کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از دور بر خرامش قدت ثنا کنم
    نزدیک چون رسی دل و جانرا فدا کنم
    دارم بزیر پرده ناموس مستیی
    تا آنزمان که پرده بر افتد چها کنم
    صد راه عقل بسته شود اهل هوش را
    گر یک ورق ز دفتر عشق تو وا کنم
    عالم بسوزد از نفس آتشین من
    حرفی ز سوز سینه خود گر ادا کنم
    تا ریشهٔ ز جان بودم در زمین تن
    حاشا ز دست دامن مستی رها کنم
    گویند ترک عشق و ره عقل پیش گیر
    دیوانه‌ام مگر که چنین کارها کنم
    هر ذره در را بدوائی خریده‌ایم
    من آن نیم که درد بدرمان دوا کنم
    بر آستان دوست نهادم سر نیاز
    شاید بروی خویش در فیض وا کنم
    بر خاک مسکنت فتم و ناله سر کنم
    باشد که در دلش ز ره عجز جا کنم
    از بهر یکنظر که بسوی من افکند
    جا دارد ار هزار سحرگه دعا کنم
    در بحر آتشین بود ار گوهی مراد
    تا نایدم بکف بدل و جان شنا کنم
    فیضم گرفته است جهانرا فروغ من
    در یوزهٔ علوم ز دفتر چرا کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha