به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوریغزل هاشمارهٔ ۱۸: نشسته در ظلمم با قمر چه کار مرا

830عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نشسته در ظلمم با قمر چه کار مرا
چراغ تیره شبم با سحر چه کار مرا
مسیح وار کند سیر بر فلک روحم
به این طلسم فروبسته در چه کار مرا
چو ذره محرم جاوید آفتاب شدم
به آشنایی مشتی شرر چه کار مرا
اگر قضا و قدر ز آسمان فرود آید
من و خیال تو با خیر و شر چه کار مرا
جنون به مغز دماغم فتیله می سوزد
به پنبه کاری داغ جگر چه کار مرا
ز طاعت به ریا کرده اجر می خواهم
چو بید کاشته ام با ثمر چه کار مرا
به اشک دیده آلوده عفو چون جویم
خزف فروخته ام با گهر چه کار مرا
هزارگونه شکایت به ضمن خاموشی است
به ناله ای که ندارد اثر چه کار مرا
به قهر تا نگدازی به مهر ننوازی
هلاک تلخ توام با شکر چه کار مرا
چو حسن تو به کسی در جهان نمی مانم
غریب در وطنم با سفر چه کار مرا
نه رحم مانده نه شفقت نه دوستی نه وفا
درین دیار «نظیری » دگر چه کار مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۷: بر فلک تابد مسیحا رشته زنار ما 2شمارهٔ ۱۸: نشسته در ظلمم با قمر چه کار مرا 3شمارهٔ ۱۹: نگاه گم شده در راه کوی یار مرا 4شمارهٔ ۲۰: چه منت از مدد روزگار بر سر ما 5شمارهٔ ۲۱: دیدمش در دل نهفتم آه بی تاثیر را 6شمارهٔ ۲۲: چند از مؤذن بشنوم توحید شرک آمیز ر ...7شمارهٔ ۲۳: ز بس بود دل خود کام ناسپاس مرا 8شمارهٔ ۲۴: با شهپر عنقا چه نوا بال مگس را 9شمارهٔ ۲۵: کردم ز شکوه منع دل زار خویش را 10شمارهٔ ۲۶: غبار از دل به مژگان روبم و بینم نش ...11شمارهٔ ۲۷: بانگ نی می برد ز هوش مرا 12شمارهٔ ۲۸: فراق دوستان بسیار پیش آمد دل ما را 13شمارهٔ ۲۹: ای از کرم نریخته خون سبیل را 14شمارهٔ ۳۰: در خور اگر نییم می لعل فام را 15شمارهٔ ۳۱: مستی ربوده از کف هستی زمام ما 16شمارهٔ ۳۲: تمکین خرد برد ز سر شور و شرم را 17شمارهٔ ۳۳: ساقی بشو دورنگی امید و بیم را 18شمارهٔ ۳۴: بر رخ شکستم از خطا رنگ امید و بیم ...19شمارهٔ ۳۵: پروانه ایم و شعله بود آشیان ما 20شمارهٔ ۳۶: ز حرمانم غمی در خاطر یاران شود پید ...21شمارهٔ ۳۷: ز عاشق می شود معشوق را نام و نشان ...22شمارهٔ ۳۸: گل خلعت نو داد دگر شاخ کهن را 23شمارهٔ ۳۹: جز نام صنم نقش مکن لوح جبین را 24شمارهٔ ۴۰: دلا گداز که آیینه کرده سنگ تو را 25شمارهٔ ۴۱: به صاف صبح نگه کن سر سبو بگشا 26شمارهٔ ۴۲: امشب خوش آشناست به رویش نگاه ما 27شمارهٔ ۴۳: هرگه رقم کنم به تو عذر گناه را 28شمارهٔ ۴۴: از چاه غبغبش به درآورده ماه را 29شمارهٔ ۴۵: از کف نمی دهد دل آسان ربوده را 30شمارهٔ ۴۶: تا به کی بر خرقه بندم جسم غم فرسود ...31شمارهٔ ۴۷: نظر بر روی او دزدیده بگشا 32شمارهٔ ۴۸: از پی آشوب ما، در زلف دارد شانه را 33شمارهٔ ۴۹: نیست زین مزرع آب و دانه ما 34شمارهٔ ۵۰: ازین ویرانه تر می خواستم ویرانه خو ...35شمارهٔ ۵۱: هر روز جویم آب رخ روز رفته را 36شمارهٔ ۵۲: به بریدن نرود ذوق تو ز اندیشه ما 37شمارهٔ ۵۳: دل شکسته بود تحفه خزینه ما 38شمارهٔ ۵۴: آن که بر ما رقم کین زده از کینه ما 39شمارهٔ ۵۵: گر به سخن درآورم عشق سخن سرای را 40شمارهٔ ۵۶: زیستم بس که به تدبیر خود از خامی ه ...41شمارهٔ ۵۷: به غیر از رنگ و بویی نیست این عشق ...42شمارهٔ ۵۸: کجا بودی که امشب سوختی آزرده جانی ...43شمارهٔ ۵۹: ادب گرفته عنان خمار و مستی ما 44شمارهٔ ۶۰: خانه در کوی مغان کردم خراب 45شمارهٔ ۶۱: آن که شب داد توبه ام ز شراب 46شمارهٔ ۶۲: چون غنچه دل مبند و چو بو بر هوا مت ...47شمارهٔ ۶۳: سحر منادی بلبل به گلستان دریاب 48شمارهٔ ۶۴: عشق دهد با دل شوریده تاب 49شمارهٔ ۶۵: میم در جام و ماهم تا سحر بر روزنست ...50شمارهٔ ۶۶: سبزه عیش ز بوم و بر هجران مطلب 51شمارهٔ ۶۷: می باش و از مزاج حریفان نشان طلب 52شمارهٔ ۶۸: عشق تو بند علایق ز ره ما برداشت 53شمارهٔ ۶۹: صافی شوم از کون که در درد صفا نیست 54شمارهٔ ۷۰: ناله ما نغمه اهل نوا را گرم ساخت 55شمارهٔ ۷۱: آن دهد در گریه پند ما که با ما دشم ...56شمارهٔ ۷۲: گر شرر گر شعله هرجا گشت پیدا آتش ا ...57شمارهٔ ۷۳: نشاط عید گدا عجب پادشا بشکست 58شمارهٔ ۷۴: نظر به ظاهر و صیاد در خفا خفتست 59شمارهٔ ۷۵: گریزد از صف ما هر که مرد غوغا نیست 60شمارهٔ ۷۶: حریف دردی و صافی نیی خطا اینجاست 61شمارهٔ ۷۷: بی تو دوشم در درازی از شب یلدا گذش ...62شمارهٔ ۷۸: امروز آنچه تاج سر ماست دست ماست 63شمارهٔ ۷۹: این نخل که از چشمه جان رسته که کشت ...64شمارهٔ ۸۰: در شهر ما به دولت عشق احتیاج نیست 65شمارهٔ ۸۱: آنچه رحم از دل برد تأثیر فریاد منس ...66شمارهٔ ۸۲: پیش مشتاق تو ویرانه و آباد یکی است 67شمارهٔ ۸۳: به حرف اهل غرض قرب و بعد ما بندست 68شمارهٔ ۸۴: فخر والانسبتان از بند اوست 69شمارهٔ ۸۵: لخت دل بر جیب و جیبم بر کنار افتاد ...70شمارهٔ ۸۶: ره حریف گرفتم که شیشه یار منست 71شمارهٔ ۸۷: هر که را معنی نمی خیزد ز دل گفتار ...72شمارهٔ ۸۸: یک آه گرم صیقل زنگار عالمست 73شمارهٔ ۸۹: دلی دارم که طاقت کار او نیست 74شمارهٔ ۹۰: معشوقه من قبله نما قبله نظر گشت 75شمارهٔ ۹۱: جز محبت، هرچه بردم سود در محشر ندا ...76شمارهٔ ۹۲: عشق است که علم دو جهان مختصر اوست 77شمارهٔ ۹۳: خواهم این بستان پرغم را به شوری در ...78شمارهٔ ۹۴: دل به قرب و بعد ازو مهجور نیست 79شمارهٔ ۹۵: عشق عصیانست اگر مستور نیست 80شمارهٔ ۹۶: هیچ راز از دیده صاحب تمیزان دور نی ...81شمارهٔ ۹۷: هرکس شهید آن مژه های درازنیست 82شمارهٔ ۹۸: گشت دوزخ شرری ز آتش سودایش ریخت 83شمارهٔ ۹۹: قرعه بر وصل زند دیده و سامانش نیست 84شمارهٔ ۱۰۰: هرکه نوشید می شوق تو نسیانش نیست 85شمارهٔ ۱۰۱: خمار می به لبم قفل زد ایاغ کجاست؟86شمارهٔ ۱۰۲: بی عشق عقل را هنری در دماغ نیست 87شمارهٔ ۱۰۳: هجران نمکی سودو به داغ دل ما ریخت 88شمارهٔ ۱۰۴: به شرح حالت من نامه ها در اطرافست 89شمارهٔ ۱۰۵: کس ننمود جرعه یی کز جگرم گزک نخوا ...90شمارهٔ ۱۰۶: چنان ز خانه برون رفتنم به دل ننگ ...91شمارهٔ ۱۰۷: زهی نسخه آفرینش جمالت 92شمارهٔ ۱۰۸: تو را به کعبه مرا کار با دل افتاد ...93شمارهٔ ۱۰۹: در خون دیده گشته تنم بسمل تو نیست 94شمارهٔ ۱۱۰: گه تجلی مانع است و گاه هجران حایل ...95شمارهٔ ۱۱۱: ذوقی به کمالست و وصالی به دوامست 96شمارهٔ ۱۱۲: نشست پهلوی من وز رقیب جام گرفت 97شمارهٔ ۱۱۳: عشق را کام به عهد دل خود کام تو ن ...98شمارهٔ ۱۱۴: اخترشناس در روش بخت من گم است 99شمارهٔ ۱۱۵: بویی از آن دو سلسله خم به خم گذشت 100شمارهٔ ۱۱۶: فرحی نیست که در پهلوی آن صد غم نی ...101شمارهٔ ۱۱۷: گر کند گیتی وفایی با وفاداران خوش ...102شمارهٔ ۱۱۸: بیا که مردم و بر راه چشم جان بازس ...103شمارهٔ ۱۱۹: ابری به نظر آمد و برقی ز میان جست 104شمارهٔ ۱۲۰: هین قدح، شمع شبستان این است 105شمارهٔ ۱۲۱: زبان طعنه ما کوته از بریدن نیست 106شمارهٔ ۱۲۲: داغ دل در عشق افسردن نمی داند که ...107شمارهٔ ۱۲۳: هوا بدیهه رسانست و باغ موزون است 108شمارهٔ ۱۲۴: محبت تو به هر دل نشست کین ننشست 109شمارهٔ ۱۲۵: بختم این بس که مشتری شده دوست 110شمارهٔ ۱۲۶: باز دل جایی گل دیوانگی بو کرده اس ...111شمارهٔ ۱۲۷: خوی شه عربده جو افتادست 112شمارهٔ ۱۲۸: داند اخلاص مرا وز حال من آگاه نیس ...113شمارهٔ ۱۲۹: این پیش خیل کج کلهان از سپاه کیست ...114شمارهٔ ۱۳۰: شهر ویران شده گریه مستانه ماست 115شمارهٔ ۱۳۱: جمال ساقی ما در ضمیر لاله گذشت 116شمارهٔ ۱۳۲: شب از فسانه ام ز جنون خانه پر شدس ...117شمارهٔ ۱۳۳: گل بیداد دسته بسته اوست 118شمارهٔ ۱۳۴: دل که جمعست غم بی سر و سامانی نیس ...119شمارهٔ ۱۳۵: شور چمن ز نغمه آزادی من است 120شمارهٔ ۱۳۶: آن که صد نامه ما خواند و جوابی نن ...121شمارهٔ ۱۳۷: جزای حسن عمل در شریعت عربیست 122شمارهٔ ۱۳۸: غیر من در پس این پرده سخن سازی هس ...123شمارهٔ ۱۳۹: عشق مرا زبان حکایت بریدنیست 124شمارهٔ ۱۴۰: رفتی به بزم غیر و نکونامی تو رفت 125شمارهٔ ۱۴۱: عطاش را نه صوابست و نه خطا باعث 126شمارهٔ ۱۴۲: بر طبع ساده زود شود خوشگوار بحث 127شمارهٔ ۱۴۳: فسون خط تو پیغام بعثت و شب داج 128شمارهٔ ۱۴۴: ای کعبه که گردت ننشیند به صفا هیچ 129شمارهٔ ۱۴۵: گوش گل می درد از مژده هنگام صبوح 130شمارهٔ ۱۴۶: دهل و نای دریدیم به آوازه صبح 131شمارهٔ ۱۴۷: مانده ام با دلی از هجر عزیزان مجر ...132شمارهٔ ۱۴۸: چگونه نام تو آریم بر زبان گستاخ 133شمارهٔ ۱۴۹: چو نیست حد که به بالین نهیم سر گس ...134شمارهٔ ۱۵۰: بیگانه چون رود به در آشنا رود 135شمارهٔ ۱۵۱: بر قفا چشمت نمی افتد چو این در وا ...136شمارهٔ ۱۵۲: دوران می حسرت همه در ساغر ما کرد 137شمارهٔ ۱۵۳: می روم جایی که غم آنجا ز دل ها می ...138شمارهٔ ۱۵۴: هر سحر سلسله از پای سحر بگشایند 139شمارهٔ ۱۵۵: مجلس چو بر شکست تماشا به ما رسید 140شمارهٔ ۱۵۶: در آشیان ما پر و بال هما رسید 141شمارهٔ ۱۵۷: در به روی عیش تا بستیم دیگر وانشد 142شمارهٔ ۱۵۸: آن بخت فتنه جو که تو دیدی به خواب ...143شمارهٔ ۱۵۹: گر تشنه بر سر خم میرم عجب نباشد 144شمارهٔ ۱۶۰: چه شور بود؟ که عشقت به من کرامت ک ...145شمارهٔ ۱۶۱: ناله را نیست اثر کز تو شکایت دارد 146شمارهٔ ۱۶۲: به هوش سیر چمن کن که شاهدان مستند 147شمارهٔ ۱۶۳: نه دل آزاد پای بست شود 148شمارهٔ ۱۶۴: چه خوست کاین دل کافر نهاد من دارد 149شمارهٔ ۱۶۵: هوس چو دیر کشد شعله در نهاد افتد 150شمارهٔ ۱۶۶: هوس پروانه است اما به گرد دود می ...151شمارهٔ ۱۶۷: عالم از عشق در وجود آمد 152شمارهٔ ۱۶۸: روز ازلم بود به نابود نهفتند 153شمارهٔ ۱۶۹: شمع را زنده دلی در شب تار آخر شد 154شمارهٔ ۱۷۰: کمال عاشقی حیرانی دیدار می آرد 155شمارهٔ ۱۷۱: آن را که قبول تو خریدار نباشد 156شمارهٔ ۱۷۲: دوشینه سرودی دل افگار برآورد 157شمارهٔ ۱۷۳: نشان آن که کردم قطع امید از دیار ...158شمارهٔ ۱۷۴: ز نگهت سحری شوق یار می خیزد 159شمارهٔ ۱۷۵: جهان جوان شد و عقد بهار می بندد 160شمارهٔ ۱۷۶: بزمت غم بار ما ندارد 161شمارهٔ ۱۷۷: باز نرگس را گلستان صاحب افسر کند 162شمارهٔ ۱۷۸: وقت شد سبزه فرش در پیچد 163شمارهٔ ۱۷۹: هنوز راه نگاهم به بام و در ندهند 164شمارهٔ ۱۸۰: باعث راندنم از بزم بجز عار نبود 165شمارهٔ ۱۸۱: محبت با دل غم دیده الفت بیشتر گیر ...166شمارهٔ ۱۸۲: دلم از ناله خوش گردید امید اثر با ...167شمارهٔ ۱۸۳: کسی که تشنه وصل است با کوثر نمی س ...168شمارهٔ ۱۸۴: بیا که بی تو غم از خاطرم به در نر ...169شمارهٔ ۱۸۵: ما بید بوستانیم، ما را ثمر نباشد 170شمارهٔ ۱۸۶: صبحی بنال راه فلک برنبسته اند 171شمارهٔ ۱۸۷: امشب چمن از گریه ما تازه و تر بود 172شمارهٔ ۱۸۸: ذوقی ز می نزاد که صد شور و شر نشد 173شمارهٔ ۱۸۹: پیران که دقع قبض طباشیر برده اند 174شمارهٔ ۱۹۰: این جا نه بهر سنگ سیه نور فروشند 175شمارهٔ ۱۹۱: با آنکه ز مهرش به دلم حور نگنجد 176شمارهٔ ۱۹۲: روز از آن آید که با صد خواریم بر ...177شمارهٔ ۱۹۳: پایمالم فتنه یی را هر که در شور آ ...178شمارهٔ ۱۹۴: به گوشم از پریدن های چشم آواز می ...179شمارهٔ ۱۹۵: آمد دگر به صلح و در فتنه باز کرد 180شمارهٔ ۱۹۶: آخر به من آن مغ بچه هم کیش برآمد 181شمارهٔ ۱۹۷: یغمای تو دستی به کم و بیش برآورد 182شمارهٔ ۱۹۸: افسانه شیرین مرا گوش نکردند 183شمارهٔ ۱۹۹: به دل ز شوق تو چون ناله در سماع آ ...184شمارهٔ ۲۰۰: به هجر و وصل دلم الفت و نزاع ندار ...185شمارهٔ ۲۰۱: درین دیار عجب مطربان یک رنگند 186شمارهٔ ۲۰۲: پس از نه مه جهان را دامن عیشی به ...187شمارهٔ ۲۰۳: بی تو بر بال و پر مرغان گلستان تن ...188شمارهٔ ۲۰۴: گل آمد و لعلم ز دل سنگ برآورد 189شمارهٔ ۲۰۵: من آن صیدم که هرکس را نظر بر حال ...190شمارهٔ ۲۰۶: کس چو من نیست که پیش نظر از دل بر ...191شمارهٔ ۲۰۷: این کعبه را بنا نه به باطل نهاده ...192شمارهٔ ۲۰۸: عشقست طلسمی که در و بام ندارد 193شمارهٔ ۲۰۹: این که دل نامند چون حرزم حمایل کر ...194شمارهٔ ۲۱۰: نمی توان به گزند از من انتقام کشی ...195شمارهٔ ۲۱۱: یکی فلسم هوس هر روز در سیمابم اند ...196شمارهٔ ۲۱۲: اشک در دیده نیارم که حجابم نبرد 197شمارهٔ ۲۱۳: دوش بر سوز دل و سینه براتم دادند 198شمارهٔ ۲۱۴: دل نمی دانم کجا، زین آستانم می کش ...199شمارهٔ ۲۱۵: کسی به ملک حدوث از قدم نمی افتد 200شمارهٔ ۲۱۶: کمند و دام ما غیر از شکار غم نمی ...201شمارهٔ ۲۱۷: باده خاص محبت کی به نامحرم رسد 202شمارهٔ ۲۱۸: شادی عشق تو هنگامه غم برهم زد 203شمارهٔ ۲۱۹: دل باهوش دم برون ندهد 204شمارهٔ ۲۲۰: حسن جنبید ز خواب و مژه را برهم زد 205شمارهٔ ۲۲۱: سازم آن می نمک آلود که بی غم باشد 206شمارهٔ ۲۲۲: رشحه ای از حسن جانان ریختند 207شمارهٔ ۲۲۳: نه ز جهدم به کف بخت عنان می آید 208شمارهٔ ۲۲۴: درد و غمت که همچو هما استخوان خور ...209شمارهٔ ۲۲۵: خونم ار بر خاک ریزی نقض پیمان کی ...210شمارهٔ ۲۲۶: ز بیداد تو حرف مهر را نام و نشان ...211شمارهٔ ۲۲۷: منم مرغ اسیری مضطرب از بیم جان خو ...212شمارهٔ ۲۲۸: دلم را نور رحمت از وداع جان فرو گ ...213شمارهٔ ۲۲۹: بکش، بسوز، که نام امان نخواهم برد 214شمارهٔ ۲۳۰: دیده ام نیم نگاهی که به دیدن نرسد 215شمارهٔ ۲۳۱: خوشا کز بس هجوم گریه ام در دامن آ ...216شمارهٔ ۲۳۲: نه هر مغزی که بوید نکهت از مصر و ...217شمارهٔ ۲۳۳: به خاطرم گله یی گشت و دوست دشمن ش ...218شمارهٔ ۲۳۴: تبسمش به لب از شرم خشم و کین گردد 219شمارهٔ ۲۳۵: ناوک غم جان شکافد سینه گر جوشن شو ...220شمارهٔ ۲۳۶: گهی که وقت علاج دماغ من باشد 221شمارهٔ ۲۳۷: رشکی به من گهی ز ادای سخن رسد 222شمارهٔ ۲۳۸: گلزار به شهر آمد و بازار چمن شد 223شمارهٔ ۲۳۹: چون ابر بهاری به سرم سایه فکن شد 224شمارهٔ ۲۴۰: هرگز به سیر گل دل محزون نمی رود 225شمارهٔ ۲۴۱: دریغ نقش امل ها بر آب جو بستند 226شمارهٔ ۲۴۲: دل کز تو شد بریده کم از سنگ و رو ...227شمارهٔ ۲۴۳: ساقی قدح نداد و سفال سبو نبود 228شمارهٔ ۲۴۴: نگاهت چشم جادو برنتابد 229شمارهٔ ۲۴۵: زان خم که زاهدان به قدم آب جو کنن ...230شمارهٔ ۲۴۶: آمد سحر که دیر و حرم رفت و رو کنن ...231شمارهٔ ۲۴۷: تو می رانی و خاطر با تو ذوق گفتگو ...232شمارهٔ ۲۴۸: ز گردش های چشمش مستی پیمانه می خی ...233شمارهٔ ۲۴۹: هوای کوی او آواره ام از خانه می س ...234شمارهٔ ۲۵۰: چو عریان شد چمن مرغ از ضرورت خانه ...235شمارهٔ ۲۵۱: درین سپید رقم قسمت و حواله نماند 236شمارهٔ ۲۵۲: به غمزه روز الستم همین معامله بود 237شمارهٔ ۲۵۳: عنان دل ز خودرایی به فریادم نگه د ...238شمارهٔ ۲۵۴: قاصد دلی آزرده تر از آبله دارد 239شمارهٔ ۲۵۵: عیشم خوش از آن شعله افروخته باشد 240شمارهٔ ۲۵۶: شب فغان را به در خلوت او باری بود 241شمارهٔ ۲۵۷: نه فوت صحبت این دوستان غمی دارد 242شمارهٔ ۲۵۸: حسن چندی سر به دل شوخی و خودرایی ...243شمارهٔ ۲۵۹: پرده برداشته ام از غم پنهانی چند 244شمارهٔ ۲۶۰: فلک مزدور ایمای تو باشد 245شمارهٔ ۲۶۱: هر سر شاخ درین باغ هوایی دارد 246شمارهٔ ۲۶۲: گردش چشم بتان مستی من حالی کرد 247شمارهٔ ۲۶۳: به صدق هرکه سوی کعبه ناقه راهی کر ...248شمارهٔ ۲۶۴: بر خوان ما نمک به ملاحت نشد لذیذ 249شمارهٔ ۲۶۵: منشین به شاهد آب رخ پارسا مبر 250شمارهٔ ۲۶۶: امروز کار و بار جهان را خراب گیر 251شمارهٔ ۲۶۷: می است چاره غم هوشمند را چه خبر 252شمارهٔ ۲۶۸: به بیرحمی دلی دارد دل صیاد از آن ...253شمارهٔ ۲۶۹: دچار هرکه شوی جز سراغ یار مگیر 254شمارهٔ ۲۷۰: یک باره در وفا برآور 255شمارهٔ ۲۷۱: طلوع باده ز شام و سحر دریغ مدار 256شمارهٔ ۲۷۲: ای مطرب جان سوخت دلم پرده دگر گیر 257شمارهٔ ۲۷۳: بزم خاصست درو نکته به دستور بیار 258شمارهٔ ۲۷۴: هر روز هست ناله مرغان درازتر 259شمارهٔ ۲۷۵: چشمش به راهی می رود مژگان نمناکش ...260شمارهٔ ۲۷۶: افلاک فتنه زاده به دامان روزگار 261شمارهٔ ۲۷۷: چشم زخم خلق را با حسن روزافزون چه ...262شمارهٔ ۲۷۸: غم گرد فراق دید از دور 263شمارهٔ ۲۷۹: تعظیم پیام دل آگاه نگه دار 264شمارهٔ ۲۸۰: دارم دلی ز طایر وحشی رمیده تر 265شمارهٔ ۲۸۱: هردم از زلف تو دارم کافرستانی دگر 266شمارهٔ ۲۸۲: ای صبا از گل عطار نشانی به من آر 267شمارهٔ ۲۸۳: درد دل را می کنم با صبر پیوندی دگ ...268شمارهٔ ۲۸۴: فارغ تر از دل تو ندیدم دلی دگر 269شمارهٔ ۲۸۵: هر که از درگه تو گردد باز 270شمارهٔ ۲۸۶: آن را که برد به مسند راز 271شمارهٔ ۲۸۷: تو درنیافته ای لذت وفا هرگز 272شمارهٔ ۲۸۸: بخت ما سست و عشق تو فیروز 273شمارهٔ ۲۸۹: ببند دست و می از شیشه در گلویم ری ...274شمارهٔ ۲۹۰: چرخ پرویز نیست آتش بیز 275شمارهٔ ۲۹۱: غمم به عیش درآمیخت عشق رنگ آمیز 276شمارهٔ ۲۹۲: شوریده است آب و گل قالبم هنوز 277شمارهٔ ۲۹۳: دل ها همه به بوی گل آویختست باز 278شمارهٔ ۲۹۴: سخن گویید با من کمتر امروز 279شمارهٔ ۲۹۵: خمش ز لابه که طبعش مشو شست هنوز 280شمارهٔ ۲۹۶: جام گیر اختر افتاده بر افلاک اندا ...281شمارهٔ ۲۹۷: سر برآور بر کله داران قباها تنگ س ...282شمارهٔ ۲۹۸: ذوق وجدان و نظر خالص شد و خامم هن ...283شمارهٔ ۲۹۹: پی تدارک تقصیر صبحدم برخیز 284شمارهٔ ۳۰۰: فتاده ام به میان غم از کران برخیز 285شمارهٔ ۳۰۱: نشست اختر پروین ز پرنیان برخیز 286شمارهٔ ۳۰۲: از طور صلح و عربده بیگانه ام هنوز 287شمارهٔ ۳۰۳: مرد بی حوصله مردانه نگردد هرگز 288شمارهٔ ۳۰۴: گر به دل خلوت نداری از جهانبانی گ ...289شمارهٔ ۳۰۵: سوی صحرای حقیقت برد عشقم از هوس 290شمارهٔ ۳۰۶: ناله اصحاب مسجد نیست بی فریادرس 291شمارهٔ ۳۰۷: کسی به مشک نگفتست کم کن از انفاس 292شمارهٔ ۳۰۸: گشود ابر بغل بر چمن سپاس سپاس 293شمارهٔ ۳۰۹: اکسیر حسن در نظر پارسا شناس 294شمارهٔ ۳۱۰: شورش عشق از دل شیدا مپرس 295شمارهٔ ۳۱۱: فصلی چنین گذشت و سحابی ندید کس 296شمارهٔ ۳۱۲: به امید توام خرسند ازین پس 297شمارهٔ ۳۱۳: از نیاز و طاعتم مقصود دیدارست و ب ...298شمارهٔ ۳۱۴: ما به دل شادیم از باغ و بهار ما م ...299شمارهٔ ۳۱۵: بگو به دیر خرابات السلام و مترس 300شمارهٔ ۳۱۶: خسته را فاتحه ای از لب خندان تو ب ...301شمارهٔ ۳۱۷: ای که نامه می نویسی سوی من فرمان ...302شمارهٔ ۳۱۸: صبح شد راه شهر و برزن پرس 303شمارهٔ ۳۱۹: دست کسی نبسته و افسون نکرده کس 304شمارهٔ ۳۲۰: با حکمت ایستاده ام اینم پناه بس 305شمارهٔ ۳۲۱: تو عیش و ناز مرا از امیدواری پرس 306شمارهٔ ۳۲۲: تو کودکی به بزرگان زبان درازی بس 307شمارهٔ ۳۲۳: به اختیار تو در باختم ارادت خویش 308شمارهٔ ۳۲۴: دهر پرفتنه و شورست ز چشم سیهش 309شمارهٔ ۳۲۵: یارب آن سرو که پرورده ای از اشک م ...310شمارهٔ ۳۲۶: در بغل مصحف و سجاده تقوا بر دوش 311شمارهٔ ۳۲۷: از خوی کریم تو گنه گشت فراموش 312شمارهٔ ۳۲۸: بزم خالی می شود مطرب خموش 313شمارهٔ ۳۲۹: داشتم از درد جدایی خروش 314شمارهٔ ۳۳۰: غیرتم بانگ زد که: دور او باش 315شمارهٔ ۳۳۱: حیاتی در گذر دارم چه پرسی بود و ن ...316شمارهٔ ۳۳۲: از فراق یار ناخشنود خویش 317شمارهٔ ۳۳۳: هرجا که بود روز خوش و روزگار خوش 318شمارهٔ ۳۳۴: ساقی بیار جام می خوشگوار پیش 319شمارهٔ ۳۳۵: گر جهان کشته بیداد شود برگذرش 320شمارهٔ ۳۳۶: آن که غایب از نظر گردید درمی یابم ...321شمارهٔ ۳۳۷: خرامان آمد از می در سر آتش 322شمارهٔ ۳۳۸: به سینه گریه گره شد نقاب برتر کش 323شمارهٔ ۳۳۹: بر کس نمانده سنگم زد و چشم شوخ و ...324شمارهٔ ۳۴۰: شرمسارم از دل بی صبر و بی آرام خو ...325شمارهٔ ۳۴۱: بلاست خط نگارین و زلف خود به خمش 326شمارهٔ ۳۴۲: هرگز گلی شکفته نشد از نسیم خویش 327شمارهٔ ۳۴۳: یا در درون قبه این آسمان مباش 328شمارهٔ ۳۴۴: کی بود شفقت دل سوی اسیران کشدش 329شمارهٔ ۳۴۵: بزم می سازیم سامان گر نباشد گو مب ...330شمارهٔ ۳۴۶: از نقل و باده گوشه دل گشته روشنش 331شمارهٔ ۳۴۷: مطرب به گوشم زد نوا از گریه محزون ...332شمارهٔ ۳۴۸: بر غمزده ای خنده زدم گفت حزین باش 333شمارهٔ ۳۴۹: بی تو نه با غم خوش و نی خانه خوش 334شمارهٔ ۳۵۰: رمید طایر جانم ز آشیانه خویش 335شمارهٔ ۳۵۱: طاعت پیر مغان کن وز همه بیگانه با ...336شمارهٔ ۳۵۲: لطف می خون در رگ افسرده می آرد به ...337شمارهٔ ۳۵۳: افغان که بعد صد طلب و جستجوی خویش 338شمارهٔ ۳۵۴: افسر به قبادی ده و خاتم به جمی بخ ...339شمارهٔ ۳۵۵: بستم در تصرف گفت و شنید خویش 340شمارهٔ ۳۵۶: به بوی می دو سه ژولیده مرقع پوش 341شمارهٔ ۳۵۷: دم دم شاهدست و می می خاص 342شمارهٔ ۳۵۸: حریف خود شو و یا خود برآر آز خلوت ...343شمارهٔ ۳۵۹: ساقیا برخیز با مستان برقص 344شمارهٔ ۳۶۰: هرکه چون یوسف شود از محنت زندان خ ...345شمارهٔ ۳۶۱: همیشه خنده شادی به آن لبان مخصوص 346شمارهٔ ۳۶۲: نه خانقاه نشین می شویم و نی مرتاض 347شمارهٔ ۳۶۳: دهم دو ملک به یک نغمه رباب عوض 348شمارهٔ ۳۶۴: حضور وقت نمی یابم و حلاوت فرض 349شمارهٔ ۳۶۵: هر صبح کن دو جام شراب مغانه فرض 350شمارهٔ ۳۶۶: از جمال تو کمال بشری بود غرض 351شمارهٔ ۳۶۷: روی دل با دوست باید داشت در مرگ و ...352شمارهٔ ۳۶۸: حکم جفا صحیح و امید وفا غلط 353شمارهٔ ۳۶۹: صد جا در انتخاب تو پیدا کنم غلط 354شمارهٔ ۳۷۰: در عشق کار بوده و سامان نبوده شرط 355شمارهٔ ۳۷۱: جگر به خنده همی سوز و بر کران می ...356شمارهٔ ۳۷۲: درود پاک تو بر ریش باصفا واعظ 357شمارهٔ ۳۷۳: نی خاطرم از کتاب محظوظ 358شمارهٔ ۳۷۴: اگر تو نشنوی از ناله های زار چه ح ...359شمارهٔ ۳۷۵: هنوز عارف و عامی نداشتند نزاع 360شمارهٔ ۳۷۶: به فالی از لب تو تا ابد هما قانع 361شمارهٔ ۳۷۷: پای کوبان دست افشان در سماع 362شمارهٔ ۳۷۸: فریب دختر رز خواهشیست نامسموع 363شمارهٔ ۳۷۹: کند همیشه به دل چشم روسیاه نزاع 364شمارهٔ ۳۸۰: گوید سحر که شب گذر افکنده ای به ب ...365شمارهٔ ۳۸۱: راز دیرینه ز رخ پرده برانداخت دری ...366شمارهٔ ۳۸۲: نه گل این جا ز عشق خار فارغ 367شمارهٔ ۳۸۳: جان به لب از شوق و می آرند پیغامم ...368شمارهٔ ۳۸۴: نالم ز چرخ اگر نه بر افغان خورم د ...369شمارهٔ ۳۸۵: آنی به اثر داری و شأنی به تصرف 370شمارهٔ ۳۸۶: فتنه با زلف تو گرفته طرف 371شمارهٔ ۳۸۷: تو این گشاد و گره ها به دام فکر م ...372شمارهٔ ۳۸۸: هر که تایب گردد از می بر رخ او رن ...373شمارهٔ ۳۸۹: کرشمه تو برد از قمارخانه حریف 374شمارهٔ ۳۹۰: لب ساقی روان ها، دل چشمه حقایق 375شمارهٔ ۳۹۱: صبح اول کرده عشقت عشوه ای در کار ...376شمارهٔ ۳۹۲: رفیق تر نکند در ره تو کام رفیق 377شمارهٔ ۳۹۳: ره نداد آه قدرم بر سر خوان تو ملک 378شمارهٔ ۳۹۴: نگشت دامن گردی درین بیابان چاک 379شمارهٔ ۳۹۵: درهای بسته واشد ز آه سحر مبارک 380شمارهٔ ۳۹۶: رسید فصل گل و عیش گلشنم نزدیک 381شمارهٔ ۳۹۷: نقش دیبا چنان کشید فرنگ 382شمارهٔ ۳۹۸: تا عشق چه ها کند به بلبل 383شمارهٔ ۳۹۹: مرحبا ساقی خجسته جمال 384شمارهٔ ۴۰۰: گر کشف حجب خواهی بستان می ناب اول 385شمارهٔ ۴۰۱: درین بستان به جهد از خار بگسل 386شمارهٔ ۴۰۲: به لغزش دست از دلدار مگسل 387شمارهٔ ۴۰۳: نیم ز کعبه به می خوردن مجاز خجل 388شمارهٔ ۴۰۴: زان شب که یار کرد نگاهی به سوی دل 389شمارهٔ ۴۰۵: نخست عشق به میخانه کرد نزول 390شمارهٔ ۴۰۶: کتاب خوانده شد و، شبهه ای نشد مغف ...391شمارهٔ ۴۰۷: منادیست در آن کو که خون زنده سبیل 392شمارهٔ ۴۰۸: صبح چو دم برآورد همرهی صبا کنم 393شمارهٔ ۴۰۹: ما حال خویش بی سر و بی پا نوشته ا ...394شمارهٔ ۴۱۰: ما به برهان و خبر پیرو ترسا نشویم 395شمارهٔ ۴۱۱: گهی بر فرش سنبل، گاه بر روی گیا ا ...396شمارهٔ ۴۱۲: ما چو سیل این خار از اول به پشت پ ...397شمارهٔ ۴۱۳: نمی گردید کوته رشته معنی، رها کرد ...398شمارهٔ ۴۱۴: از ما حذر که دست ز آداب شسته ایم 399شمارهٔ ۴۱۵: ما قلم در آتش و دفتر در آب افکنده ...400شمارهٔ ۴۱۶: می روم زین کوی و وز رشک محبت می ر ...401شمارهٔ ۴۱۷: باز از جرم شکایت ناامید از رحمتم 402شمارهٔ ۴۱۸: تا به کی خیمه چو گل بر گذر باد زن ...403شمارهٔ ۴۱۹: سوزن به دل از بخیه و پیوند شکستیم 404شمارهٔ ۴۲۰: بسیار نظره کردم در گرم و سرد عالم 405شمارهٔ ۴۲۱: ز خراش دم به رقت، ز گداز دل به در ...406شمارهٔ ۴۲۲: سوخت چون شمع پای تا بسرم 407شمارهٔ ۴۲۳: آتشین گفتار خاکی پیکرم 408شمارهٔ ۴۲۴: به گل پیراهنی امیدوارم 409شمارهٔ ۴۲۵: من روز ره خانه خمار ندانم 410شمارهٔ ۴۲۶: در دشمن زنم و دوستی اظهار کنم 411شمارهٔ ۴۲۷: رضا به عشق کدام است و اختیار کدام 412شمارهٔ ۴۲۸: هرکجا ساخت غمی دایره مسمار شدم 413شمارهٔ ۴۲۹: همیشه تار و پود کار ناهموار می بس ...414شمارهٔ ۴۳۰: زین غم نه گریه آید و نی ناله برکش ...415شمارهٔ ۴۳۱: چند در دل آرزو را خاک غم بر سر کن ...416شمارهٔ ۴۳۲: شب در بتخانه ای را با دو چشم تر ز ...417شمارهٔ ۴۳۳: به تمنای غلط بر همه کس میر شدیم 418شمارهٔ ۴۳۴: نه مقامی که در آن زاد سفر تازه کن ...419شمارهٔ ۴۳۵: جز نسخه احوال کسان پیش ندارم 420شمارهٔ ۴۳۶: غساله شوی ته کاسه و ایاغ شدم 421شمارهٔ ۴۳۷: بی روی تو پروانه ای امشب به چراغم 422شمارهٔ ۴۳۸: ز جا نتوانم از کم نشئگی چالاک برخ ...423شمارهٔ ۴۳۹: شب نه تشویش صبا نی شور بلبل داشتم 424شمارهٔ ۴۴۰: خود را کباب ازین دل خودکام کرده ا ...425شمارهٔ ۴۴۱: خواهم که به آزادی دل نام برآرم 426شمارهٔ ۴۴۲: خاک دیگر بر سر مژگان بی غم می کنم 427شمارهٔ ۴۴۳: امروز پیشت از غم خود دم نمی زنم 428شمارهٔ ۴۴۴: تا از قضای دشت به گلشن فتاده ام 429شمارهٔ ۴۴۵: ز خیل نغمه سنجان رفتم و طرز کهن ب ...430شمارهٔ ۴۴۶: سخن دوست گران بود فراوان کردم 431شمارهٔ ۴۴۷: مشنو استغفار من کز اهل ایمان نیست ...432شمارهٔ ۴۴۸: هنر در شست و ناوک در کف و زه بر ک ...433شمارهٔ ۴۴۹: شکوه نقصان داشت فصلی از میان اندا ...434شمارهٔ ۴۵۰: کعبه و دیر شدم صد ره و ویران گشتم 435شمارهٔ ۴۵۱: ضبط حرفی می کنم کز وی زبان می سوز ...436شمارهٔ ۴۵۲: رخ نما تا رونما جان آوریم 437شمارهٔ ۴۵۳: به جست و جوی تو سرتاسر جهان بدوم 438شمارهٔ ۴۵۴: همیشه گریه تلخی در آستین دارم 439شمارهٔ ۴۵۵: تا به کی از کثرت غم روی بر زانو ن ...440شمارهٔ ۴۵۶: مبین به رد و قبولم که نیکخواه توا ...441شمارهٔ ۴۵۷: ما برق جای نور به کاشانه برده ایم 442شمارهٔ ۴۵۸: یک گلیم، اما به رتبت چون خم و پیم ...443شمارهٔ ۴۵۹: ساقی به زحمت آمده ام تا به پای خم 444شمارهٔ ۴۶۰: دهشت از صیدم مکن بی زخم کاری نیست ...445شمارهٔ ۴۶۱: دست در طره آشفته یاری نزدیم 446شمارهٔ ۴۶۲: کنم بی باده بدمستی که سودایی دگر ...447شمارهٔ ۴۶۳: عشق تو شیرازه اجزای من 448شمارهٔ ۴۶۴: نه مراست حسن خصلی به عیار سربلندا ...449شمارهٔ ۴۶۵: پیش بنشین ساغری بستان و طبع آزاد ...450شمارهٔ ۴۶۶: صد غم ز غم پیاله ستاند به یاد من 451شمارهٔ ۴۶۷: درمان ضعف دل به لب نوشخند کن 452شمارهٔ ۴۶۸: نوش می ریزد حدیثت در گزند خویشتن 453شمارهٔ ۴۶۹: بسی الطاف و احسان کرد حیرانم چه د ...454شمارهٔ ۴۷۰: منه به رنگ جهان دل، دی و بهاران ب ...455شمارهٔ ۴۷۱: دیریست بیرون رفته ام از اختیار خو ...456شمارهٔ ۴۷۲: دلم شد زودرنج آزار او کن 457شمارهٔ ۴۷۳: به گریه در دل تو گر اثر توان کردن 458شمارهٔ ۴۷۴: چه خوشست از دو یکدل سر حرف باز کر ...459شمارهٔ ۴۷۵: می دود حاجت به راه خواهش از دنبال ...460شمارهٔ ۴۷۶: ساقی صلای عام است کاری به کام گرد ...461شمارهٔ ۴۷۷: مردانه قماری کن دستی به دو عالم ز ...462شمارهٔ ۴۷۸: با مسلمان زادگان تا کی دل و جان ب ...463شمارهٔ ۴۷۹: بیمار بی دردی دلا درمان نخواهی یا ...464شمارهٔ ۴۸۰: غم از دل بر کران نتوان نهادن 465شمارهٔ ۴۸۱: چند فارغ از نشاط درد و درمان زیست ...466شمارهٔ ۴۸۲: عمر اگر باقیست رنجش ها کهن خواهد ...467شمارهٔ ۴۸۳: در چراغ حکمت از مغز خرد روغن مکن 468شمارهٔ ۴۸۴: دلا رو زان خم ابرو بگردان 469شمارهٔ ۴۸۵: سبو بیار و پر از آب زندگانی کن 470شمارهٔ ۴۸۶: عیش تنگم کز دل افشردن چکد خوناب ا ...471شمارهٔ ۴۸۷: به دل فگار دارم گله بی نهایت از ت ...472شمارهٔ ۴۸۸: دوش کردیم دل و دیده به دیدار گرو 473شمارهٔ ۴۸۹: همنفسی به جان خرم قافله تتار کو؟474شمارهٔ ۴۹۰: به دوریت نتوان بود نیز دور از تو 475شمارهٔ ۴۹۱: نوید عهد گل از نورسان باغ شنو 476شمارهٔ ۴۹۲: نیست دوران را نشاطی رطل مالامال ک ...477شمارهٔ ۴۹۳: از صبح روزگار گشاد جبین مجو 478شمارهٔ ۴۹۴: به دست طبع عنان داده ای دریغ از ت ...479شمارهٔ ۴۹۵: از نصیحت برفروزد روی تو 480شمارهٔ ۴۹۶: حسن از خط شود قوی بازو 481شمارهٔ ۴۹۷: کاریست بر ملا گذران در خفا گره 482شمارهٔ ۴۹۸: دلی دارم ازو دل ها شکسته 483شمارهٔ ۴۹۹: پرده بردار و صلای می به شیخ و شاب ...484شمارهٔ ۵۰۰: تا شوی هم انس آگاهی اطلاق خواب ده 485شمارهٔ ۵۰۱: عشق افسر ز سر جم به اشارت برده 486شمارهٔ ۵۰۲: فکر و غم را سر به جان مردم ناشاد ...487شمارهٔ ۵۰۳: از خوی تند و سرکشت کس ایمن و خشنو ...488شمارهٔ ۵۰۴: از گلستان گل به بازار آمده 489شمارهٔ ۵۰۵: شاهدی بر سر این کوچه پدیدار شده 490شمارهٔ ۵۰۶: در بند تو زنجیر گرفتار شکسته 491شمارهٔ ۵۰۷: آنی که به جان ناز تو را حور کشیده 492شمارهٔ ۵۰۸: دیوانه ام ز خانه مشوش برآمده 493شمارهٔ ۵۰۹: روندگان ملولیم روبهم کرده 494شمارهٔ ۵۱۰: در عهد تو یک سر به گریبان نرسیده 495شمارهٔ ۵۱۱: تو بر سر کودکان نهاده 496شمارهٔ ۵۱۲: کیست این از روی رعنایی به جولان آ ...497شمارهٔ ۵۱۳: دلم گداخته غم وز تنم توان رفته 498شمارهٔ ۵۱۴: آب رز در خم آتشین نشده 499شمارهٔ ۵۱۵: کجایی ای گل و مل را به رنگ و بو ک ...500شمارهٔ ۵۱۶: دل بر این ناخوش آشیانه منه 501شمارهٔ ۵۱۷: غم به سزا داده یی دل به نوا کرده ...502شمارهٔ ۵۱۸: در شهر و کو هنگامه ها بهر تماشا ک ...503شمارهٔ ۵۱۹: دگر خدا بود ای دل سر کجا داری 504شمارهٔ ۵۲۰: درین میدان پر نیرنگ حیرانست دانای ...505شمارهٔ ۵۲۱: ازین مجلس نمی خیزد دمی کاحیا کند ...506شمارهٔ ۵۲۲: بر دماغم دویده شیدایی 507شمارهٔ ۵۲۳: غیر از تو نگنجد به سرایی که تو با ...508شمارهٔ ۵۲۴: دیریست ز گوشه نقابی 509شمارهٔ ۵۲۵: چه باید مرد را، طبع بلند و مشرب ن ...510شمارهٔ ۵۲۶: عقلم وداع عصمت کرد از تنگ شرابی 511شمارهٔ ۵۲۷: نیست با مشاطه گلبن طرازم حاجتی 512شمارهٔ ۵۲۸: دریغ از صف مردان برون نتاخت یکی 513شمارهٔ ۵۲۹: دو گرم و رخ زرد از که داری؟514شمارهٔ ۵۳۰: چند ما را به مدارا و فسون بند کنی ...515شمارهٔ ۵۳۱: چو لعبتان خیال اند آدمی و پری 516شمارهٔ ۵۳۲: از ما نهان ز کثرت اغیار بوده ای 517شمارهٔ ۵۳۳: به مویی بسته صبرم نغمه تار است پن ...518شمارهٔ ۵۳۴: چمن قربانگه دنیای خونخوارست پندار ...519شمارهٔ ۵۳۵: دریغا در چنین فصلی حریفم یار بایس ...520شمارهٔ ۵۳۶: گر حسن جمال تو طلبکار نبودی 521شمارهٔ ۵۳۷: گر پای سرو و دامن یاری گرفته ای 522شمارهٔ ۵۳۸: به توتیای رهم خون ز چشم تر چیدی 523شمارهٔ ۵۳۹: کمند عشوه گشادی و فتنه سر دادی 524شمارهٔ ۵۴۰: به خودبینی به جز بتگر نباشی 525شمارهٔ ۵۴۱: سوی هرکس به عنایت نظر انداخته ای 526شمارهٔ ۵۴۲: زان عنبرین کلاله که بر سر نهاده ا ...527شمارهٔ ۵۴۳: بس در وفا تأمل و تأخیر می کنی 528شمارهٔ ۵۴۴: وقت آن آمد که خرگه با گل سوری زنی 529شمارهٔ ۵۴۵: از کم سخنی و سر به زیری 530شمارهٔ ۵۴۶: تو را گفتم ز صبح وصل مهرافروزتر ب ...531شمارهٔ ۵۴۷: خلوتی خواهم و سودای سر زلف کسی 532شمارهٔ ۵۴۸: شد آخر روز بر ناییی و میل دل همان ...533شمارهٔ ۵۴۹: یک ره کم این حجره خاکی نگرفتی 534شمارهٔ ۵۵۰: در هیچ مقامم نگذارد به درنگی 535شمارهٔ ۵۵۱: گه به عشق کاکلت بر سینه سازم سنبل ...536شمارهٔ ۵۵۲: کی سر غنچه او از هر بیان بیابی 537شمارهٔ ۵۵۳: گر برون از برقع آن زلف پریشان آمد ...538شمارهٔ ۵۵۴: جهان به طره عنبرفشان بیارایی 539شمارهٔ ۵۵۵: نوشی به صد جان رایگان قوت روان کی ...540شمارهٔ ۵۵۶: کجایی گنج پنهانی کجایی؟541شمارهٔ ۵۵۷: سحر که سنبلم از جیب پیرهن بکشی 542شمارهٔ ۵۵۸: سر داده ای و بند نهانی نهاده ای 543شمارهٔ ۵۵۹: ز نیرنگ نطقش به مضمون نیایی 544شمارهٔ ۵۶۰: نه گلم کفاف رنگی نه گلم پسند بویی 545شمارهٔ ۵۶۱: درک هر راز کجا زان عجمی زاده کنی 546شمارهٔ ۵۶۲: نی سنبل تنباکویی نه آتش رخساره ای 547شمارهٔ ۵۶۳: به تسیح و مصلا کرده ای میخانه آرا ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ