کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلم را ای خدا از عشق جان ده
    روانم را حیات جاودان ده
    تن بی جان بود جان فسرده
    زمهر خویش جانم را روان ده
    بکوی قدس دلرا راه بنما
    روانرا سوی علیین نشان ده
    ز زندان بدن آزاد گردان
    فضای لامکان جان را مکان ده
    بگیر ایندوست را از دست دشمن
    ز خود بیخود کن از خویشم امان ده
    دل مخمور صهبای ازل را
    شراب بیغش روحانیان ده
    از آن می کز الستم داده بودی
    خمارم میکشد بازم از آن ده
    ز شهری آمدم بیرون در آغاز
    دگر باره بدان شهرم نشان ده
    دو عالم تنگ شد بر فیض جایش
    ورای ای جهان و آنجهان ده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha