کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای خوش آن صبحی که چشمم بر جمالت وا شود
    یا شب قدری که در کوی توام ماوا شود
    بیش ازین ایجان نیارم صبر کردن در برون
    بر درت چون حلقه سر خواهم زدن تا وا شود
    هم در امروز از وصالم شربتی در کام ریز
    نیست آرام و شگیبائیم تا فردا شود
    من بخود کی راه یابم سوی آن عالیجناب
    هم مگر لطف تو پر گردد عنایت پا شود
    گر کشم در دیده خاک پای مردان رهت
    کام و کام منزل این راه را بینا شود
    گر در آتش بایدم رفتن در این ره میروم
    تا چو ابراهیم آن آتش گلستان ‌ها شود
    موسی جانرا اگر گردن نهد فرعون نفس
    چشمهای حکمت از سنگ دلش پیدا شود
    بی تعلق چون مسیحا زی تو در روی زمین
    تا فراز آسمان چارمینت جا شود
    گر عنان اختیار خود نهی در دست او
    لقمهٔ سازد ترا این نفس و اژدرها شود
    گر ز بهر شهوت دنیا در آئی در غضب
    نفس فرعونت در آتش از ره دریا شود
    گام نه بر گام مردان رهش مردانه فیض
    گر همی خواهی که در بزم وصالت جا شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha