به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجیغزل هاشمارهٔ ۴۶: وقد کنتم و مامعکم من الا کوان ماکانا

1850عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

وقد کنتم و مامعکم من الا کوان ماکانا
تجلیتم لکم فیکم فصرتم فیه اعیانا
فاظهرتم لکم منکم و اخفیتم لکم فینا
سواکم غیر موجود و انتم عین ایانا
و انا انتم فیکم و انتم اننا فینا
وعینی عینکم فانظرتری بالحق انسانا
و کنت الیک محتاجا و کنت الی مشتاقا
ولولاکم فلم نوجد ولم تظهر ولو لا نا
و لسنا غیرکم کشفا ولستم غیرنا لبسا
وکنا قبل موتانا فانالله احیانا
وقم من مقعدالحس و سرمن منزل النفس
وقف فی موقف الطمس تکن بالله رحمانا
فلا تحجب باکوان و شاهد وجهه فیها
ولاتکفر بآیات وخذ من تلک ایمانا
فلاتسهوا بکم عنهم وخلوا دارهم عنکم
وروحوا منکم حتی تروا من ذاک ایقانا
اسیری کل مخلوق له وجه من الحق
متی شاهدت ذاالمعنی فقدلازمت عرفانا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۵: چه نسبت است بروی تو ماه تابان را 2شمارهٔ ۴۶: وقد کنتم و مامعکم من الا کوان ماکا ...3شمارهٔ ۴۷: فی هواکم صارقلبی هایما 4شمارهٔ ۴۸: گر وصال دوست خواهی در ره او شوفنا 5شمارهٔ ۴۹: ساقی بیا که موسم عیش آمد و طرب 6شمارهٔ ۵۰: من نخواهم شادی و عیش و طرب 7شمارهٔ ۵۱: یارم از خانه برون آمد سرمست و خراب 8شمارهٔ ۵۲: ای منکسف ز تاب جمال تو آفتاب 9شمارهٔ ۵۳: ایهاالحیران فی وجه الحبیب 10شمارهٔ ۵۴: مائیم ترا همیشه طالب 11شمارهٔ ۵۵: ریزد مدام ساقی جانها شراب ناب 12شمارهٔ ۵۶: تا بکی باشد نهان خورشید رویت در حج ...13شمارهٔ ۵۷: عالم چو سایه، نور رخت هست آفتاب 14شمارهٔ ۵۸: ای در انوار جمالت گشته شیدا شیخ و ...15شمارهٔ ۵۹: هر زمان نقشی نماید حسن دوست 16شمارهٔ ۶۰: عشق توچاره ساز دل بیقرار ماست 17شمارهٔ ۶۱: هرکس که از جفای غم عشق خایفست 18شمارهٔ ۶۲: چون مظهر حسن تو رخ ماه رخانست 19شمارهٔ ۶۳: قبله حاجات ما کوی خرابات آمدست 20شمارهٔ ۶۴: وهومعکم زین معیت حق چه خواست 21شمارهٔ ۶۵: هرکه از درد و غم عشق تو دل افگارنی ...22شمارهٔ ۶۶: چیست عالم جلوه گاه حسن دوست 23شمارهٔ ۶۷: دلم ز شوق رخت بی سرو سامان است 24شمارهٔ ۶۸: باکوی تو از روضه رضوان نتوان گفت 25شمارهٔ ۶۹: با روی تو از جنت اعلی نتوان گفت 26شمارهٔ ۷۰: یار ماباماست از ماکی جداست 27شمارهٔ ۷۱: بنمود حسن دوست ز ما آنچنانکه هست 28شمارهٔ ۷۲: از مطرب جمال تو آفاق پر صداست 29شمارهٔ ۷۳: چه یارست و چه جان دلنوازست 30شمارهٔ ۷۴: صیت جمال روی تو عالم فروگرفت 31شمارهٔ ۷۵: (در مقام لی مع الله سیر نیست 32شمارهٔ ۷۶: جان طالب جمال دلفروز یار ماست 33شمارهٔ ۷۷: بما پیداست حسن طلعت ذات 34شمارهٔ ۷۸: معشوق باز و رندم و قلاش و می پرست 35شمارهٔ ۷۹: تعالی الله رویست و جمالست 36شمارهٔ ۸۰: عشق ورزی مذهب ودین منست 37شمارهٔ ۸۱: تا نقاب زلف از روی تو دور افتاده ا ...38شمارهٔ ۸۲: خواهی که دیده باز کنی بر جمال دوست 39شمارهٔ ۸۳: جهان از پرتو روی تو پیداست 40شمارهٔ ۸۴: از آفتاب روی تو عالم پر از ضیاست 41شمارهٔ ۸۵: مرادم وصل یار نازنین است 42شمارهٔ ۸۶: روز فراق اگر ز قیامت علامت است 43شمارهٔ ۸۷: هرکه از سر عشق آگاهست 44شمارهٔ ۸۸: هرگز نبود حسن ترا مبداء و غایت 45شمارهٔ ۸۹: ذرات کون پرتو خورشید مطلق است 46شمارهٔ ۹۰: چون کون مکان بتو عیانست 47شمارهٔ ۹۱: بقید زلف تا جانم اسیر است 48شمارهٔ ۹۲: آفتاب روی تو تابان شدست 49شمارهٔ ۹۳: ای جمله جهان شیفته حسن و جمالت 50شمارهٔ ۹۴: اسیر عشق تو از هردوکون آزاد است 51شمارهٔ ۹۵: ای آفتاب ذات تو تابنده از صفات 52شمارهٔ ۹۶: در حسن چون رخت بجهان آفتاب نیست 53شمارهٔ ۹۷: زمهر روی تو هر ذره ماه تابانست 54شمارهٔ ۹۸: امید من به لطف عمیم تو واثق است 55شمارهٔ ۹۹: در بزم وصل یار مرا گرچه بارنیست 56شمارهٔ ۱۰۰: مستیم تا ابد شده از بیخودی ز دست 57شمارهٔ ۱۰۱: دل ز بند غم دمی آزاد نیست 58شمارهٔ ۱۰۲: از حسن عالم گیراو کونین پرغوغاشدس ...59شمارهٔ ۱۰۳: در سویدای دلم سودای عشقش جا گرفت 60شمارهٔ ۱۰۴: خورشید رخت از همه ذرات چو پیداست 61شمارهٔ ۱۰۵: دلم با دوست دایم در وصالست 62شمارهٔ ۱۰۶: جهان عکس رخ مه پیکر ماست 63شمارهٔ ۱۰۷: خیل غمت بجور و جفا ملک جان گرفت 64شمارهٔ ۱۰۸: یارب ز چه روروی تو در پرده نهانست 65شمارهٔ ۱۰۹: خورشید رخت از همه ذرات عیانست 66شمارهٔ ۱۱۰: درد تو دوای دل و هم مرهم جانست 67شمارهٔ ۱۱۱: ای جمالت گشته پیدا از نقاب کاینات 68شمارهٔ ۱۱۲: گنج اسرار یقین در کنج خلوت حاصلست 69شمارهٔ ۱۱۳: بقید زلف تو جانم عجب گرفتارست 70شمارهٔ ۱۱۴: بی جمال روی تو دل را حیاتی هست نی ...71شمارهٔ ۱۱۵: با خیال زلف تو در خلوت تارم خوشست 72شمارهٔ ۱۱۶: ازپرتو جمال تو عالم منورست 73شمارهٔ ۱۱۷: ای مصحف جمال تو اوراق کاینات 74شمارهٔ ۱۱۸: گر مهر فاحببت بذرات نه ساریست 75شمارهٔ ۱۱۹: جان ما عاشق سروقد جانانه شدست 76شمارهٔ ۱۲۰: شفای این دل بیمار جز لقای تو نیست 77شمارهٔ ۱۲۱: نیست ما را هیچ فکری جز لقای روی د ...78شمارهٔ ۱۲۲: دایما درد تو همراه منست 79شمارهٔ ۱۲۳: بیا جانا که بی تو جان خرابست 80شمارهٔ ۱۲۴: گردیدن گردون یقین از عشق جانان بو ...81شمارهٔ ۱۲۵: روی تو ظاهرست بعالم نهان کجاست 82شمارهٔ ۱۲۶: روی چو مهت کاینه جان و جهانست 83شمارهٔ ۱۲۷: رند و قلاشیم و مست و می پرست 84شمارهٔ ۱۲۸: میخانه از لعل لب تو پرشرو شور است 85شمارهٔ ۱۲۹: مهر روی تو که تابان ز همه ذراتست 86شمارهٔ ۱۳۰: ای نهان خورشید ذات تو در ابر کاین ...87شمارهٔ ۱۳۱: تا نقد دارضرب معارف کلام ماست 88شمارهٔ ۱۳۲: تا که خورشید جمال از برج رویت طال ...89شمارهٔ ۱۳۳: حسن خوبان جهان عکس رخ زیبای اوست 90شمارهٔ ۱۳۴: مقبل کسی که شادی وصل تو دیده است 91شمارهٔ ۱۳۵: ای که کوی یارمیجویی دو عالم کوی ا ...92شمارهٔ ۱۳۶: جانا بیا که صحبت جانانم آرزوست 93شمارهٔ ۱۳۷: ما ز جام باده عشقیم مخمورالست 94شمارهٔ ۱۳۸: ای ز خورشید جمالت گشته روشن کاینا ...95شمارهٔ ۱۳۹: تا بعشق تو جان گرفتارست 96شمارهٔ ۱۴۰: عاشقان را در طریق عشق حالی دیگرست 97شمارهٔ ۱۴۱: هرکه عاشق نیست مرد کار نیست 98شمارهٔ ۱۴۲: آنکه پنهان دل ز مردم می برد پیداس ...99شمارهٔ ۱۴۳: زاد راه عاشقان سوز و نیاز و زاریس ...100شمارهٔ ۱۴۴: با غم معشوق ما را کارهاست 101شمارهٔ ۱۴۵: صورت یاربخواب امد و در گوشم گفت 102شمارهٔ ۱۴۶: دو عالم غرق انوار تجلی است 103شمارهٔ ۱۴۷: گشت تابان مهر ذاتش از صفات 104شمارهٔ ۱۴۸: پیش عارف که ز آفات طریق اگاهست 105شمارهٔ ۱۴۹: هرکه او پیوسته با یاد خداست 106شمارهٔ ۱۵۰: از شوق رخت در همه جا غلغله هست 107شمارهٔ ۱۵۱: جمله عالم رو بما دارند و مارا روب ...108شمارهٔ ۱۵۲: دل را بجمال رخ تو مهر تولاست 109شمارهٔ ۱۵۳: هر دل که از کدورت طبع و هوا برست 110شمارهٔ ۱۵۴: بختم مدد نداد که بینم وصال دوست 111شمارهٔ ۱۵۵: ای برده سبق از همه خوبان به ملاحت 112شمارهٔ ۱۵۶: دل را که داغ عشق ندارد نشان کجاست 113شمارهٔ ۱۵۷: ای بیخبر از حالت رندان خرابات 114شمارهٔ ۱۵۸: تا یار پرده از رخ چون ماه برگرفت 115شمارهٔ ۱۵۹: تا که خورشید جمالت بجهان تابان گش ...116شمارهٔ ۱۶۰: درد بی درمان بعالم دردماست 117شمارهٔ ۱۶۱: مانیستیم و هستی ما هستی خداست 118شمارهٔ ۱۶۲: ای دل دیوانه تاکی بیخودیها کردنت 119شمارهٔ ۱۶۳: ای طلعت تو مطلع انوار سعادات 120شمارهٔ ۱۶۴: عالم چو نقش موج ببحر وجود اوست 121شمارهٔ ۱۶۵: ای صنم سمن بران دست منست و دامنت 122شمارهٔ ۱۶۶: اسرار یقین را بگمانی شده باحث 123شمارهٔ ۱۶۷: دوستانم باز خواهد گشت یارم الغیاث 124شمارهٔ ۱۶۸: این حیله سازی فلک کینه دار هیچ 125شمارهٔ ۱۶۹: جان ما را در ازل دادند با عشق امت ...126شمارهٔ ۱۷۰: گر نداند درد عشق دوست را عاشق فلا ...127شمارهٔ ۱۷۱: با درد عشق جانان درمان چه کار دار ...128شمارهٔ ۱۷۲: از شاهد و می گر خبری هست بگوئید 129شمارهٔ ۱۷۳: دوشم از میخانه پیر میکده آواز داد 130شمارهٔ ۱۷۴: زان پیشتر که دور جهان را مدار بود 131شمارهٔ ۱۷۵: از قید غم جهان شد آزاد 132شمارهٔ ۱۷۶: ساقی چه شد که جمله جهان می پرست ش ...133شمارهٔ ۱۷۷: جانم اسیر دام سر زلف یار شد 134شمارهٔ ۱۷۸: بیا که یار ز رخسار پرده را بگشود 135شمارهٔ ۱۷۹: دل ما وایه روی تو دارد 136شمارهٔ ۱۸۰: ره روانی که راه حق پویند 137شمارهٔ ۱۸۱: عاشق بکوی عشق چو خود را فدی کند 138شمارهٔ ۱۸۲: زهی جمال و ملاحت که یار ما دارد 139شمارهٔ ۱۸۳: جان ما بربست رخت و سوی جانان میرو ...140شمارهٔ ۱۸۴: چون سوز عشقت پایان ندارد 141شمارهٔ ۱۸۵: چو حسن روی او جلوه گری کرد 142شمارهٔ ۱۸۶: از ما سخن کشف و کرامات مپرسید 143شمارهٔ ۱۸۷: چون از ازل نصیبه ما عشق یار بود 144شمارهٔ ۱۸۸: چون جمال دوست خود را جلوه داد 145شمارهٔ ۱۸۹: یارم چو ز رخ نقاب بگشود 146شمارهٔ ۱۹۰: تا نقاب از مهر رویش دور شد 147شمارهٔ ۱۹۱: هر لحظه بروئی دگر آن روی نماید 148شمارهٔ ۱۹۲: مهر رخسارت ز ذرات جهان پیدا بود 149شمارهٔ ۱۹۳: تا بکفر زلف تو جان مرا اقرار شد 150شمارهٔ ۱۹۴: چو خورشید جمالت روی بنمود 151شمارهٔ ۱۹۵: چو مهر جمال تو در جلوه بود 152شمارهٔ ۱۹۶: خوش وقت عاشقان که بمعشوق همبرند 153شمارهٔ ۱۹۷: آن دلبر طناز نگوئی که کجا شد 154شمارهٔ ۱۹۸: حسن رخسار تو چون میل نقابی میکند 155شمارهٔ ۱۹۹: یارم اگر جمال نماید چه می شود 156شمارهٔ ۲۰۰: زان پیشتر که کون و مکان را ظهور ب ...157شمارهٔ ۲۰۱: حسن تو جلوه کرد و بعالم عیان شد 158شمارهٔ ۲۰۲: زان روز که روی تو مرا در نظر آمد 159شمارهٔ ۲۰۳: هنوز هست جهان را به نیست مأوابود 160شمارهٔ ۲۰۴: دوش جانم در هوای آن خط و رخسار بو ...161شمارهٔ ۲۰۵: عاشقان تا در میان زنار عشقت بسته ...162شمارهٔ ۲۰۶: نمی دانم بقول حاسدی چند 163شمارهٔ ۲۰۷: معشوق جلوه کرد و دل از عاشقان ربو ...164شمارهٔ ۲۰۸: چون نقاب زلف مشکین از جمال خود گش ...165شمارهٔ ۲۰۹: یار با ما پرتوی از نور روی خود نم ...166شمارهٔ ۲۱۰: چو الطاف الهی رهبر آمد 167شمارهٔ ۲۱۱: چو نار هجر او جان میگدازد 168شمارهٔ ۲۱۲: جان ما را میل دل جستن نشد 169شمارهٔ ۲۱۳: حالیا رفتیم یاران خیرباد 170شمارهٔ ۲۱۴: کاش آن شوخ جفا پیشه وفائی بکند 171شمارهٔ ۲۱۵: من عاشق آن جان و جهانم همه دانند 172شمارهٔ ۲۱۶: دوش یارم پرده از رخسار خود بگشاده ...173شمارهٔ ۲۱۷: با همچو تو یاری نفسی هر که برآرد 174شمارهٔ ۲۱۸: در هوای عشق بازم دل پرواز کرد 175شمارهٔ ۲۱۹: آنها که جهان آینه روی تو دانند 176شمارهٔ ۲۲۰: زان دم که باده خم وحدت بجام شد 177شمارهٔ ۲۲۱: جمال روی تو هرگه نقاب بگشاید 178شمارهٔ ۲۲۲: ای قامت رعنای تو رشک سهی سروبلند 179شمارهٔ ۲۲۳: عاشقان در آتش عشق تو خود را سوختن ...180شمارهٔ ۲۲۴: مقصود ز عمرم همه سوزست و غم و درد 181شمارهٔ ۲۲۵: دیده ام عالم نمود بود بود 182شمارهٔ ۲۲۶: ز شوقت جمله عالم بیقرارند 183شمارهٔ ۲۲۷: آنان که درد عشق تو برجان گزیده ان ...184شمارهٔ ۲۲۸: جهان رانور رویت روشنی داد 185شمارهٔ ۲۲۹: ساقی جانها شراب ار زانکه زین دستا ...186شمارهٔ ۲۳۰: آنان که ز درد عشق مستند 187شمارهٔ ۲۳۱: عشق چو جور و ستم آغاز کرد 188شمارهٔ ۲۳۲: تا بفن دلربایی آن صنم استاد شد 189شمارهٔ ۲۳۳: هر دل که نه عشق یار دارد 190شمارهٔ ۲۳۴: چو دل در دست عشقش مبتلا شد 191شمارهٔ ۲۳۵: مرا سودای او دیوانه دارد 192شمارهٔ ۲۳۶: کسی کورا غم جانان نباشد 193شمارهٔ ۲۳۷: ساقیا می ده که هشیارم کند 194شمارهٔ ۲۳۸: تا آتش سودای تو در جان من افتاد 195شمارهٔ ۲۳۹: در سینه ما جز غم معشوق مجوئید 196شمارهٔ ۲۴۰: حاجیان حرم وصل لقا یافته اند 197شمارهٔ ۲۴۱: ای بت عشوه ساز من بی تو بسر نمی ش ...198شمارهٔ ۲۴۲: آن هادی ره روان کجا شد 199شمارهٔ ۲۴۳: روی تو بهر شیوه شیدای دگر دارد 200شمارهٔ ۲۴۴: والله لیس غیرک فی عرصة الوجود 201شمارهٔ ۲۴۵: هر کو رخ نیاز برین آستان نهاد 202شمارهٔ ۲۴۶: جام تجلیش که بناگاه میدهند 203شمارهٔ ۲۴۷: اگر مخالف طبع و هواتوانی بود 204شمارهٔ ۲۴۸: شهباز روح قدسی از دام تن جدا شد 205شمارهٔ ۲۴۹: در آرزوی روی تو گشتیم بیقرار 206شمارهٔ ۲۵۰: مستم ز جام عشق و ندارم ز خود خبر 207شمارهٔ ۲۵۱: چون دور شد از حسن رخت پرده انوار 208شمارهٔ ۲۵۲: دیوانه عشق توام و ز عقل و دینم بی ...209شمارهٔ ۲۵۳: مثنوی عین الحیات است ای پسر 210شمارهٔ ۲۵۴: بی شادی وصال تو دل را کجا قرار 211شمارهٔ ۲۵۵: ای از جمال رویت کون و مکان منور 212شمارهٔ ۲۵۶: نهال دوستی را در بر آور 213شمارهٔ ۲۵۷: هرکسی کز لذت درد تو باشد با خبر 214شمارهٔ ۲۵۸: عاشق چشمان مست آن نگار 215شمارهٔ ۲۵۹: ای جمالت رو نموده هر زمان جائی دگ ...216شمارهٔ ۲۶۰: زان کمان ابرو رسد هر دم مرا تیری ...217شمارهٔ ۲۶۱: ای ز خورشید جمالت هر دوعالم غرق ن ...218شمارهٔ ۲۶۲: بر صورت ذرات جهان گشت پدیدار آن ی ...219شمارهٔ ۲۶۳: ای دل براه عشق ز کونین در گذر 220شمارهٔ ۲۶۴: مائیم و کنج خلوت و سودای عشق یار 221شمارهٔ ۲۶۵: دل و دینم ببرد آن شوخ عیار 222شمارهٔ ۲۶۶: هان ای صبا ز لطف بشیراز کن گذر 223شمارهٔ ۲۶۷: فوحدته فی کثرة الکون ظاهر 224شمارهٔ ۲۶۸: از بحر تلخ و شور غم هجر برکنار 225شمارهٔ ۲۶۹: مائیم بعشق تو میان بسته بزنار 226شمارهٔ ۲۷۰: ای باد صبا ز روی دلدار 227شمارهٔ ۲۷۱: در خرابات آمدم دوشینه هنگام سحر 228شمارهٔ ۲۷۲: آمد برون ز خانه بصد ناز و عشوه یا ...229شمارهٔ ۲۷۳: ساقی قدحی بکام ما ریز 230شمارهٔ ۲۷۴: ای عشق چاره ساز جگر سوز دلنواز 231شمارهٔ ۲۷۵: من عاشق و رندم و نظرباز 232شمارهٔ ۲۷۶: عاشق دیوانه دل کز غم همه سوزست و ...233شمارهٔ ۲۷۷: دلا در عاشقی می سوز و می ساز 234شمارهٔ ۲۷۸: قصد جانم کرد یار دلنواز 235شمارهٔ ۲۷۹: ای نموده شاهد حسن تو رو درهر لباس 236شمارهٔ ۲۸۰: عاشق روی توام بهر چه می ترسم زکس 237شمارهٔ ۲۸۱: در سرم سودای آن یارست و بس 238شمارهٔ ۲۸۲: محرم بزم وصالت کی شود هر بوالهوس 239شمارهٔ ۲۸۳: گر شیخ شهر بود و گر پیر می فروش 240شمارهٔ ۲۸۴: دوش یارم جام می آورد و گفت این را ...241شمارهٔ ۲۸۵: اگر چه عاشقیم ورند و قلاش 242شمارهٔ ۲۸۶: تا که دریای قدم آمد بجوش 243شمارهٔ ۲۸۷: دلدار برگرفت نقاب از جمال خویش 244شمارهٔ ۲۸۸: ای مسلمانان پشیمانم من از کردار خ ...245شمارهٔ ۲۸۹: دلا در عاشقی مردانه می باش 246شمارهٔ ۲۹۰: تا شد سپر بلایش دل درویش 247شمارهٔ ۲۹۱: جفا بگذر و یار با وفا باش 248شمارهٔ ۲۹۲: ای دل بکوی نیستی چون خاک پست و خو ...249شمارهٔ ۲۹۳: از غم عشق تو ما را نیست یکساعت خل ...250شمارهٔ ۲۹۴: شرح درد عشق دارد طول و عرض 251شمارهٔ ۲۹۵: از بردن بار جفا باشد وفا ما را غر ...252شمارهٔ ۲۹۶: راه عاشق نیست ای زاهد غلط 253شمارهٔ ۲۹۷: برقص آمد جهان ز آهنگ حافظ 254شمارهٔ ۲۹۸: هرکه عاشق شد بباید گفت جان را الو ...255شمارهٔ ۲۹۹: چون گشت مه روی تو طالع ز مطالع 256شمارهٔ ۳۰۰: دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ 257شمارهٔ ۳۰۱: گر بگرد کعبه کوی تو باشد یک طواف 258شمارهٔ ۳۰۲: بگرفت صیت حسن تو از قاف تا بقاف 259شمارهٔ ۳۰۳: زان غمزه ناوکی بمن آید ز هر طرف 260شمارهٔ ۳۰۴: وقت کوچ آمد نفیرالطریقست الطریق 261شمارهٔ ۳۰۵: ز جام عشق سرمستم زهی ذوق 262شمارهٔ ۳۰۶: ببحر هست مطلق تا شدم غرق 263شمارهٔ ۳۰۷: عاشقان را دین و مذهب شد وفاق 264شمارهٔ ۳۰۸: خواهی که شود کشف برت سراناالحق 265شمارهٔ ۳۰۹: شاه و گدا یکسان بود بر درگه سلطان ...266شمارهٔ ۳۱۰: بر جانان فشان جان را اگر هستی دلا ...267شمارهٔ ۳۱۱: اگر بسعی تو فضل خدای گشت رفیق 268شمارهٔ ۳۱۲: دست و پایی میزنم در راه عشق 269شمارهٔ ۳۱۳: چونکه شهانند گدایان عشق 270شمارهٔ ۳۱۴: بسی تصنیف دیدم در حقایق 271شمارهٔ ۳۱۵: رندیم و قمارباز بی باک 272شمارهٔ ۳۱۶: تا جامه هستی ز غم عشق نشد پاک 273شمارهٔ ۳۱۷: ای در شعاع روی تو عقل خبیردنگ 274شمارهٔ ۳۱۸: آوازه حسن تو گرفتست ممالک 275شمارهٔ ۳۱۹: بریخت ساقی وحدت می محبت پاک 276شمارهٔ ۳۲۰: براه عشق چنان رفت عاشق بی باک 277شمارهٔ ۳۲۱: مائیم نقاب شاهد شنگ 278شمارهٔ ۳۲۲: گر پرده برنداری زان رخ ز جان غمنا ...279شمارهٔ ۳۲۳: جان ما مست می عشقست از روز ازل 280شمارهٔ ۳۲۴: هر زمان نوعی بچشم اهل حال 281شمارهٔ ۳۲۵: درد عشق آمد دوای درد دل 282شمارهٔ ۳۲۶: در کشور جان و ملکت دل 283شمارهٔ ۳۲۷: چو عشقش از دلت گشتست زایل 284شمارهٔ ۳۲۸: زهی بزم و ساقی و حسن و جمال 285شمارهٔ ۳۲۹: ای حسن جان فزای تو خورشید بی زوال 286شمارهٔ ۳۳۰: تا کرد شاه عشق بملک دلم نزول 287شمارهٔ ۳۳۱: چون خیال وصل جانان هست سودای محال 288شمارهٔ ۳۳۲: بیاکه بی تو ز عمر خودم گرفت ملال 289شمارهٔ ۳۳۳: من که مست جام عشقم از ازل 290شمارهٔ ۳۳۴: واین الاثافی و این الطلال 291شمارهٔ ۳۳۵: همه صورت همه معنی همه حسنی و جمال 292شمارهٔ ۳۳۶: ای کنایت ز سر کوی تو جنات نعیم 293شمارهٔ ۳۳۷: ما سالها بکوی ملامت دویده ایم 294شمارهٔ ۳۳۸: ما عاشق و رند و جان فشانیم 295شمارهٔ ۳۳۹: هنگام آن آمد که من این پرده ها را ...296شمارهٔ ۳۴۰: من بحسنت ز ازل واله و شیدا بودم 297شمارهٔ ۳۴۱: ما در دو جهان غیر تو مطلوب ندیدیم 298شمارهٔ ۳۴۲: ما آینه کون و مکان روی تو دیدیم 299شمارهٔ ۳۴۳: مشرق انوار روحانی منم 300شمارهٔ ۳۴۴: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق شورید ...301شمارهٔ ۳۴۵: ماز تاب حسن او شیدا و حیران گشته ...302شمارهٔ ۳۴۶: در سر همه سودای سر زلف تو دارم 303شمارهٔ ۳۴۷: ماز عشق یار دردل آتشی افروختیم 304شمارهٔ ۳۴۸: شهباز لامکانم من در مکان نگنجم 305شمارهٔ ۳۴۹: ما عاشق مست آن لقائیم 306شمارهٔ ۳۵۰: ز خود فانی و در عین بقائیم 307شمارهٔ ۳۵۱: غرق بحر وحدتیم، من، من نیم 308شمارهٔ ۳۵۲: گه مست و بیخبر ز می صاف وحدتیم 309شمارهٔ ۳۵۳: ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم 310شمارهٔ ۳۵۴: ما جمله جهان مصحف رخسار تو دیدیم 311شمارهٔ ۳۵۵: من درون درد درمان یافتم 312شمارهٔ ۳۵۶: زنگ دوئی ز آینه دل زدوده ایم 313شمارهٔ ۳۵۷: ای جمال جان فزایت وایه جان و دلم 314شمارهٔ ۳۵۸: دادیم دل بدست غم عشق آن صنم 315شمارهٔ ۳۵۹: باز از سودای زلفش بی سرو سامان شد ...316شمارهٔ ۳۶۰: ای عاشقان ای عاشقان من عاشق دیوان ...317شمارهٔ ۳۶۱: رندیم و ملامتی و بدنام 318شمارهٔ ۳۶۲: ما اختیار خویش بدست تو داده ایم 319شمارهٔ ۳۶۳: از عشق تو مامعتکف کوی نیازیم 320شمارهٔ ۳۶۴: ما عاشق دیوانه و سرمست لقائیم 321شمارهٔ ۳۶۵: حان الرحیل مابر دلدار میرویم 322شمارهٔ ۳۶۶: ما بر امید وصل تو خلوت نشین شدیم 323شمارهٔ ۳۶۷: حالیا در بزم وصل دوست جامی میزنم 324شمارهٔ ۳۶۸: ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم 325شمارهٔ ۳۶۹: روی تو به نقشهای محکم 326شمارهٔ ۳۷۰: ما در هوای وصل تو شیدای عالمیم 327شمارهٔ ۳۷۱: تجلی جمالش را اگر آئینه شد عالم 328شمارهٔ ۳۷۲: من ز تاب آتش عشق تو ناپرواستم 329شمارهٔ ۳۷۳: ما در طریق عشق تو جانباز بوده ایم 330شمارهٔ ۳۷۴: ای ماه رو ای ماه رو من عاشق روی ت ...331شمارهٔ ۳۷۵: بیا ای مرهم درد درونم 332شمارهٔ ۳۷۶: در طریقت ره روانرا رهنمائی میکنم 333شمارهٔ ۳۷۷: بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم 334شمارهٔ ۳۷۸: حج من سوی تو آمد طوف کویت کعبه ام 335شمارهٔ ۳۷۹: چون بفضل حق رهی در ملکت جان یافتم 336شمارهٔ ۳۸۰: زین دام تن گهی که چو شهباز برپرم 337شمارهٔ ۳۸۱: دو عالم پرتوی از نور ذانم 338شمارهٔ ۳۸۲: بسویت می کشد دل هر زمانم 339شمارهٔ ۳۸۳: ما در ازل بعشق تو افسانه بوده ایم 340شمارهٔ ۳۸۴: ما رند خراباتی بی نام و نشانیم 341شمارهٔ ۳۸۵: چو از روز ازل رندی و قلاشی است آئ ...342شمارهٔ ۳۸۶: ما حسن روی یار زهر روی دیده ایم 343شمارهٔ ۳۸۷: چنان حیران حسن آن نگارم 344شمارهٔ ۳۸۸: دردا که ز درد تو بدرمان نرسیدیم 345شمارهٔ ۳۸۹: ز شوق روی جانان آنچنانم 346شمارهٔ ۳۹۰: ما رند خراباتی میخواره و مستیم 347شمارهٔ ۳۹۱: ما از غم تو بی سر و سامان نشسته ا ...348شمارهٔ ۳۹۲: روشن ز ماه روی تو شد منزل دلم 349شمارهٔ ۳۹۳: غیر مهر ماه رویی نیست حالی در خور ...350شمارهٔ ۳۹۴: تا در طریق عشق تو من جان فشان شدم 351شمارهٔ ۳۹۵: چون یار برقص آید من مطربی آغازم 352شمارهٔ ۳۹۶: هر چند براه طلب دوست دویدیم 353شمارهٔ ۳۹۷: چو خراب عشق یارم همگی ز یار گویم 354شمارهٔ ۳۹۸: تا که در دل تخم عشقت کاشتیم 355شمارهٔ ۳۹۹: ای یافته ز پرتو رویت جهان نظام 356شمارهٔ ۴۰۰: ما حاوی سرکن فکانیم 357شمارهٔ ۴۰۱: من که پیوسته بروی تو چنین حیرانم 358شمارهٔ ۴۰۲: من که در کوی غم عشق تو سرگردانم 359شمارهٔ ۴۰۳: در طریقت سالها در نار محنت سوختیم 360شمارهٔ ۴۰۴: ازآن می تا بنوشیدم دو سه جام 361شمارهٔ ۴۰۵: مبداء خلقت بامر کن فکان من بوده ا ...362شمارهٔ ۴۰۶: ای عاشقان، ای عاشقان، من جسمهارا ...363شمارهٔ ۴۰۷: من ذات بحت مطلقم، هم وصف و هم اسم ...364شمارهٔ ۴۰۸: چونکه بخود نظرکنم، من نه ز جانم و ...365شمارهٔ ۴۰۹: جانا ز درد عشق تو چون من فغان کنم 366شمارهٔ ۴۱۰: تا بنای عاشقی در کاینات انداختیم 367شمارهٔ ۴۱۱: من مستم و میخوارم گو خلق بدانیدم 368شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عق ...369شمارهٔ ۴۱۳: پیداست حسن دوست ز ذرات کن فکان 370شمارهٔ ۴۱۴: ای صبح تجلی جمالت رخ انسان 371شمارهٔ ۴۱۵: آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان 372شمارهٔ ۴۱۶: ای اسیران غم عشق تو آزاد از جهان 373شمارهٔ ۴۱۷: حسن جان افزای روی او عیان 374شمارهٔ ۴۱۸: رخسار دوست بنگر و حسن و جمال بین 375شمارهٔ ۴۱۹: کردم نثار مقدم عشق تو عقل و دین 376شمارهٔ ۴۲۰: عاشقیم و رند و بی نام و نشان 377شمارهٔ ۴۲۱: آفتاب روی تو تابان شد از ذرات کون 378شمارهٔ ۴۲۲: مرآت روی دوست نظرکن جهان ببین 379شمارهٔ ۴۲۳: ای دل ار معشوق جویی باش یار عاشقا ...380شمارهٔ ۴۲۴: جلوه معشوق دیدم در لقای عاشقان 381شمارهٔ ۴۲۵: بس غریب و طرفه افتادست حال عاشقان 382شمارهٔ ۴۲۶: چون روی تو بنمود جمال از رخ جانان 383شمارهٔ ۴۲۷: از جمله ذرات جهان مهر جمالت شد عی ...384شمارهٔ ۴۲۸: آئینه جمال تو شد صورت حسن 385شمارهٔ ۴۲۹: ای وصالت آرزوی جان غم پرورد من 386شمارهٔ ۴۳۰: جز دیدن دیدار تو ای سرو خرامان 387شمارهٔ ۴۳۱: تا بما دیدی جمال خویشتن 388شمارهٔ ۴۳۲: ای ز آفتاب روی تو روشن جهان جان 389شمارهٔ ۴۳۳: دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان 390شمارهٔ ۴۳۴: هر تار زلف سرکشت کفر دگر کرده عیا ...391شمارهٔ ۴۳۵: ازمی شوق جمال روی جانان همچو من 392شمارهٔ ۴۳۶: ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان 393شمارهٔ ۴۳۷: مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه م ...394شمارهٔ ۴۳۸: ز نار شوق تو ای جان جانان 395شمارهٔ ۴۳۹: الا ای ازمه رویت همه کون و مکان ر ...396شمارهٔ ۴۴۰: رب زدنی حیرة فیکم چه می خواهی بدا ...397شمارهٔ ۴۴۱: در خمار هجر تا کی جان من 398شمارهٔ ۴۴۲: ز خلوتخانه وحدت چو بنهادی قدم بیر ...399شمارهٔ ۴۴۳: آتش عشق درزدی در دل و جان عاشقان 400شمارهٔ ۴۴۴: جهانرا حسن رویت داد آئین 401شمارهٔ ۴۴۵: من بسودای تو فارغ گشتم از سودای ک ...402شمارهٔ ۴۴۶: از حد گذشت نوبت هجران جان ستان 403شمارهٔ ۴۴۷: ای حسن تو ظاهر شده برصورت احسن 404شمارهٔ ۴۴۸: واله رخسار جانانست جان عاشقان 405شمارهٔ ۴۴۹: همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شد ...406شمارهٔ ۴۵۰: فی مقامی این کیف، این این 407شمارهٔ ۴۵۱: ای دل بدرد عاشقی مردانه شو، مردان ...408شمارهٔ ۴۵۲: طالب حق را بگو هرزه مپو 409شمارهٔ ۴۵۳: قد تجلی العشق فی کل المجالی فانظر ...410شمارهٔ ۴۵۴: ما چون بعشق روی تو کردیم دل گرو 411شمارهٔ ۴۵۵: ای منور هر دو عالم ز آفتاب روی تو 412شمارهٔ ۴۵۶: ای هر دوکون لمعه از نور ذات تو 413شمارهٔ ۴۵۷: یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز ر ...414شمارهٔ ۴۵۸: ای دل دیوانه ام حیران حسن روی تو 415شمارهٔ ۴۵۹: تا جان ماست مونس خیل خیال تو 416شمارهٔ ۴۶۰: جان ما را نیست در عالم بجز این آر ...417شمارهٔ ۴۶۱: واله و شیداست جانم در هوای عشق تو 418شمارهٔ ۴۶۲: خوی کردم با جفای عشق تو 419شمارهٔ ۴۶۳: جمال یار برانداخت پرده از ناگاه 420شمارهٔ ۴۶۴: منم ز شوق جمال تو مست و دیوانه 421شمارهٔ ۴۶۵: ای جمال روی تو خورشید تابان آمده 422شمارهٔ ۴۶۶: ای از جمال روی تو یک ذره مهر و ما ...423شمارهٔ ۴۶۷: یک رو که درصد آینه بینی هرآینه 424شمارهٔ ۴۶۸: معشوق اگر بجانب عاشق کند نگاه 425شمارهٔ ۴۶۹: ای جمالت پرتوی برهر دو کون انداخت ...426شمارهٔ ۴۷۰: رویت چو آفتابی پیدا بود همیشه 427شمارهٔ ۴۷۱: رویش ببین زلف گرفتار آمده 428شمارهٔ ۴۷۲: ساقی باقی مرا جامی بده 429شمارهٔ ۴۷۳: چون عشق سراسیمه درآمد بمیانه 430شمارهٔ ۴۷۴: من آفتاب وحدتم تابان بانسان آمده 431شمارهٔ ۴۷۵: ما را چه شک درین که بغیر از تو هی ...432شمارهٔ ۴۷۶: ای پرتو جمالت حسن بتان جانی 433شمارهٔ ۴۷۷: ای مهر آسمان ملاحت خوش آمدی 434شمارهٔ ۴۷۸: چو در بحر توئی مائی است فانی 435شمارهٔ ۴۷۹: اگر در بحر عرفان غرقه گردی 436شمارهٔ ۴۸۰: ای دل تو همیشه در وصالی 437شمارهٔ ۴۸۱: گر جلوه کنان یک نفسی پیش من آئی 438شمارهٔ ۴۸۲: دلا در عاشقی برگو چه دیدی 439شمارهٔ ۴۸۳: ببرد آخر دل و دینم بغارت ترک یغما ...440شمارهٔ ۴۸۴: چون جهانرا پیش جانان نیست یک جو ح ...441شمارهٔ ۴۸۵: خدا راای صبا از من دعائی 442شمارهٔ ۴۸۶: تجلی العشق فی کل المجالی 443شمارهٔ ۴۸۷: ز تاب آتش شوقت شدم مجنون و شیدایی 444شمارهٔ ۴۸۸: عاشقم برخط و خال و رخ مه سیمائی 445شمارهٔ ۴۸۹: درآبکوی خرابات عشق اگر مردی 446شمارهٔ ۴۹۰: یاسیدی و یا سندی انت منیتی 447شمارهٔ ۴۹۱: سفری قد اخبر عن حضری 448شمارهٔ ۴۹۲: سقانی شرابا من کؤوس المحبة 449شمارهٔ ۴۹۳: تغربت عن داری فیا طول غربتی 450شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی 451شمارهٔ ۴۹۵: اگر زلفین تو پر خم نبودی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ