کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گه نقاب از رخ کشیدی گه نقاب انداختی
    تهمتی بر سایه و بر آفتاب انداختی
    گه نمائی روی و گه پنهان کنی در زیر زلف
    زین کشاکش خلقرا در پیچ و تاب انداختی
    بس نشانهای غلط دادی بکوی خویشتن
    تشنگان وادیت را در سراب انداختی
    شرم بی‌اندازه‌ات سرهای ما افکند پیش
    از حجاب خویش ما را در حجاب انداختی
    زلف را کردی پریشان پر عذار آتشین
    رشتهٔ جان مرا در پیچ و تاب انداختی
    بر امید وعدهٔ فردا ز خود راندی بنقد
    عابدانرا در ثواب و در عقاب انداختی
    عاشق بیچاره را مهجور در عین وصال
    چشم گریان سینه بریان دل کباب انداختی
    اهل دل را صاف دادی اهل گلرا درُد درد
    عاقلانرا در حساب و در کتاب انداختی
    فیض گفتی بس غزل هریک ز دیگر خوبتر
    حیرتی در طالبان انتخاب انداختی
    میشود آخر دلت غواص بحر من لدن
    بس در و گوهر که از چشم بر آب انداختی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha