به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۱۴۹: هرکه او پیوسته با یاد خداست

1840عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

هرکه او پیوسته با یاد خداست
لطف حق در شان وی بی منتهاست
پرشد از نور الهی کاینات
جان مستان غرقه بحر صفاست
حق تجلی میکند برکوه طور
موسیا برخیز میقات لقاست
چون تو پنهان می شوی پیداست یار
جز تو او را پرده دیگر کجاست
هر زمان از پرده نوعی رخ نمود
دم بدم اورا دگرگون عشوه هاست
وصل معشوق است عاشق را خیال
فکر جنت زاهدان را کو جداست
ره بجانان جذبه آمد یا سلوک
ای اسیری هر دوره گو راه ماست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۴۸: پیش عارف که ز آفات طریق اگاهست 2شمارهٔ ۱۴۹: هرکه او پیوسته با یاد خداست 3شمارهٔ ۱۵۰: از شوق رخت در همه جا غلغله هست 4شمارهٔ ۱۵۱: جمله عالم رو بما دارند و مارا روب ...5شمارهٔ ۱۵۲: دل را بجمال رخ تو مهر تولاست 6شمارهٔ ۱۵۳: هر دل که از کدورت طبع و هوا برست 7شمارهٔ ۱۵۴: بختم مدد نداد که بینم وصال دوست 8شمارهٔ ۱۵۵: ای برده سبق از همه خوبان به ملاحت 9شمارهٔ ۱۵۶: دل را که داغ عشق ندارد نشان کجاست 10شمارهٔ ۱۵۷: ای بیخبر از حالت رندان خرابات 11شمارهٔ ۱۵۸: تا یار پرده از رخ چون ماه برگرفت 12شمارهٔ ۱۵۹: تا که خورشید جمالت بجهان تابان گش ...13شمارهٔ ۱۶۰: درد بی درمان بعالم دردماست 14شمارهٔ ۱۶۱: مانیستیم و هستی ما هستی خداست 15شمارهٔ ۱۶۲: ای دل دیوانه تاکی بیخودیها کردنت 16شمارهٔ ۱۶۳: ای طلعت تو مطلع انوار سعادات 17شمارهٔ ۱۶۴: عالم چو نقش موج ببحر وجود اوست 18شمارهٔ ۱۶۵: ای صنم سمن بران دست منست و دامنت 19شمارهٔ ۱۶۶: اسرار یقین را بگمانی شده باحث 20شمارهٔ ۱۶۷: دوستانم باز خواهد گشت یارم الغیاث 21شمارهٔ ۱۶۸: این حیله سازی فلک کینه دار هیچ 22شمارهٔ ۱۶۹: جان ما را در ازل دادند با عشق امت ...23شمارهٔ ۱۷۰: گر نداند درد عشق دوست را عاشق فلا ...24شمارهٔ ۱۷۱: با درد عشق جانان درمان چه کار دار ...25شمارهٔ ۱۷۲: از شاهد و می گر خبری هست بگوئید 26شمارهٔ ۱۷۳: دوشم از میخانه پیر میکده آواز داد 27شمارهٔ ۱۷۴: زان پیشتر که دور جهان را مدار بود 28شمارهٔ ۱۷۵: از قید غم جهان شد آزاد 29شمارهٔ ۱۷۶: ساقی چه شد که جمله جهان می پرست ش ...30شمارهٔ ۱۷۷: جانم اسیر دام سر زلف یار شد 31شمارهٔ ۱۷۸: بیا که یار ز رخسار پرده را بگشود 32شمارهٔ ۱۷۹: دل ما وایه روی تو دارد 33شمارهٔ ۱۸۰: ره روانی که راه حق پویند 34شمارهٔ ۱۸۱: عاشق بکوی عشق چو خود را فدی کند 35شمارهٔ ۱۸۲: زهی جمال و ملاحت که یار ما دارد 36شمارهٔ ۱۸۳: جان ما بربست رخت و سوی جانان میرو ...37شمارهٔ ۱۸۴: چون سوز عشقت پایان ندارد 38شمارهٔ ۱۸۵: چو حسن روی او جلوه گری کرد 39شمارهٔ ۱۸۶: از ما سخن کشف و کرامات مپرسید 40شمارهٔ ۱۸۷: چون از ازل نصیبه ما عشق یار بود 41شمارهٔ ۱۸۸: چون جمال دوست خود را جلوه داد 42شمارهٔ ۱۸۹: یارم چو ز رخ نقاب بگشود 43شمارهٔ ۱۹۰: تا نقاب از مهر رویش دور شد 44شمارهٔ ۱۹۱: هر لحظه بروئی دگر آن روی نماید 45شمارهٔ ۱۹۲: مهر رخسارت ز ذرات جهان پیدا بود 46شمارهٔ ۱۹۳: تا بکفر زلف تو جان مرا اقرار شد 47شمارهٔ ۱۹۴: چو خورشید جمالت روی بنمود 48شمارهٔ ۱۹۵: چو مهر جمال تو در جلوه بود 49شمارهٔ ۱۹۶: خوش وقت عاشقان که بمعشوق همبرند 50شمارهٔ ۱۹۷: آن دلبر طناز نگوئی که کجا شد 51شمارهٔ ۱۹۸: حسن رخسار تو چون میل نقابی میکند 52شمارهٔ ۱۹۹: یارم اگر جمال نماید چه می شود 53شمارهٔ ۲۰۰: زان پیشتر که کون و مکان را ظهور ب ...54شمارهٔ ۲۰۱: حسن تو جلوه کرد و بعالم عیان شد 55شمارهٔ ۲۰۲: زان روز که روی تو مرا در نظر آمد 56شمارهٔ ۲۰۳: هنوز هست جهان را به نیست مأوابود 57شمارهٔ ۲۰۴: دوش جانم در هوای آن خط و رخسار بو ...58شمارهٔ ۲۰۵: عاشقان تا در میان زنار عشقت بسته ...59شمارهٔ ۲۰۶: نمی دانم بقول حاسدی چند 60شمارهٔ ۲۰۷: معشوق جلوه کرد و دل از عاشقان ربو ...61شمارهٔ ۲۰۸: چون نقاب زلف مشکین از جمال خود گش ...62شمارهٔ ۲۰۹: یار با ما پرتوی از نور روی خود نم ...63شمارهٔ ۲۱۰: چو الطاف الهی رهبر آمد 64شمارهٔ ۲۱۱: چو نار هجر او جان میگدازد 65شمارهٔ ۲۱۲: جان ما را میل دل جستن نشد 66شمارهٔ ۲۱۳: حالیا رفتیم یاران خیرباد 67شمارهٔ ۲۱۴: کاش آن شوخ جفا پیشه وفائی بکند 68شمارهٔ ۲۱۵: من عاشق آن جان و جهانم همه دانند 69شمارهٔ ۲۱۶: دوش یارم پرده از رخسار خود بگشاده ...70شمارهٔ ۲۱۷: با همچو تو یاری نفسی هر که برآرد 71شمارهٔ ۲۱۸: در هوای عشق بازم دل پرواز کرد 72شمارهٔ ۲۱۹: آنها که جهان آینه روی تو دانند 73شمارهٔ ۲۲۰: زان دم که باده خم وحدت بجام شد 74شمارهٔ ۲۲۱: جمال روی تو هرگه نقاب بگشاید 75شمارهٔ ۲۲۲: ای قامت رعنای تو رشک سهی سروبلند 76شمارهٔ ۲۲۳: عاشقان در آتش عشق تو خود را سوختن ...77شمارهٔ ۲۲۴: مقصود ز عمرم همه سوزست و غم و درد 78شمارهٔ ۲۲۵: دیده ام عالم نمود بود بود 79شمارهٔ ۲۲۶: ز شوقت جمله عالم بیقرارند 80شمارهٔ ۲۲۷: آنان که درد عشق تو برجان گزیده ان ...81شمارهٔ ۲۲۸: جهان رانور رویت روشنی داد 82شمارهٔ ۲۲۹: ساقی جانها شراب ار زانکه زین دستا ...83شمارهٔ ۲۳۰: آنان که ز درد عشق مستند 84شمارهٔ ۲۳۱: عشق چو جور و ستم آغاز کرد 85شمارهٔ ۲۳۲: تا بفن دلربایی آن صنم استاد شد 86شمارهٔ ۲۳۳: هر دل که نه عشق یار دارد 87شمارهٔ ۲۳۴: چو دل در دست عشقش مبتلا شد 88شمارهٔ ۲۳۵: مرا سودای او دیوانه دارد 89شمارهٔ ۲۳۶: کسی کورا غم جانان نباشد 90شمارهٔ ۲۳۷: ساقیا می ده که هشیارم کند 91شمارهٔ ۲۳۸: تا آتش سودای تو در جان من افتاد 92شمارهٔ ۲۳۹: در سینه ما جز غم معشوق مجوئید 93شمارهٔ ۲۴۰: حاجیان حرم وصل لقا یافته اند 94شمارهٔ ۲۴۱: ای بت عشوه ساز من بی تو بسر نمی ش ...95شمارهٔ ۲۴۲: آن هادی ره روان کجا شد 96شمارهٔ ۲۴۳: روی تو بهر شیوه شیدای دگر دارد 97شمارهٔ ۲۴۴: والله لیس غیرک فی عرصة الوجود 98شمارهٔ ۲۴۵: هر کو رخ نیاز برین آستان نهاد 99شمارهٔ ۲۴۶: جام تجلیش که بناگاه میدهند 100شمارهٔ ۲۴۷: اگر مخالف طبع و هواتوانی بود 101شمارهٔ ۲۴۸: شهباز روح قدسی از دام تن جدا شد 102شمارهٔ ۲۴۹: در آرزوی روی تو گشتیم بیقرار 103شمارهٔ ۲۵۰: مستم ز جام عشق و ندارم ز خود خبر 104شمارهٔ ۲۵۱: چون دور شد از حسن رخت پرده انوار 105شمارهٔ ۲۵۲: دیوانه عشق توام و ز عقل و دینم بی ...106شمارهٔ ۲۵۳: مثنوی عین الحیات است ای پسر 107شمارهٔ ۲۵۴: بی شادی وصال تو دل را کجا قرار 108شمارهٔ ۲۵۵: ای از جمال رویت کون و مکان منور 109شمارهٔ ۲۵۶: نهال دوستی را در بر آور 110شمارهٔ ۲۵۷: هرکسی کز لذت درد تو باشد با خبر 111شمارهٔ ۲۵۸: عاشق چشمان مست آن نگار 112شمارهٔ ۲۵۹: ای جمالت رو نموده هر زمان جائی دگ ...113شمارهٔ ۲۶۰: زان کمان ابرو رسد هر دم مرا تیری ...114شمارهٔ ۲۶۱: ای ز خورشید جمالت هر دوعالم غرق ن ...115شمارهٔ ۲۶۲: بر صورت ذرات جهان گشت پدیدار آن ی ...116شمارهٔ ۲۶۳: ای دل براه عشق ز کونین در گذر 117شمارهٔ ۲۶۴: مائیم و کنج خلوت و سودای عشق یار 118شمارهٔ ۲۶۵: دل و دینم ببرد آن شوخ عیار 119شمارهٔ ۲۶۶: هان ای صبا ز لطف بشیراز کن گذر 120شمارهٔ ۲۶۷: فوحدته فی کثرة الکون ظاهر 121شمارهٔ ۲۶۸: از بحر تلخ و شور غم هجر برکنار 122شمارهٔ ۲۶۹: مائیم بعشق تو میان بسته بزنار 123شمارهٔ ۲۷۰: ای باد صبا ز روی دلدار 124شمارهٔ ۲۷۱: در خرابات آمدم دوشینه هنگام سحر 125شمارهٔ ۲۷۲: آمد برون ز خانه بصد ناز و عشوه یا ...126شمارهٔ ۲۷۳: ساقی قدحی بکام ما ریز 127شمارهٔ ۲۷۴: ای عشق چاره ساز جگر سوز دلنواز 128شمارهٔ ۲۷۵: من عاشق و رندم و نظرباز 129شمارهٔ ۲۷۶: عاشق دیوانه دل کز غم همه سوزست و ...130شمارهٔ ۲۷۷: دلا در عاشقی می سوز و می ساز 131شمارهٔ ۲۷۸: قصد جانم کرد یار دلنواز 132شمارهٔ ۲۷۹: ای نموده شاهد حسن تو رو درهر لباس 133شمارهٔ ۲۸۰: عاشق روی توام بهر چه می ترسم زکس 134شمارهٔ ۲۸۱: در سرم سودای آن یارست و بس 135شمارهٔ ۲۸۲: محرم بزم وصالت کی شود هر بوالهوس 136شمارهٔ ۲۸۳: گر شیخ شهر بود و گر پیر می فروش 137شمارهٔ ۲۸۴: دوش یارم جام می آورد و گفت این را ...138شمارهٔ ۲۸۵: اگر چه عاشقیم ورند و قلاش 139شمارهٔ ۲۸۶: تا که دریای قدم آمد بجوش 140شمارهٔ ۲۸۷: دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش 141شمارهٔ ۲۸۸: ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خ ...142شمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش 143شمارهٔ ۲۹۰: تا شد سپر بلایش دل درویش 144شمارهٔ ۲۹۱: جفا بگذر و یار با وفا باش 145شمارهٔ ۲۹۲: ای دل بکوی نیستی چون خاک پست و خو ...146شمارهٔ ۲۹۳: از غم عشق تو ما را نیست یکساعت خل ...147شمارهٔ ۲۹۴: شرح درد عشق دارد طول و عرض 148شمارهٔ ۲۹۵: از بردن بار جفا باشد وفا ما را غر ...149شمارهٔ ۲۹۶: راه عاشق نیست ای زاهد غلط 150شمارهٔ ۲۹۷: برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ 151شمارهٔ ۲۹۸: هرکه عاشق شد بباید گفت جان را الو ...152شمارهٔ ۲۹۹: چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع 153شمارهٔ ۳۰۰: دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ 154شمارهٔ ۳۰۱: گر بگرد کعبه کوی تو باشد یک طواف 155شمارهٔ ۳۰۲: بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف 156شمارهٔ ۳۰۳: زان غمزه ناوکی بمن آید ز هر طرف 157شمارهٔ ۳۰۴: وقت کوچ آمد نفیرالطریقست الطریق 158شمارهٔ ۳۰۵: ز جام عشق سرمستم زهی ذوق 159شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 160شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 161شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 162شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...163شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...164شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 165شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 166شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 167شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 168شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 169شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 170شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 171شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 172شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 173شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 174شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 175شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...176شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 177شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 178شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 179شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 180شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 181شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 182شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 183شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 184شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 185شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 186شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 187شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 188شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 189شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 190شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 191شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 192شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...193شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 194شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 195شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 196شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 197شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...198شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...199شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 200شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 201شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 202شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 203شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 204شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 205شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 206شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 207شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 208شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 209شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 210شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 211شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 212شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...213شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...214شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 215شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 216شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 217شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 218شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 219شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 220شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 221شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 222شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 223شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 224شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 225شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 226شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 227شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...228شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 229شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 230شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 231شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 232شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 233شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 234شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 235شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 236شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 237شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 238شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...239شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 240شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 241شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 242شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 243شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 244شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...245شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 246شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...247شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 248شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 249شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 250شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 251شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 252شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 253شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 254شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 255شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 256شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 257شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 258شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...259شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...260شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...261شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...262شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 263شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 264شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 265شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...266شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 267شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 268شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 269شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 270شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 271شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 272شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 273شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 274شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 275شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 276شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...277شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 278شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 279شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 280شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...281شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 282شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 283شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 284شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 285شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 286شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 287شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...288شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 289شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 290شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...291شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 292شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...293شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...294شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 295شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...296شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 297شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 298شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...299شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 300شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 301شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 302شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...303شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 304شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...305شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 306شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...307شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 308شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 309شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 310شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...311شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 312شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 313شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...314شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 315شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 316شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 317شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 318شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 319شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...320شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 321شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 322شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...323شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 324شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 325شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 326شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 327شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 328شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...329شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 330شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 331شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 332شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 333شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 334شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 335شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 336شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...337شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...338شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 339شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 340شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 341شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 342شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 343شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 344شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 345شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 346شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 347شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 348شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ