کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز خویش دست نداریم هرچه بادا باد
    سری ز پوست بر آریم هرچه بادا باد
    اگر چه تخم محبت بلا ببار آرد
    ببوم سینه بکاریم هرچه بادا باد
    گذر کنیم ز جان و جهان بدوست رسیم
    ز پوست مغز بر آریم هرچه بادا باد
    رهی که دیده‌وران پر خطر نشان دادند
    بدیده ما بسپاریم هرچه بادا باد
    اگر چه گریهٔ ما را نمیخرند بهیچ
    ز دیده اشک بباریم هرچه بادا باد
    اگر چه قابل عزت نه‌ایم از ره عجز
    بر آستانش بزاریم هرچه بادا باد
    بقصد دشمن پنهان خویشتن دستی
    ز آستین بدر آریم هرچه بادا باد
    کنیم محو ز خود نقش خود نگار نگار
    بلوح سینه نگاریم هرچه بادا باد
    چو فیض بر سر خاک اوفتیم پیش از مرگ
    عزای خویش بداریم هرچه بادا باد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha