کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گنج اسرار یقین در کنج خلوت حاصلست
    واقف گنج معانی بیگمان صاحب دلست
    ره بوحدت کی بری، تا در حجاب کثرتی
    هرکه شد محجوب کثرت او ز وحدت غافلست
    چون میان عاشق و معشوق نسبت عشق بود
    میل آن با این و این یک نیز باآن مایلست
    از کمالی نیست خالی هیچ نقصان در وجود
    هرکه دارد این نظر می دان که مرد کاملست
    هرکه غرق بحر وحدت شد خبر دارد زما
    ورنه حال ما چه داند هرکه او بر ساحلست
    آتش شوق جمالش در دل گردون فتاد
    در هوای روی اوتنها نه پایم در گلست
    زاهدا پیوسته چون در دست هجرانی اسیر
    کی کنی باور که جان ما بجانان واصلست
    گر نشان جوید کسی از ما بعالم گو مجو
    زانکه ما را در مقام بی نشانی منزلست
    قتل عاشق را بشمشیر جفا باطل مدان
    گر قتیل عشق داند حق بدست قاتلست
    مهر رویش از همه ذرات عالم ظاهر است
    هر که این معنی نداند پیش دانا جاهلست
    نیست محجوب از اسیری مهر روی نوربخش
    ظلمت هستی ما اندر میانه حایل است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha