کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوش بود عدم هستی ما را که خبر کرد
    این مایهٔ آشوب و بلا را که خبر کرد
    خون شد دلم از یاد سرا پردهٔ فطرت
    ز آسایش جان جور و جفا را که خبر کرد
    این تن ز کجا راه بسر منزل جان برد
    این زنده بلا مرده بلا را که خبر کرد
    آرامگه بی‌خبری بود بهشتی
    بیداری و هشیاری ما را که خبر کرد
    در دایرهٔ کون بغیر از تو نگنجد
    من چون بمیان آمد و ما را که خبر کرد
    از کشور وحدت دو جهان چون بدر آمد
    تقدیر کجا بود قضا را که خبر کرد
    روزی که الست تو بیار است جهان را
    هشیاری اصحاب بلا را که خبر کرد
    عشق تو بهر بی‌سر و پا راه چسان یافت
    معمار خرابات فنا را که خبر کرد
    سودای سخن فیض چسان بر سرش افتاد
    این پرده در شرم و حیا را که خبر کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha