کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از حسن خورشید ازل عالم چنین زیباستی
    وز نور شمع لم یزل این دیدها بیناستی
    مرغ دل ما بلبلی در گلشن این خاکبان
    از مستی ما غلغلی در گنبد مینا ستی
    از سوزش ما شورشی افتاد در جان ملک
    فریاد لاعلم لنا در عالم بالاستی
    از بادهٔ روز الست گشتند جانها جمله مست
    لیک از خمار آن شراب در سینها غمهاستی
    از جام عشق کبریا سیراب کی گردیم ما
    زین باده جان عاشقان دایم در استسقاستی
    ساقی بجامی تازه کن مغز دماغ پختگان
    کاین زهد خام خشک مغز در آتش سوداستی
    از گلشن قدس لقا بوی گلی آمد بما
    زان بودی از سر تا بپا هر ذره مان بویاستی
    طاغوت را کافر شدیم لاهوت را مؤمن شدیم
    چنگال استمساک ما در عروهٔ و ثقاستی
    عهدی که با او بسته‌ایم روز ازل نشکسته‌ایم
    آن عهد و آن پیمان ما برجاستی برجاستی
    گشتیم محو آن جمال دستک زنان در وجد و حال
    از لیت قومی یعلمون در جان ما غوغا ستی
    مقراض لا تذکیر فیض بیخ دو عالم را ببر
    چون حاصل این هر دو کون در مخزن الاستی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha