نحم خیالت گردد چو طالع
در چرخ آیند اهل صوامع
رو مینماید دل میرباید
لیکن نپاید چون برق لامع
آن هم بوقتی بر نیک بختی
کو کرده باشد رفع موانع
گه دل رباید گه جان فزاید
گه غم زداید دارد منافع
دلخستگانیم بر خاک کویت
تا تو کرائی بختست و طالع
بر درگه تو بهر شفاعت
جز تو نداریم خود باش شافع
دیگر نگوئی ای فیض الا
شعری که باشد اندر مجامع