ۱۵۳: هر دل که از کدورت طبع و هوا برست 21شمارهٔ ۱۵۴: بختم مدد نداد که بینم وصال دوست 22شمارهٔ ۱۵۵: ای برده سبق از همه خوبان به ملاحت 23شمارهٔ ۱۵۶: دل را که داغ عشق ندارد نشان کجاست 24شمارهٔ ۱۵۷: ای بیخبر از حالت رندان خرابات 25شمارهٔ ۱۵۸: تا یار پرده از رخ چون ماه برگرفت 26شمارهٔ ۱۵۹: تا که خورشید جمالت بجهان تابان گش ...27شمارهٔ ۱۶۰: درد بی درمان بعالم دردماست 28شمارهٔ ۱۶۱: مانیستیم و هستی ما هستی خداست 29شمارهٔ ۱۶۲: ای دل دیوانه تاکی بیخودیها کردنت 30شمارهٔ ۱۶۳: ای طلعت تو مطلع انوار سعادات 31شمارهٔ ۱۶۴: عالم چو نقش موج ببحر وجود اوست 32شمارهٔ ۱۶۵: ای صنم سمن بران دست منست و دامنت 33شمارهٔ ۱۶۶: اسرار یقین را بگمانی شده باحث 34شمارهٔ ۱۶۷: دوستانم باز خواهد گشت یارم الغیاث 35شمارهٔ ۱۶۸: این حیله سازی فلک کینه دار هیچ 36شمارهٔ ۱۶۹: جان ما را در ازل دادند با عشق امت ...37شمارهٔ ۱۷۰: گر نداند درد عشق دوست را عاشق فلا ...38شمارهٔ ۱۷۱: با درد عشق جانان درمان چه کار دار ...39شمارهٔ ۱۷۲: از شاهد و می گر خبری هست بگوئید 40شمارهٔ ۱۷۳: دوشم از میخانه پیر میکده آواز داد 41شمارهٔ ۱۷۴: زان پیشتر که دور جهان را مدار بود 42شمارهٔ ۱۷۵: از قید غم جهان شد آزاد 43شمارهٔ ۱۷۶: ساقی چه شد که جمله جهان می پرست ش ...44شمارهٔ ۱۷۷: جانم اسیر دام سر زلف یار شد 45شمارهٔ ۱۷۸: بیا که یار ز رخسار پرده را بگشود 46شمارهٔ ۱۷۹: دل ما وایه روی تو دارد 47شمارهٔ ۱۸۰: ره روانی که راه حق پویند 48شمارهٔ ۱۸۱: عاشق بکوی عشق چو خود را فدی کند 49شمارهٔ ۱۸۲: زهی جمال و ملاحت که یار ما دارد 50شمارهٔ ۱۸۳: جان ما بربست رخت و سوی جانان میرو ...51شمارهٔ ۱۸۴: چون سوز عشقت پایان ندارد 52شمارهٔ ۱۸۵: چو حسن روی او جلوه گری کرد 53شمارهٔ ۱۸۶: از ما سخن کشف و کرامات مپرسید 54شمارهٔ ۱۸۷: چون از ازل نصیبه ما عشق یار بود 55شمارهٔ ۱۸۸: چون جمال دوست خود را جلوه داد 56شمارهٔ ۱۸۹: یارم چو ز رخ نقاب بگشود 57شمارهٔ ۱۹۰: تا نقاب از مهر رویش دور شد 58شمارهٔ ۱۹۱: هر لحظه بروئی دگر آن روی نماید 59شمارهٔ ۱۹۲: مهر رخسارت ز ذرات جهان پیدا بود 60شمارهٔ ۱۹۳: تا بکفر زلف تو جان مرا اقرار شد 61شمارهٔ ۱۹۴: چو خورشید جمالت روی بنمود 62شمارهٔ ۱۹۵: چو مهر جمال تو در جلوه بود 63شمارهٔ ۱۹۶: خوش وقت عاشقان که بمعشوق همبرند 64شمارهٔ ۱۹۷: آن دلبر طناز نگوئی که کجا شد 65شمارهٔ ۱۹۸: حسن رخسار تو چون میل نقابی میکند 66شمارهٔ ۱۹۹: یارم اگر جمال نماید چه می شود 67شمارهٔ ۲۰۰: زان پیشتر که کون و مکان را ظهور ب ...68شمارهٔ ۲۰۱: حسن تو جلوه کرد و بعالم عیان شد 69شمارهٔ ۲۰۲: زان روز که روی تو مرا در نظر آمد 70شمارهٔ ۲۰۳: هنوز هست جهان را به نیست مأوابود 71شمارهٔ ۲۰۴: دوش جانم در هوای آن خط و رخسار بو ...72شمارهٔ ۲۰۵: عاشقان تا در میان زنار عشقت بسته ...73شمارهٔ ۲۰۶: نمی دانم بقول حاسدی چند 74شمارهٔ ۲۰۷: معشوق جلوه کرد و دل از عاشقان ربو ...75شمارهٔ ۲۰۸: چون نقاب زلف مشکین از جمال خود گش ...76شمارهٔ ۲۰۹: یار با ما پرتوی از نور روی خود نم ...77شمارهٔ ۲۱۰: چو الطاف الهی رهبر آمد 78شمارهٔ ۲۱۱: چو نار هجر او جان میگدازد 79شمارهٔ ۲۱۲: جان ما را میل دل جستن نشد 80شمارهٔ ۲۱۳: حالیا رفتیم یاران خیرباد 81شمارهٔ ۲۱۴: کاش آن شوخ جفا پیشه وفائی بکند 82شمارهٔ ۲۱۵: من عاشق آن جان و جهانم همه دانند 83شمارهٔ ۲۱۶: دوش یارم پرده از رخسار خود بگشاده ...84شمارهٔ ۲۱۷: با همچو تو یاری نفسی هر که برآرد 85شمارهٔ ۲۱۸: در هوای عشق بازم دل پرواز کرد 86شمارهٔ ۲۱۹: آنها که جهان آینه روی تو دانند 87شمارهٔ ۲۲۰: زان دم که باده خم وحدت بجام شد 88شمارهٔ ۲۲۱: جمال روی تو هرگه نقاب بگشاید 89شمارهٔ ۲۲۲: ای قامت رعنای تو رشک سهی سروبلند 90شمارهٔ ۲۲۳: عاشقان در آتش عشق تو خود را سوختن ...91شمارهٔ ۲۲۴: مقصود ز عمرم همه سوزست و غم و درد 92شمارهٔ ۲۲۵: دیده ام عالم نمود بود بود 93شمارهٔ ۲۲۶: ز شوقت جمله عالم بیقرارند 94شمارهٔ ۲۲۷: آنان که درد عشق تو برجان گزیده ان ...95شمارهٔ ۲۲۸: جهان رانور رویت روشنی داد 96شمارهٔ ۲۲۹: ساقی جانها شراب ار زانکه زین دستا ...97شمارهٔ ۲۳۰: آنان که ز درد عشق مستند 98شمارهٔ ۲۳۱: عشق چو جور و ستم آغاز کرد 99شمارهٔ ۲۳۲: تا بفن دلربایی آن صنم استاد شد 100شمارهٔ ۲۳۳: هر دل که نه عشق یار دارد 101شمارهٔ ۲۳۴: چو دل در دست عشقش مبتلا شد 102شمارهٔ ۲۳۵: مرا سودای او دیوانه دارد 103شمارهٔ ۲۳۶: کسی کورا غم جانان نباشد 104شمارهٔ ۲۳۷: ساقیا می ده که هشیارم کند 105شمارهٔ ۲۳۸: تا آتش سودای تو در جان من افتاد 106شمارهٔ ۲۳۹: در سینه ما جز غم معشوق مجوئید 107شمارهٔ ۲۴۰: حاجیان حرم وصل لقا یافته اند 108شمارهٔ ۲۴۱: ای بت عشوه ساز من بی تو بسر نمی ش ...109شمارهٔ ۲۴۲: آن هادی ره روان کجا شد 110شمارهٔ ۲۴۳: روی تو بهر شیوه شیدای دگر دارد 111شمارهٔ ۲۴۴: والله لیس غیرک فی عرصة الوجود 112شمارهٔ ۲۴۵: هر کو رخ نیاز برین آستان نهاد 113شمارهٔ ۲۴۶: جام تجلیش که بناگاه میدهند 114شمارهٔ ۲۴۷: اگر مخالف طبع و هواتوانی بود 115شمارهٔ ۲۴۸: شهباز روح قدسی از دام تن جدا شد 116شمارهٔ ۲۴۹: در آرزوی روی تو گشتیم بیقرار 117شمارهٔ ۲۵۰: مستم ز جام عشق و ندارم ز خود خبر 118شمارهٔ ۲۵۱: چون دور شد از حسن رخت پرده انوار 119شمارهٔ ۲۵۲: دیوانه عشق توام و ز عقل و دینم بی ...120شمارهٔ ۲۵۳: مثنوی عین الحیات است ای پسر 121شمارهٔ ۲۵۴: بی شادی وصال تو دل را کجا قرار 122شمارهٔ ۲۵۵: ای از جمال رویت کون و مکان منور 123شمارهٔ ۲۵۶: نهال دوستی را در بر آور 124شمارهٔ ۲۵۷: هرکسی کز لذت درد تو باشد با خبر 125شمارهٔ ۲۵۸: عاشق چشمان مست آن نگار 126شمارهٔ ۲۵۹: ای جمالت رو نموده هر زمان جائی دگ ...127شمارهٔ ۲۶۰: زان کمان ابرو رسد هر دم مرا تیری ...128شمارهٔ ۲۶۱: ای ز خورشید جمالت هر دوعالم غرق ن ...129شمارهٔ ۲۶۲: بر صورت ذرات جهان گشت پدیدار آن ی ...130شمارهٔ ۲۶۳: ای دل براه عشق ز کونین در گذر 131شمارهٔ ۲۶۴: مائیم و کنج خلوت و سودای عشق یار 132شمارهٔ ۲۶۵: دل و دینم ببرد آن شوخ عیار 133شمارهٔ ۲۶۶: هان ای صبا ز لطف بشیراز کن گذر 134شمارهٔ ۲۶۷: فوحدته فی کثرة الکون ظاهر 135شمارهٔ ۲۶۸: از بحر تلخ و شور غم هجر برکنار 136شمارهٔ ۲۶۹: مائیم بعشق تو میان بسته بزنار 137شمارهٔ ۲۷۰: ای باد صبا ز روی دلدار 138شمارهٔ ۲۷۱: در خرابات آمدم دوشینه هنگام سحر 139شمارهٔ ۲۷۲: آمد برون ز خانه بصد ناز و عشوه یا ...140شمارهٔ ۲۷۳: ساقی قدحی بکام ما ریز 141شمارهٔ ۲۷۴: ای عشق چاره ساز جگر سوز دلنواز 142شمارهٔ ۲۷۵: من عاشق و رندم و نظرباز 143شمارهٔ ۲۷۶: عاشق دیوانه دل کز غم همه سوزست و ...144شمارهٔ ۲۷۷: دلا در عاشقی می سوز و می ساز 145شمارهٔ ۲۷۸: قصد جانم کرد یار دلنواز 146شمارهٔ ۲۷۹: ای نموده شاهد حسن تو رو درهر لباس 147شمارهٔ ۲۸۰: عاشق روی توام بهر چه می ترسم زکس 148شمارهٔ ۲۸۱: در سرم سودای آن یارست و بس 149شمارهٔ ۲۸۲: محرم بزم وصالت کی شود هر بوالهوس 150شمارهٔ ۲۸۳: گر شیخ شهر بود و گر پیر می فروش 151شمارهٔ ۲۸۴: دوش یارم جام می آورد و گفت این را ...152شمارهٔ ۲۸۵: اگر چه عاشقیم ورند و قلاش 153شمارهٔ ۲۸۶: تا که دریای قدم آمد بجوش 154شمارهٔ ۲۸۷: دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش 155شمارهٔ ۲۸۸: ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خ ...156شمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش 157شمارهٔ ۲۹۰: تا شد سپر بلایش دل درویش 158شمارهٔ ۲۹۱: جفا بگذر و یار با وفا باش 159شمارهٔ ۲۹۲: ای دل بکوی نیستی چون خاک پست و خو ...160شمارهٔ ۲۹۳: از غم عشق تو ما را نیست یکساعت خل ...161شمارهٔ ۲۹۴: شرح درد عشق دارد طول و عرض 162شمارهٔ ۲۹۵: از بردن بار جفا باشد وفا ما را غر ...163شمارهٔ ۲۹۶: راه عاشق نیست ای زاهد غلط 164شمارهٔ ۲۹۷: برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ 165شمارهٔ ۲۹۸: هرکه عاشق شد بباید گفت جان را الو ...166شمارهٔ ۲۹۹: چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع 167شمارهٔ ۳۰۰: دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ 168شمارهٔ ۳۰۱: گر بگرد کعبه کوی تو باشد یک طواف 169شمارهٔ ۳۰۲: بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف 170شمارهٔ ۳۰۳: زان غمزه ناوکی بمن آید ز هر طرف 171شمارهٔ ۳۰۴: وقت کوچ آمد نفیرالطریقست الطریق 172شمارهٔ ۳۰۵: ز جام عشق سرمستم زهی ذوق 173شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 174شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 175شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 176شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...177شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...178شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 179شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 180شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 181شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 182شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 183شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 184شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 185شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 186شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 187شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 188شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 189شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...190شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 191شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 192شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 193شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 194شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 195شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 196شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 197شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 198شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 199شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 200شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 201شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 202شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 203شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 204شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 205شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 206شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...207شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 208شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 209شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 210شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 211شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...212شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...213شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 214شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 215شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 216شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 217شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 218شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 219شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 220شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 221شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 222شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 223شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 224شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 225شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 226شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...227شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...228شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 229شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 230شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 231شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 232شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 233شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 234شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 235شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 236شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 237شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 238شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 239شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 240شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 241شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...242شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 243شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 244شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 245شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 246شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 247شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 248شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 249شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 250شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 251شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 252شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...253شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 254شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 255شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 256شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 257شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 258شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...259شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 260شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...261شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 262شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 263شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 264شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 265شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 266شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 267شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 268شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 269شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 270شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 271شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 272شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...273شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...274شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...275شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...276شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 277شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 278شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 279شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...280شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 281شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 282شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 283شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 284شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 285شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 286شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 287شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 288شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 289شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 290شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...291شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 292شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 293شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 294شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...295شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 296شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 297شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 298شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 299شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 300شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 301شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...302شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 303شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 304شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...305شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 306شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...307شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...308شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 309شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...310شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 311شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 312شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...313شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 314شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 315شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 316شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...317شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 318شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...319شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 320شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...321شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 322شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 323شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 324شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...325شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 326شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 327شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...328شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 329شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 330شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 331شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 332شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 333شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...334شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 335شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 336شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...337شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 338شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 339شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 340شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 341شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 342شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...343شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 344شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 345شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 346شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 347شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 348شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 349شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 350شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...351شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...352شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 353شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 354شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 355شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 356شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 357شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 358شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 359شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 360شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 361شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 362شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ