کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقی بیا که موسم عیش آمد و طرب
    پرکن قدح که میگذرد فرصت عجب
    مستم کن آنچنان که ندانم سر از قدم
    تا وار هم ز غصه دوران پر تعب
    خواهی که حق شناس شوی خویشتن شناس
    عارف بخود نگشته شناسا نه به رب
    خود را چنانچه بود بآدم عیان نمود
    انسان شدست دیده عالم ازین سبب
    تا سنبل و بنفشه بگرد سمن دمید
    جانم میان ظلمت و نورست روز و شب
    هر کو بفقر نسبت خود را درست کرد
    ننگ آیدش دگر که کند فخر برنسب
    هر سو اسیریا چه طلب میکنی بیا
    چون یار با منست چه حاجت بدین طلب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha