کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گفتم رخت ندیدم گفتا ندیده باشی
    گفتم ز غم خمیدم گفتا خمیده باشی
    گفتم ز گلستانت گفتا که بوی بردی
    گفتم گلی نچیدم گفتا نچیده باشی
    گفتم ز خود بریدم آن باده تا چشیدم
    گفتا چه زان چشیدی از خود بریده باشی
    گفتم لباس تقوی در عشق خود بریدم
    گفتا به نیک نامی جامه دریده باشی
    گفتم که در فراقت بس خوندل که خوردم
    گفتا که سهل باشد جورم کشیده باشی
    گفتم جفات تا کی گفتا همیشه باشد
    از ما وفا نیاید شاید شنیده باشی
    گفتم شراب لطفت آیا چه طعم دارد
    گفتا گهی ز قهرم شاید مزیده باشی
    گفتم که طعم آن لب گفتا ز حسرت آن
    جان بر لبت چه آید شاید چشیده باشی
    گفتم بکام وصلت خواهم رسید روزی
    گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی
    خود را اگر نه بینی از وصل گل بچینی
    کار تو فیض اینست خود را ندیده باشی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha