کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عاشقیم و مست صهبای لقا
    از خودی بیگانه با حق آشنا
    در شعاع آفتاب روی او
    نیست گشته هست گشته بارها
    نوش کرده باده جام فنا
    یافته از هستی باقی بقا
    نیست گشته از من و مایی تمام
    دیده خود را عالم بی منتها
    یافته از روی جان افروز دوست
    هر یکی از درد دل را صد دوا
    تا شدم واقف ز ناز و شیوه اش
    دیده ام در هر جفایی صد وفا
    از گل رویش دمادم میرسد
    بلبل جان را دو صد برگ و نوا
    کاشکی صد جان و دل بودی مرا
    تا برایش کردمی هر دم فدا
    چون اسیری از خودی خود گذشت
    گشت محرم بزم وصل دوست را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha