کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای مسلمانان مرا عشق جوانی پیر کرد
    پای دل را کافری در زلف خود زنجیر کرد
    نی غلط، گردد جوان از عشق‌بازی اهل دل
    غم که باشد تا تواند عاشقانرا پیر کرد
    نی غلط هم نیست سوزد مغز را در استخوان
    هم جوان هم پیر را از جان شیرین سیر کرد
    از بنی‌آدم چه میخواهند این قوم پری
    یا رب این بیداد خوبان را که بر ما چیر کرد
    تا دچار من شده است ابرو کمانی در کمین
    بهر قصد جان من مژگان خود را تیر کرد
    ای عزیزان با دل من نازنینانرا چه کار
    در شمار چیستم تا بایدم تسخیر کرد
    نی غلط کردم که اینان نیز چون من سخره‌اند
    پادشه عشق است معشوقی کجا تقصیر کرد
    روز اول پای دل را فیض میبایست بست
    کار چون از دست شد کی میتوان تدبیر کرد
    بودنی چون بایدش بودن پشیمانی چه سود
    رو نماید آخرآن کاول قضا تقدیر کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha