کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رام قتلی و ما علیه حباح
    قتل عشاقه علیه مباح
    هر دلی کو اسیر عشقی شد
    نیست او را دگر امید فلاح
    تشنه بادهٔ وصال توام
    العطش یا حبیب هات الراح
    شب هجر تو جاعل الظلمات
    روز وصل تو فالق الاصباح
    از می وصل تو صبوح و غسوق
    مست و مخمور را غداه و رواح
    از نمکزار لعل شیرینت
    آب حیوان همی برند ملاح
    با من آنکن که مصلحت دانی
    که مرا در صلاح تست صلاح
    گر بسوزانیم ندارم باک
    ورکشی خون من تراست مباح
    تو نهٔ قابل وصال ای فیض
    گفتگو را بمان مکن الحاح

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha