کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما ز مافوق فلک در بحر و بر افتاده‌ایم
    در تک این بحر اخضر چون گهر افتاده‌ایم
    جامه نیلی کرده و بر حال ما بگریسته
    تا چو اشک این آسمان از نظر افتاده‌ایم
    گرچه اسرار دو عالم در دل ما مضمر است
    لیک از خود در دو عالم بیخبر افتاده‌ایم
    میبرند از نخل عمر ما ثمر گر عالمی
    بهر خود در باغ دنیا بی ثمر افتاده‌ایم
    هان بیا تا عیب هم پوشیم چون دلق و کلاه
    تا بکی در پوستین یکدیگر افتاده‌ایم
    بر فلک بنهیم پا پس کاروانرا سر شویم
    گرچه در راه خدا بی پا و سر افتاده‌ایم
    رو بشهرستان قرب آریم از صحرای بعد
    دوستان بهر چه دور از یکدیگر افتاده‌ایم
    رهنما ای رهنما و دستگیر ای دستگیر
    بی‌دلیل و زاد و مرکب در سفر افتاده‌ایم
    فیض را یا رب مدد کن تا بعلیین رسد
    چند در سجین بی هر شور و شر افتاده‌ایم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha