کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    براوج خوبی دیدم مهی شب
    گفتم زمهرش در تاب و در تب
    گفتم چه باشد نزد من آئی
    در خدمت تو باشم یک امشب
    گفتا چه مطلب از خدمت من
    گفتم چه باشد غیر از تو مطلب
    گفتا بیایم منزل کدامست
    گفتی که شد روز در چشمم آن شب
    گفتم ثنایش کردم دعایش
    در حفظ دارش از چشم یا رب
    آمد بمنزل بنشست در دل
    گفتی که جانی آمد بقالب
    گفتا چه خواهی ؟ گفتم جمالت
    گه مست از چشم گه بیخود از لب
    از زلف گاهی خاطر پریشان
    از غمزه گاهی در تاب و در تب
    گفتا که چشمم مستیست خونخوار
    وین زلف و غمزه مار است و عقرب
    چون تو گرفتار داریم بسیار
    در دام زلف و در چاه غبغب
    میگفت سرخوش شیرین و دلکش
    گفتی که شکر میبارد از لب
    گفتم لبت را یعنی ببوسم
    شد در حیا زد انگشت بر لب
    گفتم دهانت گفتا که حرفیست
    بی جام و باده و آنگه لبالب
    گفتم که بالات گفتا بلائیست
    بگذر بخیری زین گونه مطلب
    این گفت و برخواست صد فتنه شد راست
    روز قیامت دیدم من آن شب
    چون بنگریدم کس را ندیدم
    نی پیش و نی پس نه راست و نه چپ
    در سوز دل ماند از حسرتش فیض
    با آه و ناله با بانگ یا رب
    دل بکن جانا از این دیر خراب
    کاسمان در رفتنت دارد شتاب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha