فیض کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۲۶۵: عشق آمد و عقل را بدر کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق آمد و عقل را بدر کرد فرزند نگر چه با پدر کرد بس عیب نهفته بود در عقل عشق آمد و جمله را هنر کرد آنها که غم تو کرد با من کس را نتوان از آن خبر کرد گفتم که کنم بصبر چاره کارم را چاره خود بتر کرد کی صبر کند علاج عاشق باید سد و چارهٔ دگر کرد هر کو بغم تو شد گرفتار از کشور عافیت سفر کرد جز نقش خیال تو نگنجد غم را باید ز دل بدر کرد پشت فلک از غم تو خم شد یا ناله من در او اثر کرد شرح غم عشق فیض میگفت یاری چو نیافت مختصر کرد فیض کاشانی