کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زد خیمه شاه عشق بصحرای جان ما
    ویران شد از سپاه غمش خان و مان ما
    از دست جور عشق خرابست ملک جان
    برآسمان شد از ستمش الامان ما
    ز آهم نگرکه خلق بفریاد آمدند
    نشنود یار این همه آه و فغان ما
    بی درد عشق صبر نداریم یک نفس
    درد و غمست مونس هر دو جهان ما
    پنهان ز خلق کرده ام اسرار عشق را
    پیداست پیش تو همه سر نهان ما
    شد عاقبت بدولت عشقت براه عشق
    بی نام و بی نشان همه نام و نشان ما
    گفتم بجان تو که دل از غم خلاص کن
    گفت از تو این نبود اسیری گمان ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha