کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آمد خیالش دوشم در آغوش
    بگرفت تنگم رفتم از هوش
    هشیار گشتم دیدم جمالی
    کز دیدنش عقل گشت مدهوش
    گفتم میم ده تا مست گردم
    گفتا که پیش آیی از لبم نوش
    چون پیش رفتم تا گیرمش لب
    لب ناگرفته رفت از سرم هوش
    زان پس دگر من خود را ندیدم
    تا آنکه گشتم از خود فراموش
    گوئی که من خود هرگز نبودم
    او بوده تنها من بوده روپوش
    بودم نقابی یا خود سرابی
    او بوده هم دوش خود را در آغوش
    نی مست بودم نی هست بودم
    بودم خیالی در خواب خرگوش
    این قصه را فیض جائی نگوئی
    میدار در دل میباش خاموش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha