کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیک نظر کندم دیده مبتلای کسی
    ندیده است چو دیده کسی بلای کسی
    خرابی دل من نیست جز زدیدهٔ من
    که بسته باد چنین روزن از سرای کسی
    ز دست دیده چه سازم مرا بجان آورد
    کسی چگونه کشد روز و شب جفای کسی
    من از کجا و غم عشق بیغمان ز کجا
    چه لازمست کسی غم خورد برای کسی
    ز دیده شکوه کنم یا ز جور مهرویان
    بلاست بدتر یا مایهٔ بلای کسی
    ز عشق شکر کنم یا کرشمهٔ معشوق
    دواست خوشتر یا مایهٔ دوای کسی
    وفا و مهر ازینان طمع مدار ایدل
    نمیشوند نکویان بمدعای کسی
    چو دیده دید و طپیدن گرفت دل نتوان
    بغیر آنکه نهد دل کسی برای کسی
    چو دل ز سینه برون رفت و با کسی پیوست
    طمع مدار دگر گردد آشنای کسی
    ز غیر شکوه برم سوی بار از و بکجا
    بهر کسی نتوان گفت ماجرای کسی
    ز بیوفائی خوبان بجان رسد گرفیض
    سزای اوست که دل بست در وفای کسی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha