کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا که یار ز رخسار پرده را بگشود
    بیا که هر چه نهان بود آشکار نمود
    بیا که مجلس ما بزمگاه مستانست
    بیاکه ساقی و جام است و بانگ ساز و سرود
    بیا و باده بنوش و زیان خود طلب
    چو ره بدوست نبردی، ز زهد خشک چه سود
    بیا که میکده در باز کرد باده فروش
    که عارفانه بنوشیم می برغم حسود
    چه شد که جمله ذرات مست و بیخبرند
    نگر مگر در میخانه ساقیم بگشود
    کنون که فرصت عمر است خوش غنیمت دان
    شراب و شاهد و مطرب نوای بربط و عود
    حریف ما شو و می نوش و روی ساقی بین
    ببزمگاه شهود آ چه جای گفت و شنود
    بیا و پیر خرابات عشق را دریاب
    که رهبرست و بمعشوق میرساند زود
    چه باده های پیاپی که میدهد ساقی
    بجان مست اسیری درون بزم شهود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha