کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو دل در عشق می‌بستم ز خود خود را رها کردم
    ملامت را صلا دادم سلامت را دعا کردم
    نظر چون سوی من افکند دلدار از سر مستی
    ز خود رفتم بخود باز آمدم بیخود چها کردم
    لبش درمان جان شد چشمش اسرار محبت گفت
    ز روی یار تحصیل اشارات و شفا کردم
    قرار دل در آن دیدم که گیرم جای در زلفش
    قراری یافت دل در بیقراری جابجا کردم
    ندانستم در اول بندگی عشقست و دین رندی
    در آخر عمر را در عشق و در رندی قضا کردم
    حیات جاودان در عشق و در جان باختن دیدم
    زدم خود را به تیغ عشق جان و دل فدا کردم
    چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
    جفا کن جور کن جانا غلط گفتم خطا کردم
    رهم بستی دلم خستی بدم گفتی نمی‌گوئی
    چرا بستم چرا خستم چرا گفتم چرا کردم
    بزیر لب نهان میگفت چون نی در غم ما فیض
    بجانت هرچه کردم شکر کن کانها بجا کردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha