کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جان ما بربست رخت و سوی جانان میرود
    از می شوق جمالش مست و حیران میرود
    طاقت دل چون ز سوز و درد عشقش طاق شد
    بی سر و سامان سوی جان بهر درمان میرود
    دل بکویت گر زدست جور عشق آمد چه شد
    چون گدایی داد خواهد پیش سلطان میرود
    جان مشتاقم چو وصلش در وصال خویش دید
    برسر کوی فنا زان شاد و خندان میرود
    گرچه عاشق ناتوان و کوی معشوق است دور
    عشق چون غالب بود افتان و خیزان میرود
    عاشق بیدل دمادم برسر کوی حبیب
    می کشد خواری و از بهر دل و جان میرود
    جان شیدای اسیری در طریق عشق دوست
    گر چه مست و بیخود آمد خوش بسامان میرود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha