کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بخوشی بگذریم از هر کام
    بر سر خود نهیم اول گام
    رای باش برای آن حق رای
    کام باشد بکام آن خود کام
    چونکه رستی ز خود رسی در خود
    کام یابی چو بگذری از کام
    نشوی هست تا نگردی نیست
    نشوی مست تا تو بینی جام
    در فکن خویش را در آتش عشق
    تا نسوزی تمام خامی خام
    بیخ غم را نمیکند جز عشق
    ظلمت شام کی برد جز نام
    بند عشقت گشاید از هر بند
    دام عشقت رهاند از هر دام
    عشق سازد ز سرّ کار آگه
    عشق آرد ترا ز حق پیغام
    مرغ معنی شکار کی شودت
    تا نگردی تمام چشم چه دام
    چون زنان تا برنک و بو گروی
    ننهی در حریم مردان گام
    بچشی جرعهٔ ز بادهٔ عشق
    تا نگردی چو جام خون آشام
    خویشتن را بحق سپار ای فیض
    جز بحق دل نگیردت آرام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha