به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۵۳: ایهاالحیران فی وجه الحبیب

1930عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ایهاالحیران فی وجه الحبیب
رب زدنی حیرة گویا نصیب
جز لقای روی جان افروز دوست
درد ما را نیست درمان ای طبیب
دایما در قصد خون جان ماست
غمزه جادوی چشم دلفریب
ناصح عاقل مده پندم ز عشق
عاشقان را پند چون گوید لبیب
جان بجانان واصل مطلق بدی
گر نبودی در میان مانع رقیب
چون درون پرده جانم راه یافت
بر دلم شد کشف اسرار غریب
گر بدوزخ گر بجنت می بری
نیست بی روی تو جانم را شکیب
گفته واعظ بمنبر در اثر
بود همچو تیغ چوبین خطیب
شد اسیری بیخبر از عقل و دین
چون که تابان شد مه روی حبیب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۲: ای منکسف ز تاب جمال تو آفتاب 2شمارهٔ ۵۳: ایهاالحیران فی وجه الحبیب 3شمارهٔ ۵۴: مائیم ترا همیشه طالب 4شمارهٔ ۵۵: ریزد مدام ساقی جانها شراب ناب 5شمارهٔ ۵۶: تا بکی باشد نهان خورشید رویت در حج ...6شمارهٔ ۵۷: عالم چو سایه، نور رخت هست آفتاب 7شمارهٔ ۵۸: ای در انوار جمالت گشته شیدا شیخ و ...8شمارهٔ ۵۹: هر زمان نقشی نماید حسن دوست 9شمارهٔ ۶۰: عشق توچاره ساز دل بیقرار ماست 10شمارهٔ ۶۱: هرکس که از جفای غم عشق خایفست 11شمارهٔ ۶۲: چون مظهر حسن تو رخ ماه رخانست 12شمارهٔ ۶۳: قبله حاجات ما کوی خرابات آمدست 13شمارهٔ ۶۴: وهومعکم زین معیت حق چه خواست 14شمارهٔ ۶۵: هرکه از درد و غم عشق تو دل افگارنی ...15شمارهٔ ۶۶: چیست عالم جلوه گاه حسن دوست 16شمارهٔ ۶۷: دلم ز شوق رخت بی سرو سامان است 17شمارهٔ ۶۸: باکوی تو از روضه رضوان نتوان گفت 18شمارهٔ ۶۹: با روی تو از جنت اعلی نتوان گفت 19شمارهٔ ۷۰: یار ماباماست از ماکی جداست 20شمارهٔ ۷۱: بنمود حسن دوست ز ما آنچنانکه هست 21شمارهٔ ۷۲: از مطرب جمال تو آفاق پر صداست 22شمارهٔ ۷۳: چه یارست و چه جان دلنوازست 23شمارهٔ ۷۴: صیت جمال روی تو عالم فروگرفت 24شمارهٔ ۷۵: (در مقام لی مع الله سیر نیست 25شمارهٔ ۷۶: جان طالب جمال دلفروز یار ماست 26شمارهٔ ۷۷: بما پیداست حسن طلعت ذات 27شمارهٔ ۷۸: معشوق باز و رندم و قلاش و می پرست 28شمارهٔ ۷۹: تعالی الله رویست و جمالست 29شمارهٔ ۸۰: عشق ورزی مذهب ودین منست 30شمارهٔ ۸۱: تا نقاب زلف از روی تو دور افتاده ا ...31شمارهٔ ۸۲: خواهی که دیده باز کنی بر جمال دوست 32شمارهٔ ۸۳: جهان از پرتو روی تو پیداست 33شمارهٔ ۸۴: از آفتاب روی تو عالم پر از ضیاست 34شمارهٔ ۸۵: مرادم وصل یار نازنین است 35شمارهٔ ۸۶: روز فراق اگر ز قیامت علامت است 36شمارهٔ ۸۷: هرکه از سر عشق آگاهست 37شمارهٔ ۸۸: هرگز نبود حسن ترا مبداء و غایت 38شمارهٔ ۸۹: ذرات کون پرتو خورشید مطلق است 39شمارهٔ ۹۰: چون کون مکان بتو عیانست 40شمارهٔ ۹۱: بقید زلف تا جانم اسیر است 41شمارهٔ ۹۲: آفتاب روی تو تابان شدست 42شمارهٔ ۹۳: ای جمله جهان شیفته حسن و جمالت 43شمارهٔ ۹۴: اسیر عشق تو از هردوکون آزاد است 44شمارهٔ ۹۵: ای آفتاب ذات تو تابنده از صفات 45شمارهٔ ۹۶: در حسن چون رخت بجهان آفتاب نیست 46شمارهٔ ۹۷: زمهر روی تو هر ذره ماه تابانست 47شمارهٔ ۹۸: امید من به لطف عمیم تو واثق است 48شمارهٔ ۹۹: در بزم وصل یار مرا گرچه بارنیست 49شمارهٔ ۱۰۰: مستیم تا ابد شده از بیخودی ز دست 50شمارهٔ ۱۰۱: دل ز بند غم دمی آزاد نیست 51شمارهٔ ۱۰۲: از حسن عالم گیراو کونین پرغوغاشدس ...52شمارهٔ ۱۰۳: در سویدای دلم سودای عشقش جا گرفت 53شمارهٔ ۱۰۴: خورشید رخت از همه ذرات چو پیداست 54شمارهٔ ۱۰۵: دلم با دوست دایم در وصالست 55شمارهٔ ۱۰۶: جهان عکس رخ مه پیکر ماست 56شمارهٔ ۱۰۷: خیل غمت بجور و جفا ملک جان گرفت 57شمارهٔ ۱۰۸: یارب ز چه روروی تو در پرده نهانست 58شمارهٔ ۱۰۹: خورشید رخت از همه ذرات عیانست 59شمارهٔ ۱۱۰: درد تو دوای دل و هم مرهم جانست 60شمارهٔ ۱۱۱: ای جمالت گشته پیدا از نقاب کاینات 61شمارهٔ ۱۱۲: گنج اسرار یقین در کنج خلوت حاصلست 62شمارهٔ ۱۱۳: بقید زلف تو جانم عجب گرفتارست 63شمارهٔ ۱۱۴: بی جمال روی تو دل را حیاتی هست نی ...64شمارهٔ ۱۱۵: با خیال زلف تو در خلوت تارم خوشست 65شمارهٔ ۱۱۶: ازپرتو جمال تو عالم منورست 66شمارهٔ ۱۱۷: ای مصحف جمال تو اوراق کاینات 67شمارهٔ ۱۱۸: گر مهر فاحببت بذرات نه ساریست 68شمارهٔ ۱۱۹: جان ما عاشق سروقد جانانه شدست 69شمارهٔ ۱۲۰: شفای این دل بیمار جز لقای تو نیست 70شمارهٔ ۱۲۱: نیست ما را هیچ فکری جز لقای روی د ...71شمارهٔ ۱۲۲: دایما درد تو همراه منست 72شمارهٔ ۱۲۳: بیا جانا که بی تو جان خرابست 73شمارهٔ ۱۲۴: گردیدن گردون یقین از عشق جانان بو ...74شمارهٔ ۱۲۵: روی تو ظاهرست بعالم نهان کجاست 75شمارهٔ ۱۲۶: روی چو مهت کاینه جان و جهانست 76شمارهٔ ۱۲۷: رند و قلاشیم و مست و می پرست 77شمارهٔ ۱۲۸: میخانه از لعل لب تو پرشرو شور است 78شمارهٔ ۱۲۹: مهر روی تو که تابان ز همه ذراتست 79شمارهٔ ۱۳۰: ای نهان خورشید ذات تو در ابر کاین ...80شمارهٔ ۱۳۱: تا نقد دارضرب معارف کلام ماست 81شمارهٔ ۱۳۲: تا که خورشید جمال از برج رویت طال ...82شمارهٔ ۱۳۳: حسن خوبان جهان عکس رخ زیبای اوست 83شمارهٔ ۱۳۴: مقبل کسی که شادی وصل تو دیده است 84شمارهٔ ۱۳۵: ای که کوی یارمیجویی دو عالم کوی ا ...85شمارهٔ ۱۳۶: جانا بیا که صحبت جانانم آرزوست 86شمارهٔ ۱۳۷: ما ز جام باده عشقیم مخمورالست 87شمارهٔ ۱۳۸: ای ز خورشید جمالت گشته روشن کاینا ...88شمارهٔ ۱۳۹: تا بعشق تو جان گرفتارست 89شمارهٔ ۱۴۰: عاشقان را در طریق عشق حالی دیگرست 90شمارهٔ ۱۴۱: هرکه عاشق نیست مرد کار نیست 91شمارهٔ ۱۴۲: آنکه پنهان دل ز مردم می برد پیداس ...92شمارهٔ ۱۴۳: زاد راه عاشقان سوز و نیاز و زاریس ...93شمارهٔ ۱۴۴: با غم معشوق ما را کارهاست 94شمارهٔ ۱۴۵: صورت یاربخواب امد و در گوشم گفت 95شمارهٔ ۱۴۶: دو عالم غرق انوار تجلی است 96شمارهٔ ۱۴۷: گشت تابان مهر ذاتش از صفات 97شمارهٔ ۱۴۸: پیش عارف که ز آفات طریق اگاهست 98شمارهٔ ۱۴۹: هرکه او پیوسته با یاد خداست 99شمارهٔ ۱۵۰: از شوق رخت در همه جا غلغله هست 100شمارهٔ ۱۵۱: جمله عالم رو بما دارند و مارا روب ...101شمارهٔ ۱۵۲: دل را بجمال رخ تو مهر تولاست 102شمارهٔ ۱۵۳: هر دل که از کدورت طبع و هوا برست 103شمارهٔ ۱۵۴: بختم مدد نداد که بینم وصال دوست 104شمارهٔ ۱۵۵: ای برده سبق از همه خوبان به ملاحت 105شمارهٔ ۱۵۶: دل را که داغ عشق ندارد نشان کجاست 106شمارهٔ ۱۵۷: ای بیخبر از حالت رندان خرابات 107شمارهٔ ۱۵۸: تا یار پرده از رخ چون ماه برگرفت 108شمارهٔ ۱۵۹: تا که خورشید جمالت بجهان تابان گش ...109شمارهٔ ۱۶۰: درد بی درمان بعالم دردماست 110شمارهٔ ۱۶۱: مانیستیم و هستی ما هستی خداست 111شمارهٔ ۱۶۲: ای دل دیوانه تاکی بیخودیها کردنت 112شمارهٔ ۱۶۳: ای طلعت تو مطلع انوار سعادات 113شمارهٔ ۱۶۴: عالم چو نقش موج ببحر وجود اوست 114شمارهٔ ۱۶۵: ای صنم سمن بران دست منست و دامنت 115شمارهٔ ۱۶۶: اسرار یقین را بگمانی شده باحث 116شمارهٔ ۱۶۷: دوستانم باز خواهد گشت یارم الغیاث 117شمارهٔ ۱۶۸: این حیله سازی فلک کینه دار هیچ 118شمارهٔ ۱۶۹: جان ما را در ازل دادند با عشق امت ...119شمارهٔ ۱۷۰: گر نداند درد عشق دوست را عاشق فلا ...120شمارهٔ ۱۷۱: با درد عشق جانان درمان چه کار دار ...121شمارهٔ ۱۷۲: از شاهد و می گر خبری هست بگوئید 122شمارهٔ ۱۷۳: دوشم از میخانه پیر میکده آواز داد 123شمارهٔ ۱۷۴: زان پیشتر که دور جهان را مدار بود 124شمارهٔ ۱۷۵: از قید غم جهان شد آزاد 125شمارهٔ ۱۷۶: ساقی چه شد که جمله جهان می پرست ش ...126شمارهٔ ۱۷۷: جانم اسیر دام سر زلف یار شد 127شمارهٔ ۱۷۸: بیا که یار ز رخسار پرده را بگشود 128شمارهٔ ۱۷۹: دل ما وایه روی تو دارد 129شمارهٔ ۱۸۰: ره روانی که راه حق پویند 130شمارهٔ ۱۸۱: عاشق بکوی عشق چو خود را فدی کند 131شمارهٔ ۱۸۲: زهی جمال و ملاحت که یار ما دارد 132شمارهٔ ۱۸۳: جان ما بربست رخت و سوی جانان میرو ...133شمارهٔ ۱۸۴: چون سوز عشقت پایان ندارد 134شمارهٔ ۱۸۵: چو حسن روی او جلوه گری کرد 135شمارهٔ ۱۸۶: از ما سخن کشف و کرامات مپرسید 136شمارهٔ ۱۸۷: چون از ازل نصیبه ما عشق یار بود 137شمارهٔ ۱۸۸: چون جمال دوست خود را جلوه داد 138شمارهٔ ۱۸۹: یارم چو ز رخ نقاب بگشود 139شمارهٔ ۱۹۰: تا نقاب از مهر رویش دور شد 140شمارهٔ ۱۹۱: هر لحظه بروئی دگر آن روی نماید 141شمارهٔ ۱۹۲: مهر رخسارت ز ذرات جهان پیدا بود 142شمارهٔ ۱۹۳: تا بکفر زلف تو جان مرا اقرار شد 143شمارهٔ ۱۹۴: چو خورشید جمالت روی بنمود 144شمارهٔ ۱۹۵: چو مهر جمال تو در جلوه بود 145شمارهٔ ۱۹۶: خوش وقت عاشقان که بمعشوق همبرند 146شمارهٔ ۱۹۷: آن دلبر طناز نگوئی که کجا شد 147شمارهٔ ۱۹۸: حسن رخسار تو چون میل نقابی میکند 148شمارهٔ ۱۹۹: یارم اگر جمال نماید چه می شود 149شمارهٔ ۲۰۰: زان پیشتر که کون و مکان را ظهور ب ...150شمارهٔ ۲۰۱: حسن تو جلوه کرد و بعالم عیان شد 151شمارهٔ ۲۰۲: زان روز که روی تو مرا در نظر آمد 152شمارهٔ ۲۰۳: هنوز هست جهان را به نیست مأوابود 153شمارهٔ ۲۰۴: دوش جانم در هوای آن خط و رخسار بو ...154شمارهٔ ۲۰۵: عاشقان تا در میان زنار عشقت بسته ...155شمارهٔ ۲۰۶: نمی دانم بقول حاسدی چند 156شمارهٔ ۲۰۷: معشوق جلوه کرد و دل از عاشقان ربو ...157شمارهٔ ۲۰۸: چون نقاب زلف مشکین از جمال خود گش ...158شمارهٔ ۲۰۹: یار با ما پرتوی از نور روی خود نم ...159شمارهٔ ۲۱۰: چو الطاف الهی رهبر آمد 160شمارهٔ ۲۱۱: چو نار هجر او جان میگدازد 161شمارهٔ ۲۱۲: جان ما را میل دل جستن نشد 162شمارهٔ ۲۱۳: حالیا رفتیم یاران خیرباد 163شمارهٔ ۲۱۴: کاش آن شوخ جفا پیشه وفائی بکند 164شمارهٔ ۲۱۵: من عاشق آن جان و جهانم همه دانند 165شمارهٔ ۲۱۶: دوش یارم پرده از رخسار خود بگشاده ...166شمارهٔ ۲۱۷: با همچو تو یاری نفسی هر که برآرد 167شمارهٔ ۲۱۸: در هوای عشق بازم دل پرواز کرد 168شمارهٔ ۲۱۹: آنها که جهان آینه روی تو دانند 169شمارهٔ ۲۲۰: زان دم که باده خم وحدت بجام شد 170شمارهٔ ۲۲۱: جمال روی تو هرگه نقاب بگشاید 171شمارهٔ ۲۲۲: ای قامت رعنای تو رشک سهی سروبلند 172شمارهٔ ۲۲۳: عاشقان در آتش عشق تو خود را سوختن ...173شمارهٔ ۲۲۴: مقصود ز عمرم همه سوزست و غم و درد 174شمارهٔ ۲۲۵: دیده ام عالم نمود بود بود 175شمارهٔ ۲۲۶: ز شوقت جمله عالم بیقرارند 176شمارهٔ ۲۲۷: آنان که درد عشق تو برجان گزیده ان ...177شمارهٔ ۲۲۸: جهان رانور رویت روشنی داد 178شمارهٔ ۲۲۹: ساقی جانها شراب ار زانکه زین دستا ...179شمارهٔ ۲۳۰: آنان که ز درد عشق مستند 180شمارهٔ ۲۳۱: عشق چو جور و ستم آغاز کرد 181شمارهٔ ۲۳۲: تا بفن دلربایی آن صنم استاد شد 182شمارهٔ ۲۳۳: هر دل که نه عشق یار دارد 183شمارهٔ ۲۳۴: چو دل در دست عشقش مبتلا شد 184شمارهٔ ۲۳۵: مرا سودای او دیوانه دارد 185شمارهٔ ۲۳۶: کسی کورا غم جانان نباشد 186شمارهٔ ۲۳۷: ساقیا می ده که هشیارم کند 187شمارهٔ ۲۳۸: تا آتش سودای تو در جان من افتاد 188شمارهٔ ۲۳۹: در سینه ما جز غم معشوق مجوئید 189شمارهٔ ۲۴۰: حاجیان حرم وصل لقا یافته اند 190شمارهٔ ۲۴۱: ای بت عشوه ساز من بی تو بسر نمی ش ...191شمارهٔ ۲۴۲: آن هادی ره روان کجا شد 192شمارهٔ ۲۴۳: روی تو بهر شیوه شیدای دگر دارد 193شمارهٔ ۲۴۴: والله لیس غیرک فی عرصة الوجود 194شمارهٔ ۲۴۵: هر کو رخ نیاز برین آستان نهاد 195شمارهٔ ۲۴۶: جام تجلیش که بناگاه میدهند 196شمارهٔ ۲۴۷: اگر مخالف طبع و هواتوانی بود 197شمارهٔ ۲۴۸: شهباز روح قدسی از دام تن جدا شد 198شمارهٔ ۲۴۹: در آرزوی روی تو گشتیم بیقرار 199شمارهٔ ۲۵۰: مستم ز جام عشق و ندارم ز خود خبر 200شمارهٔ ۲۵۱: چون دور شد از حسن رخت پرده انوار 201شمارهٔ ۲۵۲: دیوانه عشق توام و ز عقل و دینم بی ...202شمارهٔ ۲۵۳: مثنوی عین الحیات است ای پسر 203شمارهٔ ۲۵۴: بی شادی وصال تو دل را کجا قرار 204شمارهٔ ۲۵۵: ای از جمال رویت کون و مکان منور 205شمارهٔ ۲۵۶: نهال دوستی را در بر آور 206شمارهٔ ۲۵۷: هرکسی کز لذت درد تو باشد با خبر 207شمارهٔ ۲۵۸: عاشق چشمان مست آن نگار 208شمارهٔ ۲۵۹: ای جمالت رو نموده هر زمان جائی دگ ...209شمارهٔ ۲۶۰: زان کمان ابرو رسد هر دم مرا تیری ...210شمارهٔ ۲۶۱: ای ز خورشید جمالت هر دوعالم غرق ن ...211شمارهٔ ۲۶۲: بر صورت ذرات جهان گشت پدیدار آن ی ...212شمارهٔ ۲۶۳: ای دل براه عشق ز کونین در گذر 213شمارهٔ ۲۶۴: مائیم و کنج خلوت و سودای عشق یار 214شمارهٔ ۲۶۵: دل و دینم ببرد آن شوخ عیار 215شمارهٔ ۲۶۶: هان ای صبا ز لطف بشیراز کن گذر 216شمارهٔ ۲۶۷: فوحدته فی کثرة الکون ظاهر 217شمارهٔ ۲۶۸: از بحر تلخ و شور غم هجر برکنار 218شمارهٔ ۲۶۹: مائیم بعشق تو میان بسته بزنار 219شمارهٔ ۲۷۰: ای باد صبا ز روی دلدار 220شمارهٔ ۲۷۱: در خرابات آمدم دوشینه هنگام سحر 221شمارهٔ ۲۷۲: آمد برون ز خانه بصد ناز و عشوه یا ...222شمارهٔ ۲۷۳: ساقی قدحی بکام ما ریز 223شمارهٔ ۲۷۴: ای عشق چاره ساز جگر سوز دلنواز 224شمارهٔ ۲۷۵: من عاشق و رندم و نظرباز 225شمارهٔ ۲۷۶: عاشق دیوانه دل کز غم همه سوزست و ...226شمارهٔ ۲۷۷: دلا در عاشقی می سوز و می ساز 227شمارهٔ ۲۷۸: قصد جانم کرد یار دلنواز 228شمارهٔ ۲۷۹: ای نموده شاهد حسن تو رو درهر لباس 229شمارهٔ ۲۸۰: عاشق روی توام بهر چه می ترسم زکس 230شمارهٔ ۲۸۱: در سرم سودای آن یارست و بس 231شمارهٔ ۲۸۲: محرم بزم وصالت کی شود هر بوالهوس 232شمارهٔ ۲۸۳: گر شیخ شهر بود و گر پیر می فروش 233شمارهٔ ۲۸۴: دوش یارم جام می آورد و گفت این را ...234شمارهٔ ۲۸۵: اگر چه عاشقیم ورند و قلاش 235شمارهٔ ۲۸۶: تا که دریای قدم آمد بجوش 236شمارهٔ ۲۸۷: دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش 237شمارهٔ ۲۸۸: ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خ ...238شمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش 239شمارهٔ ۲۹۰: تا شد سپر بلایش دل درویش 240شمارهٔ ۲۹۱: جفا بگذر و یار با وفا باش 241شمارهٔ ۲۹۲: ای دل بکوی نیستی چون خاک پست و خو ...242شمارهٔ ۲۹۳: از غم عشق تو ما را نیست یکساعت خل ...243شمارهٔ ۲۹۴: شرح درد عشق دارد طول و عرض 244شمارهٔ ۲۹۵: از بردن بار جفا باشد وفا ما را غر ...245شمارهٔ ۲۹۶: راه عاشق نیست ای زاهد غلط 246شمارهٔ ۲۹۷: برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ 247شمارهٔ ۲۹۸: هرکه عاشق شد بباید گفت جان را الو ...248شمارهٔ ۲۹۹: چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع 249شمارهٔ ۳۰۰: دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ 250شمارهٔ ۳۰۱: گر بگرد کعبه کوی تو باشد یک طواف 251شمارهٔ ۳۰۲: بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف 252شمارهٔ ۳۰۳: زان غمزه ناوکی بمن آید ز هر طرف 253شمارهٔ ۳۰۴: وقت کوچ آمد نفیرالطریقست الطریق 254شمارهٔ ۳۰۵: ز جام عشق سرمستم زهی ذوق 255شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 256شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 257شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 258شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...259شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...260شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 261شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 262شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 263شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 264شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 265شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 266شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 267شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 268شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 269شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 270شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 271شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...272شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 273شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 274شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 275شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 276شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 277شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 278شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 279شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 280شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 281شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 282شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 283شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 284شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 285شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 286شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 287شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 288شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...289شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 290شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 291شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 292شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 293شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...294شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...295شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 296شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 297شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 298شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 299شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 300شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 301شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 302شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 303شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 304شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 305شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 306شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 307شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 308شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...309شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...310شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 311شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 312شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 313شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 314شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 315شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 316شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 317شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 318شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 319شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 320شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 321شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 322شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 323شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...324شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 325شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 326شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 327شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 328شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 329شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 330شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 331شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 332شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 333شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 334شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...335شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 336شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 337شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 338شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 339شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 340شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...341شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 342شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...343شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 344شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 345شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 346شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 347شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 348شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 349شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 350شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 351شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 352شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 353شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 354شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...355شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...356شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...357شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...358شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 359شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 360شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 361شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...362شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 363شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 364شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 365شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 366شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 367شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 368شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 369شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 370شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 371شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 372شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...373شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 374شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 375شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 376شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...377شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 378شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 379شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 380شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 381شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 382شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 383شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...384شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 385شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 386شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...387شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 388شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...389شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...390شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 391شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...392شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 393شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 394شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...395شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 396شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 397شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 398شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...399شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 400شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...401شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 402شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...403شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 404شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 405شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 406شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...407شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 408شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 409شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...410شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 411شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 412شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 413شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 414شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 415شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...416شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 417شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 418شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...419شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 420شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 421شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 422شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 423شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 424شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...425شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 426شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 427شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 428شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 429شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 430شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 431شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 432شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...433شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...434شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 435شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 436شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 437شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 438شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 439شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 440شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 441شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 442شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 443شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 444شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ