کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن ملاحت که تو داری گهر حسن آنست
    ببهایش نرسد هیچ متاع ار همه جانست
    ما نداریم متاعی که بود در خور وصلت
    تو گران قیمتی و هر چه ترا هست گرانست
    با تو سودا نتوانیم مگر لطف کنی تو
    کانچه ما رابه ازآن نه همه چیزت به از آنست
    بوسهٔ گر برباید زلبت سوخته جانی
    شود او زنده و جاوید و لب لعل همانست
    سهل باشد ز تو سودی ببرد عاشق مسکین
    کز عطای تو ترا هیچ نه نقصان نه زیانست
    میزند بر لب من دست ادب قفل خموشی
    ورنه بسیار سخن هست که محتاج بیانست
    حرف سودا سخن سود و زیان هیچ مگو فیض
    کاین سخن چون سر سودا زده گوید هذیانست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha