به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۱۱۵: با خیال زلف تو در خلوت تارم خوشست

1890عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

با خیال زلف تو در خلوت تارم خوشست
از صفای روی تو باروح انوارم خوشست
خلوت تاریک وصمت وجوع و بیداری شب
با همه در بزم وصلت گر بود بارم خوشست
بی گل رخسار تو پیوسته روز و شب زغم
همچو بلبل با فغان و ناله زارم خوشست
هرکسی را در جهان باشد بچیزی میل دل
جان ما را دایمابا درد دلدارم خوشست
دل فکارست و جگر خونست و دیده خون فشان
این همه در آرزوی روی آن یارم خوشست
با وجود تابش مهر جمال نوربخش
گر بقید ظلمت زلفش گرفتارم خوشست
چون اسیری کفر و ایمان عکس زلف و روی اوست
زان سبب با کعبه و با دیر و زنارم خوشست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۱۴: بی جمال روی تو دل را حیاتی هست نی ...2شمارهٔ ۱۱۵: با خیال زلف تو در خلوت تارم خوشست 3شمارهٔ ۱۱۶: ازپرتو جمال تو عالم منورست 4شمارهٔ ۱۱۷: ای مصحف جمال تو اوراق کاینات 5شمارهٔ ۱۱۸: گر مهر فاحببت بذرات نه ساریست 6شمارهٔ ۱۱۹: جان ما عاشق سروقد جانانه شدست 7شمارهٔ ۱۲۰: شفای این دل بیمار جز لقای تو نیست 8شمارهٔ ۱۲۱: نیست ما را هیچ فکری جز لقای روی د ...9شمارهٔ ۱۲۲: دایما درد تو همراه منست 10شمارهٔ ۱۲۳: بیا جانا که بی تو جان خرابست 11شمارهٔ ۱۲۴: گردیدن گردون یقین از عشق جانان بو ...12شمارهٔ ۱۲۵: روی تو ظاهرست بعالم نهان کجاست 13شمارهٔ ۱۲۶: روی چو مهت کاینه جان و جهانست 14شمارهٔ ۱۲۷: رند و قلاشیم و مست و می پرست 15شمارهٔ ۱۲۸: میخانه از لعل لب تو پرشرو شور است 16شمارهٔ ۱۲۹: مهر روی تو که تابان ز همه ذراتست 17شمارهٔ ۱۳۰: ای نهان خورشید ذات تو در ابر کاین ...18شمارهٔ ۱۳۱: تا نقد دارضرب معارف کلام ماست 19شمارهٔ ۱۳۲: تا که خورشید جمال از برج رویت طال ...20شمارهٔ ۱۳۳: حسن خوبان جهان عکس رخ زیبای اوست 21شمارهٔ ۱۳۴: مقبل کسی که شادی وصل تو دیده است 22شمارهٔ ۱۳۵: ای که کوی یارمیجویی دو عالم کوی ا ...23شمارهٔ ۱۳۶: جانا بیا که صحبت جانانم آرزوست 24شمارهٔ ۱۳۷: ما ز جام باده عشقیم مخمورالست 25شمارهٔ ۱۳۸: ای ز خورشید جمالت گشته روشن کاینا ...26شمارهٔ ۱۳۹: تا بعشق تو جان گرفتارست 27شمارهٔ ۱۴۰: عاشقان را در طریق عشق حالی دیگرست 28شمارهٔ ۱۴۱: هرکه عاشق نیست مرد کار نیست 29شمارهٔ ۱۴۲: آنکه پنهان دل ز مردم می برد پیداس ...30شمارهٔ ۱۴۳: زاد راه عاشقان سوز و نیاز و زاریس ...31شمارهٔ ۱۴۴: با غم معشوق ما را کارهاست 32شمارهٔ ۱۴۵: صورت یاربخواب امد و در گوشم گفت 33شمارهٔ ۱۴۶: دو عالم غرق انوار تجلی است 34شمارهٔ ۱۴۷: گشت تابان مهر ذاتش از صفات 35شمارهٔ ۱۴۸: پیش عارف که ز آفات طریق اگاهست 36شمارهٔ ۱۴۹: هرکه او پیوسته با یاد خداست 37شمارهٔ ۱۵۰: از شوق رخت در همه جا غلغله هست 38شمارهٔ ۱۵۱: جمله عالم رو بما دارند و مارا روب ...39شمارهٔ ۱۵۲: دل را بجمال رخ تو مهر تولاست 40شمارهٔ ۱۵۳: هر دل که از کدورت طبع و هوا برست 41شمارهٔ ۱۵۴: بختم مدد نداد که بینم وصال دوست 42شمارهٔ ۱۵۵: ای برده سبق از همه خوبان به ملاحت 43شمارهٔ ۱۵۶: دل را که داغ عشق ندارد نشان کجاست 44شمارهٔ ۱۵۷: ای بیخبر از حالت رندان خرابات 45شمارهٔ ۱۵۸: تا یار پرده از رخ چون ماه برگرفت 46شمارهٔ ۱۵۹: تا که خورشید جمالت بجهان تابان گش ...47شمارهٔ ۱۶۰: درد بی درمان بعالم دردماست 48شمارهٔ ۱۶۱: مانیستیم و هستی ما هستی خداست 49شمارهٔ ۱۶۲: ای دل دیوانه تاکی بیخودیها کردنت 50شمارهٔ ۱۶۳: ای طلعت تو مطلع انوار سعادات 51شمارهٔ ۱۶۴: عالم چو نقش موج ببحر وجود اوست 52شمارهٔ ۱۶۵: ای صنم سمن بران دست منست و دامنت 53شمارهٔ ۱۶۶: اسرار یقین را بگمانی شده باحث 54شمارهٔ ۱۶۷: دوستانم باز خواهد گشت یارم الغیاث 55شمارهٔ ۱۶۸: این حیله سازی فلک کینه دار هیچ 56شمارهٔ ۱۶۹: جان ما را در ازل دادند با عشق امت ...57شمارهٔ ۱۷۰: گر نداند درد عشق دوست را عاشق فلا ...58شمارهٔ ۱۷۱: با درد عشق جانان درمان چه کار دار ...59شمارهٔ ۱۷۲: از شاهد و می گر خبری هست بگوئید 60شمارهٔ ۱۷۳: دوشم از میخانه پیر میکده آواز داد 61شمارهٔ ۱۷۴: زان پیشتر که دور جهان را مدار بود 62شمارهٔ ۱۷۵: از قید غم جهان شد آزاد 63شمارهٔ ۱۷۶: ساقی چه شد که جمله جهان می پرست ش ...64شمارهٔ ۱۷۷: جانم اسیر دام سر زلف یار شد 65شمارهٔ ۱۷۸: بیا که یار ز رخسار پرده را بگشود 66شمارهٔ ۱۷۹: دل ما وایه روی تو دارد 67شمارهٔ ۱۸۰: ره روانی که راه حق پویند 68شمارهٔ ۱۸۱: عاشق بکوی عشق چو خود را فدی کند 69شمارهٔ ۱۸۲: زهی جمال و ملاحت که یار ما دارد 70شمارهٔ ۱۸۳: جان ما بربست رخت و سوی جانان میرو ...71شمارهٔ ۱۸۴: چون سوز عشقت پایان ندارد 72شمارهٔ ۱۸۵: چو حسن روی او جلوه گری کرد 73شمارهٔ ۱۸۶: از ما سخن کشف و کرامات مپرسید 74شمارهٔ ۱۸۷: چون از ازل نصیبه ما عشق یار بود 75شمارهٔ ۱۸۸: چون جمال دوست خود را جلوه داد 76شمارهٔ ۱۸۹: یارم چو ز رخ نقاب بگشود 77شمارهٔ ۱۹۰: تا نقاب از مهر رویش دور شد 78شمارهٔ ۱۹۱: هر لحظه بروئی دگر آن روی نماید 79شمارهٔ ۱۹۲: مهر رخسارت ز ذرات جهان پیدا بود 80شمارهٔ ۱۹۳: تا بکفر زلف تو جان مرا اقرار شد 81شمارهٔ ۱۹۴: چو خورشید جمالت روی بنمود 82شمارهٔ ۱۹۵: چو مهر جمال تو در جلوه بود 83شمارهٔ ۱۹۶: خوش وقت عاشقان که بمعشوق همبرند 84شمارهٔ ۱۹۷: آن دلبر طناز نگوئی که کجا شد 85شمارهٔ ۱۹۸: حسن رخسار تو چون میل نقابی میکند 86شمارهٔ ۱۹۹: یارم اگر جمال نماید چه می شود 87شمارهٔ ۲۰۰: زان پیشتر که کون و مکان را ظهور ب ...88شمارهٔ ۲۰۱: حسن تو جلوه کرد و بعالم عیان شد 89شمارهٔ ۲۰۲: زان روز که روی تو مرا در نظر آمد 90شمارهٔ ۲۰۳: هنوز هست جهان را به نیست مأوابود 91شمارهٔ ۲۰۴: دوش جانم در هوای آن خط و رخسار بو ...92شمارهٔ ۲۰۵: عاشقان تا در میان زنار عشقت بسته ...93شمارهٔ ۲۰۶: نمی دانم بقول حاسدی چند 94شمارهٔ ۲۰۷: معشوق جلوه کرد و دل از عاشقان ربو ...95شمارهٔ ۲۰۸: چون نقاب زلف مشکین از جمال خود گش ...96شمارهٔ ۲۰۹: یار با ما پرتوی از نور روی خود نم ...97شمارهٔ ۲۱۰: چو الطاف الهی رهبر آمد 98شمارهٔ ۲۱۱: چو نار هجر او جان میگدازد 99شمارهٔ ۲۱۲: جان ما را میل دل جستن نشد 100شمارهٔ ۲۱۳: حالیا رفتیم یاران خیرباد 101شمارهٔ ۲۱۴: کاش آن شوخ جفا پیشه وفائی بکند 102شمارهٔ ۲۱۵: من عاشق آن جان و جهانم همه دانند 103شمارهٔ ۲۱۶: دوش یارم پرده از رخسار خود بگشاده ...104شمارهٔ ۲۱۷: با همچو تو یاری نفسی هر که برآرد 105شمارهٔ ۲۱۸: در هوای عشق بازم دل پرواز کرد 106شمارهٔ ۲۱۹: آنها که جهان آینه روی تو دانند 107شمارهٔ ۲۲۰: زان دم که باده خم وحدت بجام شد 108شمارهٔ ۲۲۱: جمال روی تو هرگه نقاب بگشاید 109شمارهٔ ۲۲۲: ای قامت رعنای تو رشک سهی سروبلند 110شمارهٔ ۲۲۳: عاشقان در آتش عشق تو خود را سوختن ...111شمارهٔ ۲۲۴: مقصود ز عمرم همه سوزست و غم و درد 112شمارهٔ ۲۲۵: دیده ام عالم نمود بود بود 113شمارهٔ ۲۲۶: ز شوقت جمله عالم بیقرارند 114شمارهٔ ۲۲۷: آنان که درد عشق تو برجان گزیده ان ...115شمارهٔ ۲۲۸: جهان رانور رویت روشنی داد 116شمارهٔ ۲۲۹: ساقی جانها شراب ار زانکه زین دستا ...117شمارهٔ ۲۳۰: آنان که ز درد عشق مستند 118شمارهٔ ۲۳۱: عشق چو جور و ستم آغاز کرد 119شمارهٔ ۲۳۲: تا بفن دلربایی آن صنم استاد شد 120شمارهٔ ۲۳۳: هر دل که نه عشق یار دارد 121شمارهٔ ۲۳۴: چو دل در دست عشقش مبتلا شد 122شمارهٔ ۲۳۵: مرا سودای او دیوانه دارد 123شمارهٔ ۲۳۶: کسی کورا غم جانان نباشد 124شمارهٔ ۲۳۷: ساقیا می ده که هشیارم کند 125شمارهٔ ۲۳۸: تا آتش سودای تو در جان من افتاد 126شمارهٔ ۲۳۹: در سینه ما جز غم معشوق مجوئید 127شمارهٔ ۲۴۰: حاجیان حرم وصل لقا یافته اند 128شمارهٔ ۲۴۱: ای بت عشوه ساز من بی تو بسر نمی ش ...129شمارهٔ ۲۴۲: آن هادی ره روان کجا شد 130شمارهٔ ۲۴۳: روی تو بهر شیوه شیدای دگر دارد 131شمارهٔ ۲۴۴: والله لیس غیرک فی عرصة الوجود 132شمارهٔ ۲۴۵: هر کو رخ نیاز برین آستان نهاد 133شمارهٔ ۲۴۶: جام تجلیش که بناگاه میدهند 134شمارهٔ ۲۴۷: اگر مخالف طبع و هواتوانی بود 135شمارهٔ ۲۴۸: شهباز روح قدسی از دام تن جدا شد 136شمارهٔ ۲۴۹: در آرزوی روی تو گشتیم بیقرار 137شمارهٔ ۲۵۰: مستم ز جام عشق و ندارم ز خود خبر 138شمارهٔ ۲۵۱: چون دور شد از حسن رخت پرده انوار 139شمارهٔ ۲۵۲: دیوانه عشق توام و ز عقل و دینم بی ...140شمارهٔ ۲۵۳: مثنوی عین الحیات است ای پسر 141شمارهٔ ۲۵۴: بی شادی وصال تو دل را کجا قرار 142شمارهٔ ۲۵۵: ای از جمال رویت کون و مکان منور 143شمارهٔ ۲۵۶: نهال دوستی را در بر آور 144شمارهٔ ۲۵۷: هرکسی کز لذت درد تو باشد با خبر 145شمارهٔ ۲۵۸: عاشق چشمان مست آن نگار 146شمارهٔ ۲۵۹: ای جمالت رو نموده هر زمان جائی دگ ...147شمارهٔ ۲۶۰: زان کمان ابرو رسد هر دم مرا تیری ...148شمارهٔ ۲۶۱: ای ز خورشید جمالت هر دوعالم غرق ن ...149شمارهٔ ۲۶۲: بر صورت ذرات جهان گشت پدیدار آن ی ...150شمارهٔ ۲۶۳: ای دل براه عشق ز کونین در گذر 151شمارهٔ ۲۶۴: مائیم و کنج خلوت و سودای عشق یار 152شمارهٔ ۲۶۵: دل و دینم ببرد آن شوخ عیار 153شمارهٔ ۲۶۶: هان ای صبا ز لطف بشیراز کن گذر 154شمارهٔ ۲۶۷: فوحدته فی کثرة الکون ظاهر 155شمارهٔ ۲۶۸: از بحر تلخ و شور غم هجر برکنار 156شمارهٔ ۲۶۹: مائیم بعشق تو میان بسته بزنار 157شمارهٔ ۲۷۰: ای باد صبا ز روی دلدار 158شمارهٔ ۲۷۱: در خرابات آمدم دوشینه هنگام سحر 159شمارهٔ ۲۷۲: آمد برون ز خانه بصد ناز و عشوه یا ...160شمارهٔ ۲۷۳: ساقی قدحی بکام ما ریز 161شمارهٔ ۲۷۴: ای عشق چاره ساز جگر سوز دلنواز 162شمارهٔ ۲۷۵: من عاشق و رندم و نظرباز 163شمارهٔ ۲۷۶: عاشق دیوانه دل کز غم همه سوزست و ...164شمارهٔ ۲۷۷: دلا در عاشقی می سوز و می ساز 165شمارهٔ ۲۷۸: قصد جانم کرد یار دلنواز 166شمارهٔ ۲۷۹: ای نموده شاهد حسن تو رو درهر لباس 167شمارهٔ ۲۸۰: عاشق روی توام بهر چه می ترسم زکس 168شمارهٔ ۲۸۱: در سرم سودای آن یارست و بس 169شمارهٔ ۲۸۲: محرم بزم وصالت کی شود هر بوالهوس 170شمارهٔ ۲۸۳: گر شیخ شهر بود و گر پیر می فروش 171شمارهٔ ۲۸۴: دوش یارم جام می آورد و گفت این را ...172شمارهٔ ۲۸۵: اگر چه عاشقیم ورند و قلاش 173شمارهٔ ۲۸۶: تا که دریای قدم آمد بجوش 174شمارهٔ ۲۸۷: دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش 175شمارهٔ ۲۸۸: ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خ ...176شمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش 177شمارهٔ ۲۹۰: تا شد سپر بلایش دل درویش 178شمارهٔ ۲۹۱: جفا بگذر و یار با وفا باش 179شمارهٔ ۲۹۲: ای دل بکوی نیستی چون خاک پست و خو ...180شمارهٔ ۲۹۳: از غم عشق تو ما را نیست یکساعت خل ...181شمارهٔ ۲۹۴: شرح درد عشق دارد طول و عرض 182شمارهٔ ۲۹۵: از بردن بار جفا باشد وفا ما را غر ...183شمارهٔ ۲۹۶: راه عاشق نیست ای زاهد غلط 184شمارهٔ ۲۹۷: برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ 185شمارهٔ ۲۹۸: هرکه عاشق شد بباید گفت جان را الو ...186شمارهٔ ۲۹۹: چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع 187شمارهٔ ۳۰۰: دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ 188شمارهٔ ۳۰۱: گر بگرد کعبه کوی تو باشد یک طواف 189شمارهٔ ۳۰۲: بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف 190شمارهٔ ۳۰۳: زان غمزه ناوکی بمن آید ز هر طرف 191شمارهٔ ۳۰۴: وقت کوچ آمد نفیرالطریقست الطریق 192شمارهٔ ۳۰۵: ز جام عشق سرمستم زهی ذوق 193شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 194شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 195شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 196شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...197شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...198شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 199شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 200شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 201شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 202شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 203شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 204شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 205شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 206شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 207شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 208شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 209شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...210شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 211شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 212شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 213شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 214شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 215شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 216شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 217شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 218شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 219شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 220شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 221شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 222شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 223شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 224شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 225شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 226شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...227شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 228شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 229شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 230شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 231شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...232شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...233شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 234شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 235شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 236شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 237شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 238شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 239شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 240شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 241شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 242شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 243شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 244شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 245شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 246شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...247شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...248شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 249شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 250شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 251شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 252شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 253شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 254شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 255شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 256شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 257شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 258شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 259شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 260شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 261شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...262شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 263شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 264شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 265شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 266شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 267شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 268شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 269شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 270شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 271شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 272شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...273شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 274شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 275شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 276شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 277شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 278شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...279شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 280شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...281شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 282شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 283شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 284شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 285شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 286شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 287شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 288شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 289شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 290شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 291شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 292شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...293شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...294شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...295شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...296شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 297شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 298شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 299شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...300شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 301شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 302شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 303شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 304شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 305شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 306شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 307شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 308شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 309شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 310شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...311شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 312شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 313شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 314شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...315شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 316شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 317شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 318شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 319شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 320شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 321شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...322شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 323شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 324شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...325شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 326شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...327شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...328شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 329شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...330شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 331شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 332شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...333شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 334شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 335شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 336شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...337شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 338شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...339شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 340شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...341شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 342شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 343شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 344شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...345شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 346شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 347شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...348شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 349شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 350شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 351شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 352شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 353شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...354شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 355شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 356شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...357شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 358شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 359شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 360شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 361شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 362شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...363شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 364شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 365شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 366شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 367شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 368شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 369شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 370شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...371شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...372شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 373شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 374شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 375شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 376شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 377شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 378شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 379شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 380شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 381شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 382شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ