کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بختم مدد نداد که بینم وصال دوست
    ای کاشکی ز دور به بینم جمال دوست
    از جان و از جهان بهوایش برآمدم
    بیرون نرفت از دل و جانم خیال دوست
    جان و دلم همیشه لگدکوب عشق اوست
    دولت نگر چگونه شدم پایمال دوست
    جانهای عاشقان بغم عشق واگذاشت
    بس دور می نمود چنین از کمال دوست
    گاهی که یار پرسش حالم کند به لطف
    صد جان فدای آن لب و حسن و سؤال دوست
    هر دم اگر جمال نماید بعاشقان
    کی کم شود بمرتبه جاه و جلال دوست
    از ناز پادشاه و گدا گشت بی نیاز
    گر زانکه یافت جان اسیری وصال دوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha