کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بنواز دل شکسته‌ای را
    رحمی بنمای خسته‌ای را
    میکن چو گذر کنی نگاهی
    برخاک رهت نشسته‌ای را
    بیگانه مشو بخویش پیوند
    از هر دو جهان گسسته‌ای را
    سهلست کنی گر التفاتی
    دل بر کرم تو بسته‌ای را
    مگذار بدام نفس افتد
    از چنگل دیو جسته‌ای را
    با بار فتد بچنگ ابلیس
    با خیل ملک نشسته‌ای را
    مگذار شود بکام دشمن
    دل در غم دست بسته‌ای را
    مپسند دگر شود گرفتار
    بهر تو زخویش رسته‌ای را
    بی دانه و آب زار مگذار
    مرغ پر و پا شکسته‌ای را
    یا رب چه شود که دست گیری
    از پای فتاده خسته‌ای را
    فیض است وغم تو و دگر هیچ
    وصلی از خود گسسته‌ای را
    بسته است دل شکسته در تو
    بپذیر شکسته بسته‌ای را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha