به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۸۷: هرکه از سر عشق آگاهست

1940عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

هرکه از سر عشق آگاهست
محرم عاشقان درگاهست
با جمال تو میل حور و بهشت
نکند هر که مرد آگاهست
هرکه در بحر ذات فانی شد
او غریق فناء فی الله است
هرکه فانی ز خود، بحق باقی است
بر سریر شهود او شاهست
چون برید از خود و بحق پیوست
واصل حق و سالک راهست
عشق ورزی ارادت دل ماست
عشق جانم نه کار اکراهست
جاه دنیا بنزد اهل یقین
چاه باشد بصورت ارجاهست
ره مطلوب می برد طالب
در طلب گر بعشق همراهست
هان اسیری بوصل دوست شتاب
میرود عمر و روز بیگاهست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۶: روز فراق اگر ز قیامت علامت است 2شمارهٔ ۸۷: هرکه از سر عشق آگاهست 3شمارهٔ ۸۸: هرگز نبود حسن ترا مبداء و غایت 4شمارهٔ ۸۹: ذرات کون پرتو خورشید مطلق است 5شمارهٔ ۹۰: چون کون مکان بتو عیانست 6شمارهٔ ۹۱: بقید زلف تا جانم اسیر است 7شمارهٔ ۹۲: آفتاب روی تو تابان شدست 8شمارهٔ ۹۳: ای جمله جهان شیفته حسن و جمالت 9شمارهٔ ۹۴: اسیر عشق تو از هردوکون آزاد است 10شمارهٔ ۹۵: ای آفتاب ذات تو تابنده از صفات 11شمارهٔ ۹۶: در حسن چون رخت بجهان آفتاب نیست 12شمارهٔ ۹۷: زمهر روی تو هر ذره ماه تابانست 13شمارهٔ ۹۸: امید من به لطف عمیم تو واثق است 14شمارهٔ ۹۹: در بزم وصل یار مرا گرچه بارنیست 15شمارهٔ ۱۰۰: مستیم تا ابد شده از بیخودی ز دست 16شمارهٔ ۱۰۱: دل ز بند غم دمی آزاد نیست 17شمارهٔ ۱۰۲: از حسن عالم گیراو کونین پرغوغاشدس ...18شمارهٔ ۱۰۳: در سویدای دلم سودای عشقش جا گرفت 19شمارهٔ ۱۰۴: خورشید رخت از همه ذرات چو پیداست 20شمارهٔ ۱۰۵: دلم با دوست دایم در وصالست 21شمارهٔ ۱۰۶: جهان عکس رخ مه پیکر ماست 22شمارهٔ ۱۰۷: خیل غمت بجور و جفا ملک جان گرفت 23شمارهٔ ۱۰۸: یارب ز چه روروی تو در پرده نهانست 24شمارهٔ ۱۰۹: خورشید رخت از همه ذرات عیانست 25شمارهٔ ۱۱۰: درد تو دوای دل و هم مرهم جانست 26شمارهٔ ۱۱۱: ای جمالت گشته پیدا از نقاب کاینات 27شمارهٔ ۱۱۲: گنج اسرار یقین در کنج خلوت حاصلست 28شمارهٔ ۱۱۳: بقید زلف تو جانم عجب گرفتارست 29شمارهٔ ۱۱۴: بی جمال روی تو دل را حیاتی هست نی ...30شمارهٔ ۱۱۵: با خیال زلف تو در خلوت تارم خوشست 31شمارهٔ ۱۱۶: ازپرتو جمال تو عالم منورست 32شمارهٔ ۱۱۷: ای مصحف جمال تو اوراق کاینات 33شمارهٔ ۱۱۸: گر مهر فاحببت بذرات نه ساریست 34شمارهٔ ۱۱۹: جان ما عاشق سروقد جانانه شدست 35شمارهٔ ۱۲۰: شفای این دل بیمار جز لقای تو نیست 36شمارهٔ ۱۲۱: نیست ما را هیچ فکری جز لقای روی د ...37شمارهٔ ۱۲۲: دایما درد تو همراه منست 38شمارهٔ ۱۲۳: بیا جانا که بی تو جان خرابست 39شمارهٔ ۱۲۴: گردیدن گردون یقین از عشق جانان بو ...40شمارهٔ ۱۲۵: روی تو ظاهرست بعالم نهان کجاست 41شمارهٔ ۱۲۶: روی چو مهت کاینه جان و جهانست 42شمارهٔ ۱۲۷: رند و قلاشیم و مست و می پرست 43شمارهٔ ۱۲۸: میخانه از لعل لب تو پرشرو شور است 44شمارهٔ ۱۲۹: مهر روی تو که تابان ز همه ذراتست 45شمارهٔ ۱۳۰: ای نهان خورشید ذات تو در ابر کاین ...46شمارهٔ ۱۳۱: تا نقد دارضرب معارف کلام ماست 47شمارهٔ ۱۳۲: تا که خورشید جمال از برج رویت طال ...48شمارهٔ ۱۳۳: حسن خوبان جهان عکس رخ زیبای اوست 49شمارهٔ ۱۳۴: مقبل کسی که شادی وصل تو دیده است 50شمارهٔ ۱۳۵: ای که کوی یارمیجویی دو عالم کوی ا ...51شمارهٔ ۱۳۶: جانا بیا که صحبت جانانم آرزوست 52شمارهٔ ۱۳۷: ما ز جام باده عشقیم مخمورالست 53شمارهٔ ۱۳۸: ای ز خورشید جمالت گشته روشن کاینا ...54شمارهٔ ۱۳۹: تا بعشق تو جان گرفتارست 55شمارهٔ ۱۴۰: عاشقان را در طریق عشق حالی دیگرست 56شمارهٔ ۱۴۱: هرکه عاشق نیست مرد کار نیست 57شمارهٔ ۱۴۲: آنکه پنهان دل ز مردم می برد پیداس ...58شمارهٔ ۱۴۳: زاد راه عاشقان سوز و نیاز و زاریس ...59شمارهٔ ۱۴۴: با غم معشوق ما را کارهاست 60شمارهٔ ۱۴۵: صورت یاربخواب امد و در گوشم گفت 61شمارهٔ ۱۴۶: دو عالم غرق انوار تجلی است 62شمارهٔ ۱۴۷: گشت تابان مهر ذاتش از صفات 63شمارهٔ ۱۴۸: پیش عارف که ز آفات طریق اگاهست 64شمارهٔ ۱۴۹: هرکه او پیوسته با یاد خداست 65شمارهٔ ۱۵۰: از شوق رخت در همه جا غلغله هست 66شمارهٔ ۱۵۱: جمله عالم رو بما دارند و مارا روب ...67شمارهٔ ۱۵۲: دل را بجمال رخ تو مهر تولاست 68شمارهٔ ۱۵۳: هر دل که از کدورت طبع و هوا برست 69شمارهٔ ۱۵۴: بختم مدد نداد که بینم وصال دوست 70شمارهٔ ۱۵۵: ای برده سبق از همه خوبان به ملاحت 71شمارهٔ ۱۵۶: دل را که داغ عشق ندارد نشان کجاست 72شمارهٔ ۱۵۷: ای بیخبر از حالت رندان خرابات 73شمارهٔ ۱۵۸: تا یار پرده از رخ چون ماه برگرفت 74شمارهٔ ۱۵۹: تا که خورشید جمالت بجهان تابان گش ...75شمارهٔ ۱۶۰: درد بی درمان بعالم دردماست 76شمارهٔ ۱۶۱: مانیستیم و هستی ما هستی خداست 77شمارهٔ ۱۶۲: ای دل دیوانه تاکی بیخودیها کردنت 78شمارهٔ ۱۶۳: ای طلعت تو مطلع انوار سعادات 79شمارهٔ ۱۶۴: عالم چو نقش موج ببحر وجود اوست 80شمارهٔ ۱۶۵: ای صنم سمن بران دست منست و دامنت 81شمارهٔ ۱۶۶: اسرار یقین را بگمانی شده باحث 82شمارهٔ ۱۶۷: دوستانم باز خواهد گشت یارم الغیاث 83شمارهٔ ۱۶۸: این حیله سازی فلک کینه دار هیچ 84شمارهٔ ۱۶۹: جان ما را در ازل دادند با عشق امت ...85شمارهٔ ۱۷۰: گر نداند درد عشق دوست را عاشق فلا ...86شمارهٔ ۱۷۱: با درد عشق جانان درمان چه کار دار ...87شمارهٔ ۱۷۲: از شاهد و می گر خبری هست بگوئید 88شمارهٔ ۱۷۳: دوشم از میخانه پیر میکده آواز داد 89شمارهٔ ۱۷۴: زان پیشتر که دور جهان را مدار بود 90شمارهٔ ۱۷۵: از قید غم جهان شد آزاد 91شمارهٔ ۱۷۶: ساقی چه شد که جمله جهان می پرست ش ...92شمارهٔ ۱۷۷: جانم اسیر دام سر زلف یار شد 93شمارهٔ ۱۷۸: بیا که یار ز رخسار پرده را بگشود 94شمارهٔ ۱۷۹: دل ما وایه روی تو دارد 95شمارهٔ ۱۸۰: ره روانی که راه حق پویند 96شمارهٔ ۱۸۱: عاشق بکوی عشق چو خود را فدی کند 97شمارهٔ ۱۸۲: زهی جمال و ملاحت که یار ما دارد 98شمارهٔ ۱۸۳: جان ما بربست رخت و سوی جانان میرو ...99شمارهٔ ۱۸۴: چون سوز عشقت پایان ندارد 100شمارهٔ ۱۸۵: چو حسن روی او جلوه گری کرد 101شمارهٔ ۱۸۶: از ما سخن کشف و کرامات مپرسید 102شمارهٔ ۱۸۷: چون از ازل نصیبه ما عشق یار بود 103شمارهٔ ۱۸۸: چون جمال دوست خود را جلوه داد 104شمارهٔ ۱۸۹: یارم چو ز رخ نقاب بگشود 105شمارهٔ ۱۹۰: تا نقاب از مهر رویش دور شد 106شمارهٔ ۱۹۱: هر لحظه بروئی دگر آن روی نماید 107شمارهٔ ۱۹۲: مهر رخسارت ز ذرات جهان پیدا بود 108شمارهٔ ۱۹۳: تا بکفر زلف تو جان مرا اقرار شد 109شمارهٔ ۱۹۴: چو خورشید جمالت روی بنمود 110شمارهٔ ۱۹۵: چو مهر جمال تو در جلوه بود 111شمارهٔ ۱۹۶: خوش وقت عاشقان که بمعشوق همبرند 112شمارهٔ ۱۹۷: آن دلبر طناز نگوئی که کجا شد 113شمارهٔ ۱۹۸: حسن رخسار تو چون میل نقابی میکند 114شمارهٔ ۱۹۹: یارم اگر جمال نماید چه می شود 115شمارهٔ ۲۰۰: زان پیشتر که کون و مکان را ظهور ب ...116شمارهٔ ۲۰۱: حسن تو جلوه کرد و بعالم عیان شد 117شمارهٔ ۲۰۲: زان روز که روی تو مرا در نظر آمد 118شمارهٔ ۲۰۳: هنوز هست جهان را به نیست مأوابود 119شمارهٔ ۲۰۴: دوش جانم در هوای آن خط و رخسار بو ...120شمارهٔ ۲۰۵: عاشقان تا در میان زنار عشقت بسته ...121شمارهٔ ۲۰۶: نمی دانم بقول حاسدی چند 122شمارهٔ ۲۰۷: معشوق جلوه کرد و دل از عاشقان ربو ...123شمارهٔ ۲۰۸: چون نقاب زلف مشکین از جمال خود گش ...124شمارهٔ ۲۰۹: یار با ما پرتوی از نور روی خود نم ...125شمارهٔ ۲۱۰: چو الطاف الهی رهبر آمد 126شمارهٔ ۲۱۱: چو نار هجر او جان میگدازد 127شمارهٔ ۲۱۲: جان ما را میل دل جستن نشد 128شمارهٔ ۲۱۳: حالیا رفتیم یاران خیرباد 129شمارهٔ ۲۱۴: کاش آن شوخ جفا پیشه وفائی بکند 130شمارهٔ ۲۱۵: من عاشق آن جان و جهانم همه دانند 131شمارهٔ ۲۱۶: دوش یارم پرده از رخسار خود بگشاده ...132شمارهٔ ۲۱۷: با همچو تو یاری نفسی هر که برآرد 133شمارهٔ ۲۱۸: در هوای عشق بازم دل پرواز کرد 134شمارهٔ ۲۱۹: آنها که جهان آینه روی تو دانند 135شمارهٔ ۲۲۰: زان دم که باده خم وحدت بجام شد 136شمارهٔ ۲۲۱: جمال روی تو هرگه نقاب بگشاید 137شمارهٔ ۲۲۲: ای قامت رعنای تو رشک سهی سروبلند 138شمارهٔ ۲۲۳: عاشقان در آتش عشق تو خود را سوختن ...139شمارهٔ ۲۲۴: مقصود ز عمرم همه سوزست و غم و درد 140شمارهٔ ۲۲۵: دیده ام عالم نمود بود بود 141شمارهٔ ۲۲۶: ز شوقت جمله عالم بیقرارند 142شمارهٔ ۲۲۷: آنان که درد عشق تو برجان گزیده ان ...143شمارهٔ ۲۲۸: جهان رانور رویت روشنی داد 144شمارهٔ ۲۲۹: ساقی جانها شراب ار زانکه زین دستا ...145شمارهٔ ۲۳۰: آنان که ز درد عشق مستند 146شمارهٔ ۲۳۱: عشق چو جور و ستم آغاز کرد 147شمارهٔ ۲۳۲: تا بفن دلربایی آن صنم استاد شد 148شمارهٔ ۲۳۳: هر دل که نه عشق یار دارد 149شمارهٔ ۲۳۴: چو دل در دست عشقش مبتلا شد 150شمارهٔ ۲۳۵: مرا سودای او دیوانه دارد 151شمارهٔ ۲۳۶: کسی کورا غم جانان نباشد 152شمارهٔ ۲۳۷: ساقیا می ده که هشیارم کند 153شمارهٔ ۲۳۸: تا آتش سودای تو در جان من افتاد 154شمارهٔ ۲۳۹: در سینه ما جز غم معشوق مجوئید 155شمارهٔ ۲۴۰: حاجیان حرم وصل لقا یافته اند 156شمارهٔ ۲۴۱: ای بت عشوه ساز من بی تو بسر نمی ش ...157شمارهٔ ۲۴۲: آن هادی ره روان کجا شد 158شمارهٔ ۲۴۳: روی تو بهر شیوه شیدای دگر دارد 159شمارهٔ ۲۴۴: والله لیس غیرک فی عرصة الوجود 160شمارهٔ ۲۴۵: هر کو رخ نیاز برین آستان نهاد 161شمارهٔ ۲۴۶: جام تجلیش که بناگاه میدهند 162شمارهٔ ۲۴۷: اگر مخالف طبع و هواتوانی بود 163شمارهٔ ۲۴۸: شهباز روح قدسی از دام تن جدا شد 164شمارهٔ ۲۴۹: در آرزوی روی تو گشتیم بیقرار 165شمارهٔ ۲۵۰: مستم ز جام عشق و ندارم ز خود خبر 166شمارهٔ ۲۵۱: چون دور شد از حسن رخت پرده انوار 167شمارهٔ ۲۵۲: دیوانه عشق توام و ز عقل و دینم بی ...168شمارهٔ ۲۵۳: مثنوی عین الحیات است ای پسر 169شمارهٔ ۲۵۴: بی شادی وصال تو دل را کجا قرار 170شمارهٔ ۲۵۵: ای از جمال رویت کون و مکان منور 171شمارهٔ ۲۵۶: نهال دوستی را در بر آور 172شمارهٔ ۲۵۷: هرکسی کز لذت درد تو باشد با خبر 173شمارهٔ ۲۵۸: عاشق چشمان مست آن نگار 174شمارهٔ ۲۵۹: ای جمالت رو نموده هر زمان جائی دگ ...175شمارهٔ ۲۶۰: زان کمان ابرو رسد هر دم مرا تیری ...176شمارهٔ ۲۶۱: ای ز خورشید جمالت هر دوعالم غرق ن ...177شمارهٔ ۲۶۲: بر صورت ذرات جهان گشت پدیدار آن ی ...178شمارهٔ ۲۶۳: ای دل براه عشق ز کونین در گذر 179شمارهٔ ۲۶۴: مائیم و کنج خلوت و سودای عشق یار 180شمارهٔ ۲۶۵: دل و دینم ببرد آن شوخ عیار 181شمارهٔ ۲۶۶: هان ای صبا ز لطف بشیراز کن گذر 182شمارهٔ ۲۶۷: فوحدته فی کثرة الکون ظاهر 183شمارهٔ ۲۶۸: از بحر تلخ و شور غم هجر برکنار 184شمارهٔ ۲۶۹: مائیم بعشق تو میان بسته بزنار 185شمارهٔ ۲۷۰: ای باد صبا ز روی دلدار 186شمارهٔ ۲۷۱: در خرابات آمدم دوشینه هنگام سحر 187شمارهٔ ۲۷۲: آمد برون ز خانه بصد ناز و عشوه یا ...188شمارهٔ ۲۷۳: ساقی قدحی بکام ما ریز 189شمارهٔ ۲۷۴: ای عشق چاره ساز جگر سوز دلنواز 190شمارهٔ ۲۷۵: من عاشق و رندم و نظرباز 191شمارهٔ ۲۷۶: عاشق دیوانه دل کز غم همه سوزست و ...192شمارهٔ ۲۷۷: دلا در عاشقی می سوز و می ساز 193شمارهٔ ۲۷۸: قصد جانم کرد یار دلنواز 194شمارهٔ ۲۷۹: ای نموده شاهد حسن تو رو درهر لباس 195شمارهٔ ۲۸۰: عاشق روی توام بهر چه می ترسم زکس 196شمارهٔ ۲۸۱: در سرم سودای آن یارست و بس 197شمارهٔ ۲۸۲: محرم بزم وصالت کی شود هر بوالهوس 198شمارهٔ ۲۸۳: گر شیخ شهر بود و گر پیر می فروش 199شمارهٔ ۲۸۴: دوش یارم جام می آورد و گفت این را ...200شمارهٔ ۲۸۵: اگر چه عاشقیم ورند و قلاش 201شمارهٔ ۲۸۶: تا که دریای قدم آمد بجوش 202شمارهٔ ۲۸۷: دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش 203شمارهٔ ۲۸۸: ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خ ...204شمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش 205شمارهٔ ۲۹۰: تا شد سپر بلایش دل درویش 206شمارهٔ ۲۹۱: جفا بگذر و یار با وفا باش 207شمارهٔ ۲۹۲: ای دل بکوی نیستی چون خاک پست و خو ...208شمارهٔ ۲۹۳: از غم عشق تو ما را نیست یکساعت خل ...209شمارهٔ ۲۹۴: شرح درد عشق دارد طول و عرض 210شمارهٔ ۲۹۵: از بردن بار جفا باشد وفا ما را غر ...211شمارهٔ ۲۹۶: راه عاشق نیست ای زاهد غلط 212شمارهٔ ۲۹۷: برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ 213شمارهٔ ۲۹۸: هرکه عاشق شد بباید گفت جان را الو ...214شمارهٔ ۲۹۹: چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع 215شمارهٔ ۳۰۰: دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ 216شمارهٔ ۳۰۱: گر بگرد کعبه کوی تو باشد یک طواف 217شمارهٔ ۳۰۲: بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف 218شمارهٔ ۳۰۳: زان غمزه ناوکی بمن آید ز هر طرف 219شمارهٔ ۳۰۴: وقت کوچ آمد نفیرالطریقست الطریق 220شمارهٔ ۳۰۵: ز جام عشق سرمستم زهی ذوق 221شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 222شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 223شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 224شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...225شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...226شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 227شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 228شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 229شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 230شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 231شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 232شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 233شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 234شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 235شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 236شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 237شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...238شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 239شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 240شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 241شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 242شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 243شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 244شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 245شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 246شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 247شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 248شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 249شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 250شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 251شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 252شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 253شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 254شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...255شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 256شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 257شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 258شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 259شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...260شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...261شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 262شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 263شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 264شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 265شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 266شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 267شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 268شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 269شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 270شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 271شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 272شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 273شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 274شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...275شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...276شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 277شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 278شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 279شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 280شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 281شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 282شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 283شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 284شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 285شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 286شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 287شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 288شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 289شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...290شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 291شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 292شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 293شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 294شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 295شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 296شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 297شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 298شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 299شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 300شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...301شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 302شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 303شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 304شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 305شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 306شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...307شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 308شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...309شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 310شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 311شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 312شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 313شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 314شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 315شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 316شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 317شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 318شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 319شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 320شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...321شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...322شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...323شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...324شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 325شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 326شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 327شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...328شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 329شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 330شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 331شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 332شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 333شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 334شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 335شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 336شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 337شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 338شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...339شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 340شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 341شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 342شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...343شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 344شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 345شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 346شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 347شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 348شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 349شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...350شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 351شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 352شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...353شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 354شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...355شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...356شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 357شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...358شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 359شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 360شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...361شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 362شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 363شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 364شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...365شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 366شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...367شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 368شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...369شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 370شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 371شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 372شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...373شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 374شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 375شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...376شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 377شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 378شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 379شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 380شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 381شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...382شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 383شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 384شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...385شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 386شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 387شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 388شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 389شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 390شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...391شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 392شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 393شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 394شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 395شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 396شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 397شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 398شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...399شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...400شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 401شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 402شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 403شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 404شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 405شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 406شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 407شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 408شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 409شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 410شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ