کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    میخانه از لعل لب تو پرشرو شور است
    مسجد ز تجلی رخت غرقه نورست
    عکس رخ تو زآینه کون هویداست
    لیکن چه کند عامی بیچاره که کورست
    در پرده ذرات جهان گر چه نهانی
    آن نیز بروی تو که از فرط ظهورست
    حسن رخ تو ظاهر و پیداست ز عالم
    تابان همه ذرات ز مهر تو چو هورست
    در ملک دل عاشق غمدیده چه گویم
    کز روح خیال تو چه شادی چه سرورست
    هرکس که بجز کوی تو و روی تو جوید
    گر جنت و حورست که از عین قصورست
    در مانده اسیری بغم عشق چنانست
    کز بود حود و دنیی و عقبیش نفورست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha