کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشق آمد و عقل را بدر کرد
    فرزند نگر چه با پدر کرد
    بس عیب نهفته بود در عقل
    عشق آمد و جمله را هنر کرد
    آنها که غم تو کرد با من
    کس را نتوان از آن خبر کرد
    گفتم که کنم بصبر چاره
    کارم را چاره خود بتر کرد
    کی صبر کند علاج عاشق
    باید سد و چارهٔ دگر کرد
    هر کو بغم تو شد گرفتار
    از کشور عافیت سفر کرد
    جز نقش خیال تو نگنجد
    غم را باید ز دل بدر کرد
    پشت فلک از غم تو خم شد
    یا ناله من در او اثر کرد
    شرح غم عشق فیض میگفت
    یاری چو نیافت مختصر کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha