کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوش آنکه هستی من بر باد رفته باشد
    سرتا بپای خویشم از یاد رفته باشد
    ای دوست با من زار میکن هر آنچه خواهی
    سهلست بر اسیری بیداد رفته باشد
    گردر هوای وصلت صد خرمن وجودم
    بر باد رفته باشد بر باد رفته باشد
    وقت رحیل خواهم آن سو بود نگاهم
    تا جان بنزد جانان دلشاد رفته باشد
    گر بیستون صبرم هجران زپا درآورد
    بادا بقای شیرین فرهاد رفته باشد
    گردون بسی غمم ریخت برسر ولیک حاشا
    از من بسوی گردون فریاد رفته باشد
    در راه عشق باید پا را ثبات باشد
    سر گودرین بیابان بر باد رفته باشد
    در وادی محبت مجنون اسیر لیلیست
    هر چند از دو عالم آزاد رفته باشد
    شوخی بیک کرشمه صد مرغ دل کند صید
    تا چشم برهم آید صیاد رفته باشد
    ماهی بهر نکاهی بسمل کند سپاهی
    تا دیده میگشایند جلاد رفته باشد
    باکس بدی که کردی در خاطرت نگهدار
    ور نیکی است بگذار از یاد رفته باشد
    ای فیض در غم یار تن را خراب میدار
    تا جان بنزد جانان آباد رفته باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha