کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    میرسد هر دم بعاشق صد جفا
    گوئیا از عشق می بارد بلا
    چاره عاشق چه میداند طبیب
    درد عشقش هست درد بی دوا
    سرفرو نارد بوصلم آن صنم
    کی کند شه هم نشینی با گدا
    از بلا یک دم نمی یابم امان
    تا شدم در دست عشقش مبتلا
    دست ما و دامن آن سنگدل
    گرکند جور و جفا و گر وفا
    این صدا از عشق می آید بگوش
    گر تو جویای وصالی شو فنا
    هرکه شد در عاشقی بی برگ و ساز
    او ز ساز وصل یابد صد نوا
    شادمان گردی بدیدارش اگر
    میکنی در راه جانان جان فدا
    غره نازست فارغ از نیاز
    زان اسیری نیست پروایش بما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha