کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ندادم دل بعشق و جان روان شد
    دریغا حاصل عمرم زیان شد
    بتن تا میرسیدم جان شد از دست
    بجان تا میرسیدم از جهان شد
    نفس تا میزدم می شد بغفلت
    مکان تا گرم میکردم زمان شد
    مرا در خواب کرد انفاس و بگذشت
    ز خود غافل شدم تا کاروان شد
    شدم تا بر خدا بندم هوا برد
    چنین میخواستم دل را چنان شد
    همه عمرم درین اندیشه بگذشت
    که عمرم صرف باطل شد همانشد
    بغفلت رفت عمر و فکر غفلت
    ندانستم چه سان آمد چه سان شد
    اگرچه فکر غفلت هوشیاری است
    ولی راضی بآن کی میتوان شد
    نبردم بهرهٔ از عمر صد حیف
    که جان فیض بیجان از جهانشد
    خوش آنکو گشت دلدارش دلارام
    غم جانانش جان افزای جان شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha