به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۱۸۰: ره روانی که راه حق پویند

1880عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ره روانی که راه حق پویند
از خدا جز خدا نمی جویند
واله آن جمال و رخسارند
عاشق حسن آن پری رویند
صورت او بدیده بنگارند
نقش غیرش ز لوح دل شویند
راز اورا بگوش او شنوند
هرچه گویند هم بدو گویند
روز و شب بیقرار و آرامند
همه در جست و جوی دلجویند
گر بصورت ز آدمی زادند
هم ملک سیرت و خدا خویند
طیلسان فنا چو می پوشند
فارغ از دلق کهنه و نویند
قطب دور و محیط دایره اند
همچو پرگار گرد خود پویند
ای اسیری نگر بعین یقین
کین همه نقش صورت اویند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۷۹: دل ما وایه روی تو دارد 2شمارهٔ ۱۸۰: ره روانی که راه حق پویند 3شمارهٔ ۱۸۱: عاشق بکوی عشق چو خود را فدی کند 4شمارهٔ ۱۸۲: زهی جمال و ملاحت که یار ما دارد 5شمارهٔ ۱۸۳: جان ما بربست رخت و سوی جانان میرو ...6شمارهٔ ۱۸۴: چون سوز عشقت پایان ندارد 7شمارهٔ ۱۸۵: چو حسن روی او جلوه گری کرد 8شمارهٔ ۱۸۶: از ما سخن کشف و کرامات مپرسید 9شمارهٔ ۱۸۷: چون از ازل نصیبه ما عشق یار بود 10شمارهٔ ۱۸۸: چون جمال دوست خود را جلوه داد 11شمارهٔ ۱۸۹: یارم چو ز رخ نقاب بگشود 12شمارهٔ ۱۹۰: تا نقاب از مهر رویش دور شد 13شمارهٔ ۱۹۱: هر لحظه بروئی دگر آن روی نماید 14شمارهٔ ۱۹۲: مهر رخسارت ز ذرات جهان پیدا بود 15شمارهٔ ۱۹۳: تا بکفر زلف تو جان مرا اقرار شد 16شمارهٔ ۱۹۴: چو خورشید جمالت روی بنمود 17شمارهٔ ۱۹۵: چو مهر جمال تو در جلوه بود 18شمارهٔ ۱۹۶: خوش وقت عاشقان که بمعشوق همبرند 19شمارهٔ ۱۹۷: آن دلبر طناز نگوئی که کجا شد 20شمارهٔ ۱۹۸: حسن رخسار تو چون میل نقابی میکند 21شمارهٔ ۱۹۹: یارم اگر جمال نماید چه می شود 22شمارهٔ ۲۰۰: زان پیشتر که کون و مکان را ظهور ب ...23شمارهٔ ۲۰۱: حسن تو جلوه کرد و بعالم عیان شد 24شمارهٔ ۲۰۲: زان روز که روی تو مرا در نظر آمد 25شمارهٔ ۲۰۳: هنوز هست جهان را به نیست مأوابود 26شمارهٔ ۲۰۴: دوش جانم در هوای آن خط و رخسار بو ...27شمارهٔ ۲۰۵: عاشقان تا در میان زنار عشقت بسته ...28شمارهٔ ۲۰۶: نمی دانم بقول حاسدی چند 29شمارهٔ ۲۰۷: معشوق جلوه کرد و دل از عاشقان ربو ...30شمارهٔ ۲۰۸: چون نقاب زلف مشکین از جمال خود گش ...31شمارهٔ ۲۰۹: یار با ما پرتوی از نور روی خود نم ...32شمارهٔ ۲۱۰: چو الطاف الهی رهبر آمد 33شمارهٔ ۲۱۱: چو نار هجر او جان میگدازد 34شمارهٔ ۲۱۲: جان ما را میل دل جستن نشد 35شمارهٔ ۲۱۳: حالیا رفتیم یاران خیرباد 36شمارهٔ ۲۱۴: کاش آن شوخ جفا پیشه وفائی بکند 37شمارهٔ ۲۱۵: من عاشق آن جان و جهانم همه دانند 38شمارهٔ ۲۱۶: دوش یارم پرده از رخسار خود بگشاده ...39شمارهٔ ۲۱۷: با همچو تو یاری نفسی هر که برآرد 40شمارهٔ ۲۱۸: در هوای عشق بازم دل پرواز کرد 41شمارهٔ ۲۱۹: آنها که جهان آینه روی تو دانند 42شمارهٔ ۲۲۰: زان دم که باده خم وحدت بجام شد 43شمارهٔ ۲۲۱: جمال روی تو هرگه نقاب بگشاید 44شمارهٔ ۲۲۲: ای قامت رعنای تو رشک سهی سروبلند 45شمارهٔ ۲۲۳: عاشقان در آتش عشق تو خود را سوختن ...46شمارهٔ ۲۲۴: مقصود ز عمرم همه سوزست و غم و درد 47شمارهٔ ۲۲۵: دیده ام عالم نمود بود بود 48شمارهٔ ۲۲۶: ز شوقت جمله عالم بیقرارند 49شمارهٔ ۲۲۷: آنان که درد عشق تو برجان گزیده ان ...50شمارهٔ ۲۲۸: جهان رانور رویت روشنی داد 51شمارهٔ ۲۲۹: ساقی جانها شراب ار زانکه زین دستا ...52شمارهٔ ۲۳۰: آنان که ز درد عشق مستند 53شمارهٔ ۲۳۱: عشق چو جور و ستم آغاز کرد 54شمارهٔ ۲۳۲: تا بفن دلربایی آن صنم استاد شد 55شمارهٔ ۲۳۳: هر دل که نه عشق یار دارد 56شمارهٔ ۲۳۴: چو دل در دست عشقش مبتلا شد 57شمارهٔ ۲۳۵: مرا سودای او دیوانه دارد 58شمارهٔ ۲۳۶: کسی کورا غم جانان نباشد 59شمارهٔ ۲۳۷: ساقیا می ده که هشیارم کند 60شمارهٔ ۲۳۸: تا آتش سودای تو در جان من افتاد 61شمارهٔ ۲۳۹: در سینه ما جز غم معشوق مجوئید 62شمارهٔ ۲۴۰: حاجیان حرم وصل لقا یافته اند 63شمارهٔ ۲۴۱: ای بت عشوه ساز من بی تو بسر نمی ش ...64شمارهٔ ۲۴۲: آن هادی ره روان کجا شد 65شمارهٔ ۲۴۳: روی تو بهر شیوه شیدای دگر دارد 66شمارهٔ ۲۴۴: والله لیس غیرک فی عرصة الوجود 67شمارهٔ ۲۴۵: هر کو رخ نیاز برین آستان نهاد 68شمارهٔ ۲۴۶: جام تجلیش که بناگاه میدهند 69شمارهٔ ۲۴۷: اگر مخالف طبع و هواتوانی بود 70شمارهٔ ۲۴۸: شهباز روح قدسی از دام تن جدا شد 71شمارهٔ ۲۴۹: در آرزوی روی تو گشتیم بیقرار 72شمارهٔ ۲۵۰: مستم ز جام عشق و ندارم ز خود خبر 73شمارهٔ ۲۵۱: چون دور شد از حسن رخت پرده انوار 74شمارهٔ ۲۵۲: دیوانه عشق توام و ز عقل و دینم بی ...75شمارهٔ ۲۵۳: مثنوی عین الحیات است ای پسر 76شمارهٔ ۲۵۴: بی شادی وصال تو دل را کجا قرار 77شمارهٔ ۲۵۵: ای از جمال رویت کون و مکان منور 78شمارهٔ ۲۵۶: نهال دوستی را در بر آور 79شمارهٔ ۲۵۷: هرکسی کز لذت درد تو باشد با خبر 80شمارهٔ ۲۵۸: عاشق چشمان مست آن نگار 81شمارهٔ ۲۵۹: ای جمالت رو نموده هر زمان جائی دگ ...82شمارهٔ ۲۶۰: زان کمان ابرو رسد هر دم مرا تیری ...83شمارهٔ ۲۶۱: ای ز خورشید جمالت هر دوعالم غرق ن ...84شمارهٔ ۲۶۲: بر صورت ذرات جهان گشت پدیدار آن ی ...85شمارهٔ ۲۶۳: ای دل براه عشق ز کونین در گذر 86شمارهٔ ۲۶۴: مائیم و کنج خلوت و سودای عشق یار 87شمارهٔ ۲۶۵: دل و دینم ببرد آن شوخ عیار 88شمارهٔ ۲۶۶: هان ای صبا ز لطف بشیراز کن گذر 89شمارهٔ ۲۶۷: فوحدته فی کثرة الکون ظاهر 90شمارهٔ ۲۶۸: از بحر تلخ و شور غم هجر برکنار 91شمارهٔ ۲۶۹: مائیم بعشق تو میان بسته بزنار 92شمارهٔ ۲۷۰: ای باد صبا ز روی دلدار 93شمارهٔ ۲۷۱: در خرابات آمدم دوشینه هنگام سحر 94شمارهٔ ۲۷۲: آمد برون ز خانه بصد ناز و عشوه یا ...95شمارهٔ ۲۷۳: ساقی قدحی بکام ما ریز 96شمارهٔ ۲۷۴: ای عشق چاره ساز جگر سوز دلنواز 97شمارهٔ ۲۷۵: من عاشق و رندم و نظرباز 98شمارهٔ ۲۷۶: عاشق دیوانه دل کز غم همه سوزست و ...99شمارهٔ ۲۷۷: دلا در عاشقی می سوز و می ساز 100شمارهٔ ۲۷۸: قصد جانم کرد یار دلنواز 101شمارهٔ ۲۷۹: ای نموده شاهد حسن تو رو درهر لباس 102شمارهٔ ۲۸۰: عاشق روی توام بهر چه می ترسم زکس 103شمارهٔ ۲۸۱: در سرم سودای آن یارست و بس 104شمارهٔ ۲۸۲: محرم بزم وصالت کی شود هر بوالهوس 105شمارهٔ ۲۸۳: گر شیخ شهر بود و گر پیر می فروش 106شمارهٔ ۲۸۴: دوش یارم جام می آورد و گفت این را ...107شمارهٔ ۲۸۵: اگر چه عاشقیم ورند و قلاش 108شمارهٔ ۲۸۶: تا که دریای قدم آمد بجوش 109شمارهٔ ۲۸۷: دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش 110شمارهٔ ۲۸۸: ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خ ...111شمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش 112شمارهٔ ۲۹۰: تا شد سپر بلایش دل درویش 113شمارهٔ ۲۹۱: جفا بگذر و یار با وفا باش 114شمارهٔ ۲۹۲: ای دل بکوی نیستی چون خاک پست و خو ...115شمارهٔ ۲۹۳: از غم عشق تو ما را نیست یکساعت خل ...116شمارهٔ ۲۹۴: شرح درد عشق دارد طول و عرض 117شمارهٔ ۲۹۵: از بردن بار جفا باشد وفا ما را غر ...118شمارهٔ ۲۹۶: راه عاشق نیست ای زاهد غلط 119شمارهٔ ۲۹۷: برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ 120شمارهٔ ۲۹۸: هرکه عاشق شد بباید گفت جان را الو ...121شمارهٔ ۲۹۹: چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع 122شمارهٔ ۳۰۰: دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ 123شمارهٔ ۳۰۱: گر بگرد کعبه کوی تو باشد یک طواف 124شمارهٔ ۳۰۲: بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف 125شمارهٔ ۳۰۳: زان غمزه ناوکی بمن آید ز هر طرف 126شمارهٔ ۳۰۴: وقت کوچ آمد نفیرالطریقست الطریق 127شمارهٔ ۳۰۵: ز جام عشق سرمستم زهی ذوق 128شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 129شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 130شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 131شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...132شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...133شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 134شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 135شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 136شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 137شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 138شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 139شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 140شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 141شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 142شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 143شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 144شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...145شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 146شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 147شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 148شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 149شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 150شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 151شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 152شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 153شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 154شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 155شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 156شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 157شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 158شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 159شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 160شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 161شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...162شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 163شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 164شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 165شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 166شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...167شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...168شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 169شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 170شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 171شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 172شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 173شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 174شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 175شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 176شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 177شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 178شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 179شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 180شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 181شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...182شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...183شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 184شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 185شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 186شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 187شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 188شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 189شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 190شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 191شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 192شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 193شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 194شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 195شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 196شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...197شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 198شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 199شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 200شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 201شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 202شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 203شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 204شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 205شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 206شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 207شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...208شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 209شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 210شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 211شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 212شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 213شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...214شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 215شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...216شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 217شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 218شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 219شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 220شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 221شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 222شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 223شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 224شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 225شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 226شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 227شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...228شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...229شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...230شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...231شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 232شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 233شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 234شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...235شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 236شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 237شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 238شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 239شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 240شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 241شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 242شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 243شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 244شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 245شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...246شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 247شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 248شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 249شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...250شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 251شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 252شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 253شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 254شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 255شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 256شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...257شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 258شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 259شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...260شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 261شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...262شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...263شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 264شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...265شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 266شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 267شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...268شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 269شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 270شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 271شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...272شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 273شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...274شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 275شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...276شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 277شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 278شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 279شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...280شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 281شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 282شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...283شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 284شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 285شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 286شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 287شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 288شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...289شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 290شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 291شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...292شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 293شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 294شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 295شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 296شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 297شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...298شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 299شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 300شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 301شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 302شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 303شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 304شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 305شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...306شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...307شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 308شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 309شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 310شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 311شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 312شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 313شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 314شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 315شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 316شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 317شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ