کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جان ز من مستان دل ببر خون کن
    اینچنین که باشد دردم افزون کن
    تا کنی صیدم غمزه را سرده
    تا روم از خود چهره میگون کن
    سینه‌ام بریان دیده‌ام گریان
    هوش را حیران عقل مفتون کن
    ای فدایت من خیز بسم‌الله
    قصد جانم را تیغ بیرون کن
    تا کی افسون من از تو بنیوشم
    یا بکش ورنه ترک افسون کن
    پای دل بگشا از سر زلفت
    سر بصحرا ده تای مجنون کن
    جان من آن کن کان دلت خواهد
    حاش لله من گویمت چون کن
    دیده را از آن رو روشنائی ده
    ور نه از اشگش رشک جیحون کن
    پیش حکم تو سر نهادم من
    خواهیم کم کن خواهی افزون کن
    فیض میخواهد آنچه را خواهی
    خواهیش خرم ور نه محزون کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha