به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوریغزل هاشمارهٔ ۲۱: دیدمش در دل نهفتم آه بی تاثیر را

960عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دیدمش در دل نهفتم آه بی تاثیر را
در کمان از بس که دزدیدم شکستم تیر را
پای رفتن نیست زین بزمم که در بیرون در
بخت دارد در کمین هجر گریبان گیر را
خوشدل از غیرم که در بزم وصال او نیافت
ذوق درد اضطراب و لذت تغییر را
از کمند دادی گر آزارم خجل از من مباش
کرده ام خاطرنشان خویش صد تقصیر را
گشته دل پامال حسرت عشوه در کارش مکن
قلب زراندود ما ضایع کند اکسیر را
از نگاهی شد «نظیری » صید و من در انفعال
زان که آن وحشی نمی ارزد بهای تیر را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۰: چه منت از مدد روزگار بر سر ما 2شمارهٔ ۲۱: دیدمش در دل نهفتم آه بی تاثیر را 3شمارهٔ ۲۲: چند از مؤذن بشنوم توحید شرک آمیز ر ...4شمارهٔ ۲۳: ز بس بود دل خود کام ناسپاس مرا 5شمارهٔ ۲۴: با شهپر عنقا چه نوا بال مگس را 6شمارهٔ ۲۵: کردم ز شکوه منع دل زار خویش را 7شمارهٔ ۲۶: غبار از دل به مژگان روبم و بینم نش ...8شمارهٔ ۲۷: بانگ نی می برد ز هوش مرا 9شمارهٔ ۲۸: فراق دوستان بسیار پیش آمد دل ما را 10شمارهٔ ۲۹: ای از کرم نریخته خون سبیل را 11شمارهٔ ۳۰: در خور اگر نییم می لعل فام را 12شمارهٔ ۳۱: مستی ربوده از کف هستی زمام ما 13شمارهٔ ۳۲: تمکین خرد برد ز سر شور و شرم را 14شمارهٔ ۳۳: ساقی بشو دورنگی امید و بیم را 15شمارهٔ ۳۴: بر رخ شکستم از خطا رنگ امید و بیم ...16شمارهٔ ۳۵: پروانه ایم و شعله بود آشیان ما 17شمارهٔ ۳۶: ز حرمانم غمی در خاطر یاران شود پید ...18شمارهٔ ۳۷: ز عاشق می شود معشوق را نام و نشان ...19شمارهٔ ۳۸: گل خلعت نو داد دگر شاخ کهن را 20شمارهٔ ۳۹: جز نام صنم نقش مکن لوح جبین را 21شمارهٔ ۴۰: دلا گداز که آیینه کرده سنگ تو را 22شمارهٔ ۴۱: به صاف صبح نگه کن سر سبو بگشا 23شمارهٔ ۴۲: امشب خوش آشناست به رویش نگاه ما 24شمارهٔ ۴۳: هرگه رقم کنم به تو عذر گناه را 25شمارهٔ ۴۴: از چاه غبغبش به درآورده ماه را 26شمارهٔ ۴۵: از کف نمی دهد دل آسان ربوده را 27شمارهٔ ۴۶: تا به کی بر خرقه بندم جسم غم فرسود ...28شمارهٔ ۴۷: نظر بر روی او دزدیده بگشا 29شمارهٔ ۴۸: از پی آشوب ما، در زلف دارد شانه را 30شمارهٔ ۴۹: نیست زین مزرع آب و دانه ما 31شمارهٔ ۵۰: ازین ویرانه تر می خواستم ویرانه خو ...32شمارهٔ ۵۱: هر روز جویم آب رخ روز رفته را 33شمارهٔ ۵۲: به بریدن نرود ذوق تو ز اندیشه ما 34شمارهٔ ۵۳: دل شکسته بود تحفه خزینه ما 35شمارهٔ ۵۴: آن که بر ما رقم کین زده از کینه ما 36شمارهٔ ۵۵: گر به سخن درآورم عشق سخن سرای را 37شمارهٔ ۵۶: زیستم بس که به تدبیر خود از خامی ه ...38شمارهٔ ۵۷: به غیر از رنگ و بویی نیست این عشق ...39شمارهٔ ۵۸: کجا بودی که امشب سوختی آزرده جانی ...40شمارهٔ ۵۹: ادب گرفته عنان خمار و مستی ما 41شمارهٔ ۶۰: خانه در کوی مغان کردم خراب 42شمارهٔ ۶۱: آن که شب داد توبه ام ز شراب 43شمارهٔ ۶۲: چون غنچه دل مبند و چو بو بر هوا مت ...44شمارهٔ ۶۳: سحر منادی بلبل به گلستان دریاب 45شمارهٔ ۶۴: عشق دهد با دل شوریده تاب 46شمارهٔ ۶۵: میم در جام و ماهم تا سحر بر روزنست ...47شمارهٔ ۶۶: سبزه عیش ز بوم و بر هجران مطلب 48شمارهٔ ۶۷: می باش و از مزاج حریفان نشان طلب 49شمارهٔ ۶۸: عشق تو بند علایق ز ره ما برداشت 50شمارهٔ ۶۹: صافی شوم از کون که در درد صفا نیست 51شمارهٔ ۷۰: ناله ما نغمه اهل نوا را گرم ساخت 52شمارهٔ ۷۱: آن دهد در گریه پند ما که با ما دشم ...53شمارهٔ ۷۲: گر شرر گر شعله هرجا گشت پیدا آتش ا ...54شمارهٔ ۷۳: نشاط عید گدا عجب پادشا بشکست 55شمارهٔ ۷۴: نظر به ظاهر و صیاد در خفا خفتست 56شمارهٔ ۷۵: گریزد از صف ما هر که مرد غوغا نیست 57شمارهٔ ۷۶: حریف دردی و صافی نیی خطا اینجاست 58شمارهٔ ۷۷: بی تو دوشم در درازی از شب یلدا گذش ...59شمارهٔ ۷۸: امروز آنچه تاج سر ماست دست ماست 60شمارهٔ ۷۹: این نخل که از چشمه جان رسته که کشت ...61شمارهٔ ۸۰: در شهر ما به دولت عشق احتیاج نیست 62شمارهٔ ۸۱: آنچه رحم از دل برد تأثیر فریاد منس ...63شمارهٔ ۸۲: پیش مشتاق تو ویرانه و آباد یکی است 64شمارهٔ ۸۳: به حرف اهل غرض قرب و بعد ما بندست 65شمارهٔ ۸۴: فخر والانسبتان از بند اوست 66شمارهٔ ۸۵: لخت دل بر جیب و جیبم بر کنار افتاد ...67شمارهٔ ۸۶: ره حریف گرفتم که شیشه یار منست 68شمارهٔ ۸۷: هر که را معنی نمی خیزد ز دل گفتار ...69شمارهٔ ۸۸: یک آه گرم صیقل زنگار عالمست 70شمارهٔ ۸۹: دلی دارم که طاقت کار او نیست 71شمارهٔ ۹۰: معشوقه من قبله نما قبله نظر گشت 72شمارهٔ ۹۱: جز محبت، هرچه بردم سود در محشر ندا ...73شمارهٔ ۹۲: عشق است که علم دو جهان مختصر اوست 74شمارهٔ ۹۳: خواهم این بستان پرغم را به شوری در ...75شمارهٔ ۹۴: دل به قرب و بعد ازو مهجور نیست 76شمارهٔ ۹۵: عشق عصیانست اگر مستور نیست 77شمارهٔ ۹۶: هیچ راز از دیده صاحب تمیزان دور نی ...78شمارهٔ ۹۷: هرکس شهید آن مژه های درازنیست 79شمارهٔ ۹۸: گشت دوزخ شرری ز آتش سودایش ریخت 80شمارهٔ ۹۹: قرعه بر وصل زند دیده و سامانش نیست 81شمارهٔ ۱۰۰: هرکه نوشید می شوق تو نسیانش نیست 82شمارهٔ ۱۰۱: خمار می به لبم قفل زد ایاغ کجاست؟83شمارهٔ ۱۰۲: بی عشق عقل را هنری در دماغ نیست 84شمارهٔ ۱۰۳: هجران نمکی سودو به داغ دل ما ریخت 85شمارهٔ ۱۰۴: به شرح حالت من نامه ها در اطرافست 86شمارهٔ ۱۰۵: کس ننمود جرعه یی کز جگرم گزک نخوا ...87شمارهٔ ۱۰۶: چنان ز خانه برون رفتنم به دل ننگ ...88شمارهٔ ۱۰۷: زهی نسخه آفرینش جمالت 89شمارهٔ ۱۰۸: تو را به کعبه مرا کار با دل افتاد ...90شمارهٔ ۱۰۹: در خون دیده گشته تنم بسمل تو نیست 91شمارهٔ ۱۱۰: گه تجلی مانع است و گاه هجران حایل ...92شمارهٔ ۱۱۱: ذوقی به کمالست و وصالی به دوامست 93شمارهٔ ۱۱۲: نشست پهلوی من وز رقیب جام گرفت 94شمارهٔ ۱۱۳: عشق را کام به عهد دل خود کام تو ن ...95شمارهٔ ۱۱۴: اخترشناس در روش بخت من گم است 96شمارهٔ ۱۱۵: بویی از آن دو سلسله خم به خم گذشت 97شمارهٔ ۱۱۶: فرحی نیست که در پهلوی آن صد غم نی ...98شمارهٔ ۱۱۷: گر کند گیتی وفایی با وفاداران خوش ...99شمارهٔ ۱۱۸: بیا که مردم و بر راه چشم جان بازس ...100شمارهٔ ۱۱۹: ابری به نظر آمد و برقی ز میان جست 101شمارهٔ ۱۲۰: هین قدح، شمع شبستان این است 102شمارهٔ ۱۲۱: زبان طعنه ما کوته از بریدن نیست 103شمارهٔ ۱۲۲: داغ دل در عشق افسردن نمی داند که ...104شمارهٔ ۱۲۳: هوا بدیهه رسانست و باغ موزون است 105شمارهٔ ۱۲۴: محبت تو به هر دل نشست کین ننشست 106شمارهٔ ۱۲۵: بختم این بس که مشتری شده دوست 107شمارهٔ ۱۲۶: باز دل جایی گل دیوانگی بو کرده اس ...108شمارهٔ ۱۲۷: خوی شه عربده جو افتادست 109شمارهٔ ۱۲۸: داند اخلاص مرا وز حال من آگاه نیس ...110شمارهٔ ۱۲۹: این پیش خیل کج کلهان از سپاه کیست ...111شمارهٔ ۱۳۰: شهر ویران شده گریه مستانه ماست 112شمارهٔ ۱۳۱: جمال ساقی ما در ضمیر لاله گذشت 113شمارهٔ ۱۳۲: شب از فسانه ام ز جنون خانه پر شدس ...114شمارهٔ ۱۳۳: گل بیداد دسته بسته اوست 115شمارهٔ ۱۳۴: دل که جمعست غم بی سر و سامانی نیس ...116شمارهٔ ۱۳۵: شور چمن ز نغمه آزادی من است 117شمارهٔ ۱۳۶: آن که صد نامه ما خواند و جوابی نن ...118شمارهٔ ۱۳۷: جزای حسن عمل در شریعت عربیست 119شمارهٔ ۱۳۸: غیر من در پس این پرده سخن سازی هس ...120شمارهٔ ۱۳۹: عشق مرا زبان حکایت بریدنیست 121شمارهٔ ۱۴۰: رفتی به بزم غیر و نکونامی تو رفت 122شمارهٔ ۱۴۱: عطاش را نه صوابست و نه خطا باعث 123شمارهٔ ۱۴۲: بر طبع ساده زود شود خوشگوار بحث 124شمارهٔ ۱۴۳: فسون خط تو پیغام بعثت و شب داج 125شمارهٔ ۱۴۴: ای کعبه که گردت ننشیند به صفا هیچ 126شمارهٔ ۱۴۵: گوش گل می درد از مژده هنگام صبوح 127شمارهٔ ۱۴۶: دهل و نای دریدیم به آوازه صبح 128شمارهٔ ۱۴۷: مانده ام با دلی از هجر عزیزان مجر ...129شمارهٔ ۱۴۸: چگونه نام تو آریم بر زبان گستاخ 130شمارهٔ ۱۴۹: چو نیست حد که به بالین نهیم سر گس ...131شمارهٔ ۱۵۰: بیگانه چون رود به در آشنا رود 132شمارهٔ ۱۵۱: بر قفا چشمت نمی افتد چو این در وا ...133شمارهٔ ۱۵۲: دوران می حسرت همه در ساغر ما کرد 134شمارهٔ ۱۵۳: می روم جایی که غم آنجا ز دل ها می ...135شمارهٔ ۱۵۴: هر سحر سلسله از پای سحر بگشایند 136شمارهٔ ۱۵۵: مجلس چو بر شکست تماشا به ما رسید 137شمارهٔ ۱۵۶: در آشیان ما پر و بال هما رسید 138شمارهٔ ۱۵۷: در به روی عیش تا بستیم دیگر وانشد 139شمارهٔ ۱۵۸: آن بخت فتنه جو که تو دیدی به خواب ...140شمارهٔ ۱۵۹: گر تشنه بر سر خم میرم عجب نباشد 141شمارهٔ ۱۶۰: چه شور بود؟ که عشقت به من کرامت ک ...142شمارهٔ ۱۶۱: ناله را نیست اثر کز تو شکایت دارد 143شمارهٔ ۱۶۲: به هوش سیر چمن کن که شاهدان مستند 144شمارهٔ ۱۶۳: نه دل آزاد پای بست شود 145شمارهٔ ۱۶۴: چه خوست کاین دل کافر نهاد من دارد 146شمارهٔ ۱۶۵: هوس چو دیر کشد شعله در نهاد افتد 147شمارهٔ ۱۶۶: هوس پروانه است اما به گرد دود می ...148شمارهٔ ۱۶۷: عالم از عشق در وجود آمد 149شمارهٔ ۱۶۸: روز ازلم بود به نابود نهفتند 150شمارهٔ ۱۶۹: شمع را زنده دلی در شب تار آخر شد 151شمارهٔ ۱۷۰: کمال عاشقی حیرانی دیدار می آرد 152شمارهٔ ۱۷۱: آن را که قبول تو خریدار نباشد 153شمارهٔ ۱۷۲: دوشینه سرودی دل افگار برآورد 154شمارهٔ ۱۷۳: نشان آن که کردم قطع امید از دیار ...155شمارهٔ ۱۷۴: ز نگهت سحری شوق یار می خیزد 156شمارهٔ ۱۷۵: جهان جوان شد و عقد بهار می بندد 157شمارهٔ ۱۷۶: بزمت غم بار ما ندارد 158شمارهٔ ۱۷۷: باز نرگس را گلستان صاحب افسر کند 159شمارهٔ ۱۷۸: وقت شد سبزه فرش در پیچد 160شمارهٔ ۱۷۹: هنوز راه نگاهم به بام و در ندهند 161شمارهٔ ۱۸۰: باعث راندنم از بزم بجز عار نبود 162شمارهٔ ۱۸۱: محبت با دل غم دیده الفت بیشتر گیر ...163شمارهٔ ۱۸۲: دلم از ناله خوش گردید امید اثر با ...164شمارهٔ ۱۸۳: کسی که تشنه وصل است با کوثر نمی س ...165شمارهٔ ۱۸۴: بیا که بی تو غم از خاطرم به در نر ...166شمارهٔ ۱۸۵: ما بید بوستانیم، ما را ثمر نباشد 167شمارهٔ ۱۸۶: صبحی بنال راه فلک برنبسته اند 168شمارهٔ ۱۸۷: امشب چمن از گریه ما تازه و تر بود 169شمارهٔ ۱۸۸: ذوقی ز می نزاد که صد شور و شر نشد 170شمارهٔ ۱۸۹: پیران که دقع قبض طباشیر برده اند 171شمارهٔ ۱۹۰: این جا نه بهر سنگ سیه نور فروشند 172شمارهٔ ۱۹۱: با آنکه ز مهرش به دلم حور نگنجد 173شمارهٔ ۱۹۲: روز از آن آید که با صد خواریم بر ...174شمارهٔ ۱۹۳: پایمالم فتنه یی را هر که در شور آ ...175شمارهٔ ۱۹۴: به گوشم از پریدن های چشم آواز می ...176شمارهٔ ۱۹۵: آمد دگر به صلح و در فتنه باز کرد 177شمارهٔ ۱۹۶: آخر به من آن مغ بچه هم کیش برآمد 178شمارهٔ ۱۹۷: یغمای تو دستی به کم و بیش برآورد 179شمارهٔ ۱۹۸: افسانه شیرین مرا گوش نکردند 180شمارهٔ ۱۹۹: به دل ز شوق تو چون ناله در سماع آ ...181شمارهٔ ۲۰۰: به هجر و وصل دلم الفت و نزاع ندار ...182شمارهٔ ۲۰۱: درین دیار عجب مطربان یک رنگند 183شمارهٔ ۲۰۲: پس از نه مه جهان را دامن عیشی به ...184شمارهٔ ۲۰۳: بی تو بر بال و پر مرغان گلستان تن ...185شمارهٔ ۲۰۴: گل آمد و لعلم ز دل سنگ برآورد 186شمارهٔ ۲۰۵: من آن صیدم که هرکس را نظر بر حال ...187شمارهٔ ۲۰۶: کس چو من نیست که پیش نظر از دل بر ...188شمارهٔ ۲۰۷: این کعبه را بنا نه به باطل نهاده ...189شمارهٔ ۲۰۸: عشقست طلسمی که در و بام ندارد 190شمارهٔ ۲۰۹: این که دل نامند چون حرزم حمایل کر ...191شمارهٔ ۲۱۰: نمی توان به گزند از من انتقام کشی ...192شمارهٔ ۲۱۱: یکی فلسم هوس هر روز در سیمابم اند ...193شمارهٔ ۲۱۲: اشک در دیده نیارم که حجابم نبرد 194شمارهٔ ۲۱۳: دوش بر سوز دل و سینه براتم دادند 195شمارهٔ ۲۱۴: دل نمی دانم کجا، زین آستانم می کش ...196شمارهٔ ۲۱۵: کسی به ملک حدوث از قدم نمی افتد 197شمارهٔ ۲۱۶: کمند و دام ما غیر از شکار غم نمی ...198شمارهٔ ۲۱۷: باده خاص محبت کی به نامحرم رسد 199شمارهٔ ۲۱۸: شادی عشق تو هنگامه غم برهم زد 200شمارهٔ ۲۱۹: دل باهوش دم برون ندهد 201شمارهٔ ۲۲۰: حسن جنبید ز خواب و مژه را برهم زد 202شمارهٔ ۲۲۱: سازم آن می نمک آلود که بی غم باشد 203شمارهٔ ۲۲۲: رشحه ای از حسن جانان ریختند 204شمارهٔ ۲۲۳: نه ز جهدم به کف بخت عنان می آید 205شمارهٔ ۲۲۴: درد و غمت که همچو هما استخوان خور ...206شمارهٔ ۲۲۵: خونم ار بر خاک ریزی نقض پیمان کی ...207شمارهٔ ۲۲۶: ز بیداد تو حرف مهر را نام و نشان ...208شمارهٔ ۲۲۷: منم مرغ اسیری مضطرب از بیم جان خو ...209شمارهٔ ۲۲۸: دلم را نور رحمت از وداع جان فرو گ ...210شمارهٔ ۲۲۹: بکش، بسوز، که نام امان نخواهم برد 211شمارهٔ ۲۳۰: دیده ام نیم نگاهی که به دیدن نرسد 212شمارهٔ ۲۳۱: خوشا کز بس هجوم گریه ام در دامن آ ...213شمارهٔ ۲۳۲: نه هر مغزی که بوید نکهت از مصر و ...214شمارهٔ ۲۳۳: به خاطرم گله یی گشت و دوست دشمن ش ...215شمارهٔ ۲۳۴: تبسمش به لب از شرم خشم و کین گردد 216شمارهٔ ۲۳۵: ناوک غم جان شکافد سینه گر جوشن شو ...217شمارهٔ ۲۳۶: گهی که وقت علاج دماغ من باشد 218شمارهٔ ۲۳۷: رشکی به من گهی ز ادای سخن رسد 219شمارهٔ ۲۳۸: گلزار به شهر آمد و بازار چمن شد 220شمارهٔ ۲۳۹: چون ابر بهاری به سرم سایه فکن شد 221شمارهٔ ۲۴۰: هرگز به سیر گل دل محزون نمی رود 222شمارهٔ ۲۴۱: دریغ نقش امل ها بر آب جو بستند 223شمارهٔ ۲۴۲: دل کز تو شد بریده کم از سنگ و رو ...224شمارهٔ ۲۴۳: ساقی قدح نداد و سفال سبو نبود 225شمارهٔ ۲۴۴: نگاهت چشم جادو برنتابد 226شمارهٔ ۲۴۵: زان خم که زاهدان به قدم آب جو کنن ...227شمارهٔ ۲۴۶: آمد سحر که دیر و حرم رفت و رو کنن ...228شمارهٔ ۲۴۷: تو می رانی و خاطر با تو ذوق گفتگو ...229شمارهٔ ۲۴۸: ز گردش های چشمش مستی پیمانه می خی ...230شمارهٔ ۲۴۹: هوای کوی او آواره ام از خانه می س ...231شمارهٔ ۲۵۰: چو عریان شد چمن مرغ از ضرورت خانه ...232شمارهٔ ۲۵۱: درین سپید رقم قسمت و حواله نماند 233شمارهٔ ۲۵۲: به غمزه روز الستم همین معامله بود 234شمارهٔ ۲۵۳: عنان دل ز خودرایی به فریادم نگه د ...235شمارهٔ ۲۵۴: قاصد دلی آزرده تر از آبله دارد 236شمارهٔ ۲۵۵: عیشم خوش از آن شعله افروخته باشد 237شمارهٔ ۲۵۶: شب فغان را به در خلوت او باری بود 238شمارهٔ ۲۵۷: نه فوت صحبت این دوستان غمی دارد 239شمارهٔ ۲۵۸: حسن چندی سر به دل شوخی و خودرایی ...240شمارهٔ ۲۵۹: پرده برداشته ام از غم پنهانی چند 241شمارهٔ ۲۶۰: فلک مزدور ایمای تو باشد 242شمارهٔ ۲۶۱: هر سر شاخ درین باغ هوایی دارد 243شمارهٔ ۲۶۲: گردش چشم بتان مستی من حالی کرد 244شمارهٔ ۲۶۳: به صدق هرکه سوی کعبه ناقه راهی کر ...245شمارهٔ ۲۶۴: بر خوان ما نمک به ملاحت نشد لذیذ 246شمارهٔ ۲۶۵: منشین به شاهد آب رخ پارسا مبر 247شمارهٔ ۲۶۶: امروز کار و بار جهان را خراب گیر 248شمارهٔ ۲۶۷: می است چاره غم هوشمند را چه خبر 249شمارهٔ ۲۶۸: به بیرحمی دلی دارد دل صیاد از آن ...250شمارهٔ ۲۶۹: دچار هرکه شوی جز سراغ یار مگیر 251شمارهٔ ۲۷۰: یک باره در وفا برآور 252شمارهٔ ۲۷۱: طلوع باده ز شام و سحر دریغ مدار 253شمارهٔ ۲۷۲: ای مطرب جان سوخت دلم پرده دگر گیر 254شمارهٔ ۲۷۳: بزم خاصست درو نکته به دستور بیار 255شمارهٔ ۲۷۴: هر روز هست ناله مرغان درازتر 256شمارهٔ ۲۷۵: چشمش به راهی می رود مژگان نمناکش ...257شمارهٔ ۲۷۶: افلاک فتنه زاده به دامان روزگار 258شمارهٔ ۲۷۷: چشم زخم خلق را با حسن روزافزون چه ...259شمارهٔ ۲۷۸: غم گرد فراق دید از دور 260شمارهٔ ۲۷۹: تعظیم پیام دل آگاه نگه دار 261شمارهٔ ۲۸۰: دارم دلی ز طایر وحشی رمیده تر 262شمارهٔ ۲۸۱: هردم از زلف تو دارم کافرستانی دگر 263شمارهٔ ۲۸۲: ای صبا از گل عطار نشانی به من آر 264شمارهٔ ۲۸۳: درد دل را می کنم با صبر پیوندی دگ ...265شمارهٔ ۲۸۴: فارغ تر از دل تو ندیدم دلی دگر 266شمارهٔ ۲۸۵: هر که از درگه تو گردد باز 267شمارهٔ ۲۸۶: آن را که برد به مسند راز 268شمارهٔ ۲۸۷: تو درنیافته ای لذت وفا هرگز 269شمارهٔ ۲۸۸: بخت ما سست و عشق تو فیروز 270شمارهٔ ۲۸۹: ببند دست و می از شیشه در گلویم ری ...271شمارهٔ ۲۹۰: چرخ پرویز نیست آتش بیز 272شمارهٔ ۲۹۱: غمم به عیش درآمیخت عشق رنگ آمیز 273شمارهٔ ۲۹۲: شوریده است آب و گل قالبم هنوز 274شمارهٔ ۲۹۳: دل ها همه به بوی گل آویختست باز 275شمارهٔ ۲۹۴: سخن گویید با من کمتر امروز 276شمارهٔ ۲۹۵: خمش ز لابه که طبعش مشو شست هنوز 277شمارهٔ ۲۹۶: جام گیر اختر افتاده بر افلاک اندا ...278شمارهٔ ۲۹۷: سر برآور بر کله داران قباها تنگ س ...279شمارهٔ ۲۹۸: ذوق وجدان و نظر خالص شد و خامم هن ...280شمارهٔ ۲۹۹: پی تدارک تقصیر صبحدم برخیز 281شمارهٔ ۳۰۰: فتاده ام به میان غم از کران برخیز 282شمارهٔ ۳۰۱: نشست اختر پروین ز پرنیان برخیز 283شمارهٔ ۳۰۲: از طور صلح و عربده بیگانه ام هنوز 284شمارهٔ ۳۰۳: مرد بی حوصله مردانه نگردد هرگز 285شمارهٔ ۳۰۴: گر به دل خلوت نداری از جهانبانی گ ...286شمارهٔ ۳۰۵: سوی صحرای حقیقت برد عشقم از هوس 287شمارهٔ ۳۰۶: ناله اصحاب مسجد نیست بی فریادرس 288شمارهٔ ۳۰۷: کسی به مشک نگفتست کم کن از انفاس 289شمارهٔ ۳۰۸: گشود ابر بغل بر چمن سپاس سپاس 290شمارهٔ ۳۰۹: اکسیر حسن در نظر پارسا شناس 291شمارهٔ ۳۱۰: شورش عشق از دل شیدا مپرس 292شمارهٔ ۳۱۱: فصلی چنین گذشت و سحابی ندید کس 293شمارهٔ ۳۱۲: به امید توام خرسند ازین پس 294شمارهٔ ۳۱۳: از نیاز و طاعتم مقصود دیدارست و ب ...295شمارهٔ ۳۱۴: ما به دل شادیم از باغ و بهار ما م ...296شمارهٔ ۳۱۵: بگو به دیر خرابات السلام و مترس 297شمارهٔ ۳۱۶: خسته را فاتحه ای از لب خندان تو ب ...298شمارهٔ ۳۱۷: ای که نامه می نویسی سوی من فرمان ...299شمارهٔ ۳۱۸: صبح شد راه شهر و برزن پرس 300شمارهٔ ۳۱۹: دست کسی نبسته و افسون نکرده کس 301شمارهٔ ۳۲۰: با حکمت ایستاده ام اینم پناه بس 302شمارهٔ ۳۲۱: تو عیش و ناز مرا از امیدواری پرس 303شمارهٔ ۳۲۲: تو کودکی به بزرگان زبان درازی بس 304شمارهٔ ۳۲۳: به اختیار تو در باختم ارادت خویش 305شمارهٔ ۳۲۴: دهر پرفتنه و شورست ز چشم سیهش 306شمارهٔ ۳۲۵: یارب آن سرو که پرورده ای از اشک م ...307شمارهٔ ۳۲۶: در بغل مصحف و سجاده تقوا بر دوش 308شمارهٔ ۳۲۷: از خوی کریم تو گنه گشت فراموش 309شمارهٔ ۳۲۸: بزم خالی می شود مطرب خموش 310شمارهٔ ۳۲۹: داشتم از درد جدایی خروش 311شمارهٔ ۳۳۰: غیرتم بانگ زد که: دور او باش 312شمارهٔ ۳۳۱: حیاتی در گذر دارم چه پرسی بود و ن ...313شمارهٔ ۳۳۲: از فراق یار ناخشنود خویش 314شمارهٔ ۳۳۳: هرجا که بود روز خوش و روزگار خوش 315شمارهٔ ۳۳۴: ساقی بیار جام می خوشگوار پیش 316شمارهٔ ۳۳۵: گر جهان کشته بیداد شود برگذرش 317شمارهٔ ۳۳۶: آن که غایب از نظر گردید درمی یابم ...318شمارهٔ ۳۳۷: خرامان آمد از می در سر آتش 319شمارهٔ ۳۳۸: به سینه گریه گره شد نقاب برتر کش 320شمارهٔ ۳۳۹: بر کس نمانده سنگم زد و چشم شوخ و ...321شمارهٔ ۳۴۰: شرمسارم از دل بی صبر و بی آرام خو ...322شمارهٔ ۳۴۱: بلاست خط نگارین و زلف خود به خمش 323شمارهٔ ۳۴۲: هرگز گلی شکفته نشد از نسیم خویش 324شمارهٔ ۳۴۳: یا در درون قبه این آسمان مباش 325شمارهٔ ۳۴۴: کی بود شفقت دل سوی اسیران کشدش 326شمارهٔ ۳۴۵: بزم می سازیم سامان گر نباشد گو مب ...327شمارهٔ ۳۴۶: از نقل و باده گوشه دل گشته روشنش 328شمارهٔ ۳۴۷: مطرب به گوشم زد نوا از گریه محزون ...329شمارهٔ ۳۴۸: بر غمزده ای خنده زدم گفت حزین باش 330شمارهٔ ۳۴۹: بی تو نه با غم خوش و نی خانه خوش 331شمارهٔ ۳۵۰: رمید طایر جانم ز آشیانه خویش 332شمارهٔ ۳۵۱: طاعت پیر مغان کن وز همه بیگانه با ...333شمارهٔ ۳۵۲: لطف می خون در رگ افسرده می آرد به ...334شمارهٔ ۳۵۳: افغان که بعد صد طلب و جستجوی خویش 335شمارهٔ ۳۵۴: افسر به قبادی ده و خاتم به جمی بخ ...336شمارهٔ ۳۵۵: بستم در تصرف گفت و شنید خویش 337شمارهٔ ۳۵۶: به بوی می دو سه ژولیده مرقع پوش 338شمارهٔ ۳۵۷: دم دم شاهدست و می می خاص 339شمارهٔ ۳۵۸: حریف خود شو و یا خود برآر آز خلوت ...340شمارهٔ ۳۵۹: ساقیا برخیز با مستان برقص 341شمارهٔ ۳۶۰: هرکه چون یوسف شود از محنت زندان خ ...342شمارهٔ ۳۶۱: همیشه خنده شادی به آن لبان مخصوص 343شمارهٔ ۳۶۲: نه خانقاه نشین می شویم و نی مرتاض 344شمارهٔ ۳۶۳: دهم دو ملک به یک نغمه رباب عوض 345شمارهٔ ۳۶۴: حضور وقت نمی یابم و حلاوت فرض 346شمارهٔ ۳۶۵: هر صبح کن دو جام شراب مغانه فرض 347شمارهٔ ۳۶۶: از جمال تو کمال بشری بود غرض 348شمارهٔ ۳۶۷: روی دل با دوست باید داشت در مرگ و ...349شمارهٔ ۳۶۸: حکم جفا صحیح و امید وفا غلط 350شمارهٔ ۳۶۹: صد جا در انتخاب تو پیدا کنم غلط 351شمارهٔ ۳۷۰: در عشق کار بوده و سامان نبوده شرط 352شمارهٔ ۳۷۱: جگر به خنده همی سوز و بر کران می ...353شمارهٔ ۳۷۲: درود پاک تو بر ریش باصفا واعظ 354شمارهٔ ۳۷۳: نی خاطرم از کتاب محظوظ 355شمارهٔ ۳۷۴: اگر تو نشنوی از ناله های زار چه ح ...356شمارهٔ ۳۷۵: هنوز عارف و عامی نداشتند نزاع 357شمارهٔ ۳۷۶: به فالی از لب تو تا ابد هما قانع 358شمارهٔ ۳۷۷: پای کوبان دست افشان در سماع 359شمارهٔ ۳۷۸: فریب دختر رز خواهشیست نامسموع 360شمارهٔ ۳۷۹: کند همیشه به دل چشم روسیاه نزاع 361شمارهٔ ۳۸۰: گوید سحر که شب گذر افکنده ای به ب ...362شمارهٔ ۳۸۱: راز دیرینه ز رخ پرده برانداخت دری ...363شمارهٔ ۳۸۲: نه گل این جا ز عشق خار فارغ 364شمارهٔ ۳۸۳: جان به لب از شوق و می آرند پیغامم ...365شمارهٔ ۳۸۴: نالم ز چرخ اگر نه بر افغان خورم د ...366شمارهٔ ۳۸۵: آنی به اثر داری و شأنی به تصرف 367شمارهٔ ۳۸۶: فتنه با زلف تو گرفته طرف 368شمارهٔ ۳۸۷: تو این گشاد و گره ها به دام فکر م ...369شمارهٔ ۳۸۸: هر که تایب گردد از می بر رخ او رن ...370شمارهٔ ۳۸۹: کرشمه تو برد از قمارخانه حریف 371شمارهٔ ۳۹۰: لب ساقی روان ها، دل چشمه حقایق 372شمارهٔ ۳۹۱: صبح اول کرده عشقت عشوه ای در کار ...373شمارهٔ ۳۹۲: رفیق تر نکند در ره تو کام رفیق 374شمارهٔ ۳۹۳: ره نداد آه قدرم بر سر خوان تو ملک 375شمارهٔ ۳۹۴: نگشت دامن گردی درین بیابان چاک 376شمارهٔ ۳۹۵: درهای بسته واشد ز آه سحر مبارک 377شمارهٔ ۳۹۶: رسید فصل گل و عیش گلشنم نزدیک 378شمارهٔ ۳۹۷: نقش دیبا چنان کشید فرنگ 379شمارهٔ ۳۹۸: تا عشق چه ها کند به بلبل 380شمارهٔ ۳۹۹: مرحبا ساقی خجسته جمال 381شمارهٔ ۴۰۰: گر کشف حجب خواهی بستان می ناب اول 382شمارهٔ ۴۰۱: درین بستان به جهد از خار بگسل 383شمارهٔ ۴۰۲: به لغزش دست از دلدار مگسل 384شمارهٔ ۴۰۳: نیم ز کعبه به می خوردن مجاز خجل 385شمارهٔ ۴۰۴: زان شب که یار کرد نگاهی به سوی دل 386شمارهٔ ۴۰۵: نخست عشق به میخانه کرد نزول 387شمارهٔ ۴۰۶: کتاب خوانده شد و، شبهه ای نشد مغف ...388شمارهٔ ۴۰۷: منادیست در آن کو که خون زنده سبیل 389شمارهٔ ۴۰۸: صبح چو دم برآورد همرهی صبا کنم 390شمارهٔ ۴۰۹: ما حال خویش بی سر و بی پا نوشته ا ...391شمارهٔ ۴۱۰: ما به برهان و خبر پیرو ترسا نشویم 392شمارهٔ ۴۱۱: گهی بر فرش سنبل، گاه بر روی گیا ا ...393شمارهٔ ۴۱۲: ما چو سیل این خار از اول به پشت پ ...394شمارهٔ ۴۱۳: نمی گردید کوته رشته معنی، رها کرد ...395شمارهٔ ۴۱۴: از ما حذر که دست ز آداب شسته ایم 396شمارهٔ ۴۱۵: ما قلم در آتش و دفتر در آب افکنده ...397شمارهٔ ۴۱۶: می روم زین کوی و وز رشک محبت می ر ...398شمارهٔ ۴۱۷: باز از جرم شکایت ناامید از رحمتم 399شمارهٔ ۴۱۸: تا به کی خیمه چو گل بر گذر باد زن ...400شمارهٔ ۴۱۹: سوزن به دل از بخیه و پیوند شکستیم 401شمارهٔ ۴۲۰: بسیار نظره کردم در گرم و سرد عالم 402شمارهٔ ۴۲۱: ز خراش دم به رقت، ز گداز دل به در ...403شمارهٔ ۴۲۲: سوخت چون شمع پای تا بسرم 404شمارهٔ ۴۲۳: آتشین گفتار خاکی پیکرم 405شمارهٔ ۴۲۴: به گل پیراهنی امیدوارم 406شمارهٔ ۴۲۵: من روز ره خانه خمار ندانم 407شمارهٔ ۴۲۶: در دشمن زنم و دوستی اظهار کنم 408شمارهٔ ۴۲۷: رضا به عشق کدام است و اختیار کدام 409شمارهٔ ۴۲۸: هرکجا ساخت غمی دایره مسمار شدم 410شمارهٔ ۴۲۹: همیشه تار و پود کار ناهموار می بس ...411شمارهٔ ۴۳۰: زین غم نه گریه آید و نی ناله برکش ...412شمارهٔ ۴۳۱: چند در دل آرزو را خاک غم بر سر کن ...413شمارهٔ ۴۳۲: شب در بتخانه ای را با دو چشم تر ز ...414شمارهٔ ۴۳۳: به تمنای غلط بر همه کس میر شدیم 415شمارهٔ ۴۳۴: نه مقامی که در آن زاد سفر تازه کن ...416شمارهٔ ۴۳۵: جز نسخه احوال کسان پیش ندارم 417شمارهٔ ۴۳۶: غساله شوی ته کاسه و ایاغ شدم 418شمارهٔ ۴۳۷: بی روی تو پروانه ای امشب به چراغم 419شمارهٔ ۴۳۸: ز جا نتوانم از کم نشئگی چالاک برخ ...420شمارهٔ ۴۳۹: شب نه تشویش صبا نی شور بلبل داشتم 421شمارهٔ ۴۴۰: خود را کباب ازین دل خودکام کرده ا ...422شمارهٔ ۴۴۱: خواهم که به آزادی دل نام برآرم 423شمارهٔ ۴۴۲: خاک دیگر بر سر مژگان بی غم می کنم 424شمارهٔ ۴۴۳: امروز پیشت از غم خود دم نمی زنم 425شمارهٔ ۴۴۴: تا از قضای دشت به گلشن فتاده ام 426شمارهٔ ۴۴۵: ز خیل نغمه سنجان رفتم و طرز کهن ب ...427شمارهٔ ۴۴۶: سخن دوست گران بود فراوان کردم 428شمارهٔ ۴۴۷: مشنو استغفار من کز اهل ایمان نیست ...429شمارهٔ ۴۴۸: هنر در شست و ناوک در کف و زه بر ک ...430شمارهٔ ۴۴۹: شکوه نقصان داشت فصلی از میان اندا ...431شمارهٔ ۴۵۰: کعبه و دیر شدم صد ره و ویران گشتم 432شمارهٔ ۴۵۱: ضبط حرفی می کنم کز وی زبان می سوز ...433شمارهٔ ۴۵۲: رخ نما تا رونما جان آوریم 434شمارهٔ ۴۵۳: به جست و جوی تو سرتاسر جهان بدوم 435شمارهٔ ۴۵۴: همیشه گریه تلخی در آستین دارم 436شمارهٔ ۴۵۵: تا به کی از کثرت غم روی بر زانو ن ...437شمارهٔ ۴۵۶: مبین به رد و قبولم که نیکخواه توا ...438شمارهٔ ۴۵۷: ما برق جای نور به کاشانه برده ایم 439شمارهٔ ۴۵۸: یک گلیم، اما به رتبت چون خم و پیم ...440شمارهٔ ۴۵۹: ساقی به زحمت آمده ام تا به پای خم 441شمارهٔ ۴۶۰: دهشت از صیدم مکن بی زخم کاری نیست ...442شمارهٔ ۴۶۱: دست در طره آشفته یاری نزدیم 443شمارهٔ ۴۶۲: کنم بی باده بدمستی که سودایی دگر ...444شمارهٔ ۴۶۳: عشق تو شیرازه اجزای من 445شمارهٔ ۴۶۴: نه مراست حسن خصلی به عیار سربلندا ...446شمارهٔ ۴۶۵: پیش بنشین ساغری بستان و طبع آزاد ...447شمارهٔ ۴۶۶: صد غم ز غم پیاله ستاند به یاد من 448شمارهٔ ۴۶۷: درمان ضعف دل به لب نوشخند کن 449شمارهٔ ۴۶۸: نوش می ریزد حدیثت در گزند خویشتن 450شمارهٔ ۴۶۹: بسی الطاف و احسان کرد حیرانم چه د ...451شمارهٔ ۴۷۰: منه به رنگ جهان دل، دی و بهاران ب ...452شمارهٔ ۴۷۱: دیریست بیرون رفته ام از اختیار خو ...453شمارهٔ ۴۷۲: دلم شد زودرنج آزار او کن 454شمارهٔ ۴۷۳: به گریه در دل تو گر اثر توان کردن 455شمارهٔ ۴۷۴: چه خوشست از دو یکدل سر حرف باز کر ...456شمارهٔ ۴۷۵: می دود حاجت به راه خواهش از دنبال ...457شمارهٔ ۴۷۶: ساقی صلای عام است کاری به کام گرد ...458شمارهٔ ۴۷۷: مردانه قماری کن دستی به دو عالم ز ...459شمارهٔ ۴۷۸: با مسلمان زادگان تا کی دل و جان ب ...460شمارهٔ ۴۷۹: بیمار بی دردی دلا درمان نخواهی یا ...461شمارهٔ ۴۸۰: غم از دل بر کران نتوان نهادن 462شمارهٔ ۴۸۱: چند فارغ از نشاط درد و درمان زیست ...463شمارهٔ ۴۸۲: عمر اگر باقیست رنجش ها کهن خواهد ...464شمارهٔ ۴۸۳: در چراغ حکمت از مغز خرد روغن مکن 465شمارهٔ ۴۸۴: دلا رو زان خم ابرو بگردان 466شمارهٔ ۴۸۵: سبو بیار و پر از آب زندگانی کن 467شمارهٔ ۴۸۶: عیش تنگم کز دل افشردن چکد خوناب ا ...468شمارهٔ ۴۸۷: به دل فگار دارم گله بی نهایت از ت ...469شمارهٔ ۴۸۸: دوش کردیم دل و دیده به دیدار گرو 470شمارهٔ ۴۸۹: همنفسی به جان خرم قافله تتار کو؟471شمارهٔ ۴۹۰: به دوریت نتوان بود نیز دور از تو 472شمارهٔ ۴۹۱: نوید عهد گل از نورسان باغ شنو 473شمارهٔ ۴۹۲: نیست دوران را نشاطی رطل مالامال ک ...474شمارهٔ ۴۹۳: از صبح روزگار گشاد جبین مجو 475شمارهٔ ۴۹۴: به دست طبع عنان داده ای دریغ از ت ...476شمارهٔ ۴۹۵: از نصیحت برفروزد روی تو 477شمارهٔ ۴۹۶: حسن از خط شود قوی بازو 478شمارهٔ ۴۹۷: کاریست بر ملا گذران در خفا گره 479شمارهٔ ۴۹۸: دلی دارم ازو دل ها شکسته 480شمارهٔ ۴۹۹: پرده بردار و صلای می به شیخ و شاب ...481شمارهٔ ۵۰۰: تا شوی هم انس آگاهی اطلاق خواب ده 482شمارهٔ ۵۰۱: عشق افسر ز سر جم به اشارت برده 483شمارهٔ ۵۰۲: فکر و غم را سر به جان مردم ناشاد ...484شمارهٔ ۵۰۳: از خوی تند و سرکشت کس ایمن و خشنو ...485شمارهٔ ۵۰۴: از گلستان گل به بازار آمده 486شمارهٔ ۵۰۵: شاهدی بر سر این کوچه پدیدار شده 487شمارهٔ ۵۰۶: در بند تو زنجیر گرفتار شکسته 488شمارهٔ ۵۰۷: آنی که به جان ناز تو را حور کشیده 489شمارهٔ ۵۰۸: دیوانه ام ز خانه مشوش برآمده 490شمارهٔ ۵۰۹: روندگان ملولیم روبهم کرده 491شمارهٔ ۵۱۰: در عهد تو یک سر به گریبان نرسیده 492شمارهٔ ۵۱۱: تو بر سر کودکان نهاده 493شمارهٔ ۵۱۲: کیست این از روی رعنایی به جولان آ ...494شمارهٔ ۵۱۳: دلم گداخته غم وز تنم توان رفته 495شمارهٔ ۵۱۴: آب رز در خم آتشین نشده 496شمارهٔ ۵۱۵: کجایی ای گل و مل را به رنگ و بو ک ...497شمارهٔ ۵۱۶: دل بر این ناخوش آشیانه منه 498شمارهٔ ۵۱۷: غم به سزا داده یی دل به نوا کرده ...499شمارهٔ ۵۱۸: در شهر و کو هنگامه ها بهر تماشا ک ...500شمارهٔ ۵۱۹: دگر خدا بود ای دل سر کجا داری 501شمارهٔ ۵۲۰: درین میدان پر نیرنگ حیرانست دانای ...502شمارهٔ ۵۲۱: ازین مجلس نمی خیزد دمی کاحیا کند ...503شمارهٔ ۵۲۲: بر دماغم دویده شیدایی 504شمارهٔ ۵۲۳: غیر از تو نگنجد به سرایی که تو با ...505شمارهٔ ۵۲۴: دیریست ز گوشه نقابی 506شمارهٔ ۵۲۵: چه باید مرد را، طبع بلند و مشرب ن ...507شمارهٔ ۵۲۶: عقلم وداع عصمت کرد از تنگ شرابی 508شمارهٔ ۵۲۷: نیست با مشاطه گلبن طرازم حاجتی 509شمارهٔ ۵۲۸: دریغ از صف مردان برون نتاخت یکی 510شمارهٔ ۵۲۹: دو گرم و رخ زرد از که داری؟511شمارهٔ ۵۳۰: چند ما را به مدارا و فسون بند کنی ...512شمارهٔ ۵۳۱: چو لعبتان خیال اند آدمی و پری 513شمارهٔ ۵۳۲: از ما نهان ز کثرت اغیار بوده ای 514شمارهٔ ۵۳۳: به مویی بسته صبرم نغمه تار است پن ...515شمارهٔ ۵۳۴: چمن قربانگه دنیای خونخوارست پندار ...516شمارهٔ ۵۳۵: دریغا در چنین فصلی حریفم یار بایس ...517شمارهٔ ۵۳۶: گر حسن جمال تو طلبکار نبودی 518شمارهٔ ۵۳۷: گر پای سرو و دامن یاری گرفته ای 519شمارهٔ ۵۳۸: به توتیای رهم خون ز چشم تر چیدی 520شمارهٔ ۵۳۹: کمند عشوه گشادی و فتنه سر دادی 521شمارهٔ ۵۴۰: به خودبینی به جز بتگر نباشی 522شمارهٔ ۵۴۱: سوی هرکس به عنایت نظر انداخته ای 523شمارهٔ ۵۴۲: زان عنبرین کلاله که بر سر نهاده ا ...524شمارهٔ ۵۴۳: بس در وفا تأمل و تأخیر می کنی 525شمارهٔ ۵۴۴: وقت آن آمد که خرگه با گل سوری زنی 526شمارهٔ ۵۴۵: از کم سخنی و سر به زیری 527شمارهٔ ۵۴۶: تو را گفتم ز صبح وصل مهرافروزتر ب ...528شمارهٔ ۵۴۷: خلوتی خواهم و سودای سر زلف کسی 529شمارهٔ ۵۴۸: شد آخر روز بر ناییی و میل دل همان ...530شمارهٔ ۵۴۹: یک ره کم این حجره خاکی نگرفتی 531شمارهٔ ۵۵۰: در هیچ مقامم نگذارد به درنگی 532شمارهٔ ۵۵۱: گه به عشق کاکلت بر سینه سازم سنبل ...533شمارهٔ ۵۵۲: کی سر غنچه او از هر بیان بیابی 534شمارهٔ ۵۵۳: گر برون از برقع آن زلف پریشان آمد ...535شمارهٔ ۵۵۴: جهان به طره عنبرفشان بیارایی 536شمارهٔ ۵۵۵: نوشی به صد جان رایگان قوت روان کی ...537شمارهٔ ۵۵۶: کجایی گنج پنهانی کجایی؟538شمارهٔ ۵۵۷: سحر که سنبلم از جیب پیرهن بکشی 539شمارهٔ ۵۵۸: سر داده ای و بند نهانی نهاده ای 540شمارهٔ ۵۵۹: ز نیرنگ نطقش به مضمون نیایی 541شمارهٔ ۵۶۰: نه گلم کفاف رنگی نه گلم پسند بویی 542شمارهٔ ۵۶۱: درک هر راز کجا زان عجمی زاده کنی 543شمارهٔ ۵۶۲: نی سنبل تنباکویی نه آتش رخساره ای 544شمارهٔ ۵۶۳: به تسیح و مصلا کرده ای میخانه آرا ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ