کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق رسید و دل بزد نوبت پادشاه نو
    عقل و سپاه عقل را کرد برون سپاه نو
    لشکر عشق خیمه زد در بر و بوم ملک دل
    غلغله در بدن فکند مقدم پادشاه نو
    عشق بدل مقیم شد دولت دل عظیم شد
    یافت ز یمن طلعتش شوکت تازه جاه نو
    قاضی شرع تاج یافت مذهب حق رواج یافت
    در صف صوفیان چو زد نوبت لا اله نو
    رسم و رهی که عقل داشت کرد از آن کناره دل
    عشق چو در میان نهاد رسم نوی و راه نو
    سوخته بود راه من دلق من و کلاه من
    دوختم از لباس عشق دلق نو و کلاه نو
    زاهد رو بکعبه را قبله صد و مرا یکیست
    گرچه بهر دمی کنم روی بقبله گاه نو
    رو بنما که بر سپهر کهنه شدند ماه و مهر
    ای رخت آفتاب نو هر طرفیش ماه نو
    فیض بسینه تا بکی آه قدیم میکنی
    هر نفس از درون بر آر نالهٔ تازه آه نو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha