کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از سر کویت ای نگار میروم و نمیروم
    از بر و بوم این دیار میروم و نمیروم
    زد بجگر ز غمزه نیش راند مرا ز نزد خویش
    خسته جگر ز بزم یار میروم و نمیروم
    جان و دلم شکار کرد دورم از این دیار کرد
    بی دل و جان از این دیار میروم و نمیروم
    گر قدمی نهی به پیش باز کشم بسوی خویش
    نیست بدستم اختیار میروم و نمیروم
    روی دلم بزجر خست پای دلم بزلف بست
    خسته و بسته دلفکار میروم و نمیروم
    سوی من از حیا نظر میکند و نمیکند
    من ز ادای او زکار میروم و نمیروم
    گه بلقاش جان و دل میدهم و نمیدهم
    گاه ز خویش فیض وار میروم و نمیروم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha