کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یاد یاران که کنند از دل و جان یاری هم
    پا ز سر کرده روند از پی غمخواری هم
    غم زدایند ز دلهای هم از خوشخوئی
    بهره گیرند ز دانش بمدد کاری هم
    کم کنند از خود و افزونی یاران طلبند
    رنج راحت شمرند از پی دلداری هم
    رنج بر جان خود از بهر تن آسائی یار
    حامل بار گران بهر سبکباری هم
    همه چون غنچه بتنهائی و با هم چون گل
    تنگدل از خود و خندان بهواداری هم
    رنجه کردند که راحت برسانند بهم
    زخمی تیغ جفا بهر سپر داری هم
    از ره لطف و محبت همه هم را دلجوی
    وز سر مهر و وفا در صدد یاری هم
    نور بخشند بهم چونکه بصحبت آیند
    روز خورشید هم و شمع شب تاری هم
    این می و ساقی آن و طرب و مستی این
    جام سرشار هم و منبع سرشاری هم
    سرشان ز آتش سودای محبت پر شور
    پای پر آبله در راه طلبکاری هم
    خواب غفلت نگذارند که غالب گردد
    همه هم را بصرند و همه بیداری هم
    راحت جان و طبیبان دل یکدیگرند
    یار تیمار هم و صحت بیماری هم
    همه همدرد هم و مایهٔ درمان دهند
    همه پشت هم و آسان کن دشواری هم
    فیض تا چند کنی وصف و نکوشی که شوی
    خود ار آنقوم که باشند بغمخواری هم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha