رفتم بخرابات توکلت علیالله
وارستم از آفات توکلت علیالله
ز خرقه و سجاده و تسبیح گذشتم
در کشف و کرامات توکلت علیالله
در خرقه سالوس نهان چند توان داشت
بتخانهٔ طاعات توکلت علیالله
عزی بدر آوردم و بر خاک فکندم
بر سنگ زدم لات توکلت علیالله
از آب و گل خویش سبک گشتم و رفتم
تا بام سموات توکلت علیالله
راه سفر طامه کبراست توکل
تا چند ز طامات توکلت علیالله
گویم سخنی فیض اگرنه خرفی تو
بگذر ز خرافات توکلت علیالله