به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوریغزل هاشمارهٔ ۳۱۹: دست کسی نبسته و افسون نکرده کس

850عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دست کسی نبسته و افسون نکرده کس
هستی تمام برده و محزون نکرده کس
تلخی به خنده گفته و باطل نکرده خیر
نوشی به قهر داده و ممنون نکرده کس
رنجور آن نگاهم و محتاج آن لبم
مارم به جان گزیده و افسون نکرده کس
در جلوه گاه وصل تو از بس هجوم رشک
یوسف به چه فتاده و بیرون نکرده کس
احیای قبر ما که به کوی تو می کنند
عیسی به دار مانده و مدفون نکرده کس
جام شراب عیش حریفان لبالبست
بی غصه در پیاله ما خون نکرده کس
صد قرن بر محبت لیلی گذشته است
بیداد بر قبله مجنون نکرده کس
اعراض از کلام «نظیری » چه می کنی
انکار نخل قامت موزون نکرده کس

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۱۸: صبح شد راه شهر و برزن پرس 2شمارهٔ ۳۱۹: دست کسی نبسته و افسون نکرده کس 3شمارهٔ ۳۲۰: با حکمت ایستاده ام اینم پناه بس 4شمارهٔ ۳۲۱: تو عیش و ناز مرا از امیدواری پرس 5شمارهٔ ۳۲۲: تو کودکی به بزرگان زبان درازی بس 6شمارهٔ ۳۲۳: به اختیار تو در باختم ارادت خویش 7شمارهٔ ۳۲۴: دهر پرفتنه و شورست ز چشم سیهش 8شمارهٔ ۳۲۵: یارب آن سرو که پرورده ای از اشک م ...9شمارهٔ ۳۲۶: در بغل مصحف و سجاده تقوا بر دوش 10شمارهٔ ۳۲۷: از خوی کریم تو گنه گشت فراموش 11شمارهٔ ۳۲۸: بزم خالی می شود مطرب خموش 12شمارهٔ ۳۲۹: داشتم از درد جدایی خروش 13شمارهٔ ۳۳۰: غیرتم بانگ زد که: دور او باش 14شمارهٔ ۳۳۱: حیاتی در گذر دارم چه پرسی بود و ن ...15شمارهٔ ۳۳۲: از فراق یار ناخشنود خویش 16شمارهٔ ۳۳۳: هرجا که بود روز خوش و روزگار خوش 17شمارهٔ ۳۳۴: ساقی بیار جام می خوشگوار پیش 18شمارهٔ ۳۳۵: گر جهان کشته بیداد شود برگذرش 19شمارهٔ ۳۳۶: آن که غایب از نظر گردید درمی یابم ...20شمارهٔ ۳۳۷: خرامان آمد از می در سر آتش 21شمارهٔ ۳۳۸: به سینه گریه گره شد نقاب برتر کش 22شمارهٔ ۳۳۹: بر کس نمانده سنگم زد و چشم شوخ و ...23شمارهٔ ۳۴۰: شرمسارم از دل بی صبر و بی آرام خو ...24شمارهٔ ۳۴۱: بلاست خط نگارین و زلف خود به خمش 25شمارهٔ ۳۴۲: هرگز گلی شکفته نشد از نسیم خویش 26شمارهٔ ۳۴۳: یا در درون قبه این آسمان مباش 27شمارهٔ ۳۴۴: کی بود شفقت دل سوی اسیران کشدش 28شمارهٔ ۳۴۵: بزم می سازیم سامان گر نباشد گو مب ...29شمارهٔ ۳۴۶: از نقل و باده گوشه دل گشته روشنش 30شمارهٔ ۳۴۷: مطرب به گوشم زد نوا از گریه محزون ...31شمارهٔ ۳۴۸: بر غمزده ای خنده زدم گفت حزین باش 32شمارهٔ ۳۴۹: بی تو نه با غم خوش و نی خانه خوش 33شمارهٔ ۳۵۰: رمید طایر جانم ز آشیانه خویش 34شمارهٔ ۳۵۱: طاعت پیر مغان کن وز همه بیگانه با ...35شمارهٔ ۳۵۲: لطف می خون در رگ افسرده می آرد به ...36شمارهٔ ۳۵۳: افغان که بعد صد طلب و جستجوی خویش 37شمارهٔ ۳۵۴: افسر به قبادی ده و خاتم به جمی بخ ...38شمارهٔ ۳۵۵: بستم در تصرف گفت و شنید خویش 39شمارهٔ ۳۵۶: به بوی می دو سه ژولیده مرقع پوش 40شمارهٔ ۳۵۷: دم دم شاهدست و می می خاص 41شمارهٔ ۳۵۸: حریف خود شو و یا خود برآر آز خلوت ...42شمارهٔ ۳۵۹: ساقیا برخیز با مستان برقص 43شمارهٔ ۳۶۰: هرکه چون یوسف شود از محنت زندان خ ...44شمارهٔ ۳۶۱: همیشه خنده شادی به آن لبان مخصوص 45شمارهٔ ۳۶۲: نه خانقاه نشین می شویم و نی مرتاض 46شمارهٔ ۳۶۳: دهم دو ملک به یک نغمه رباب عوض 47شمارهٔ ۳۶۴: حضور وقت نمی یابم و حلاوت فرض 48شمارهٔ ۳۶۵: هر صبح کن دو جام شراب مغانه فرض 49شمارهٔ ۳۶۶: از جمال تو کمال بشری بود غرض 50شمارهٔ ۳۶۷: روی دل با دوست باید داشت در مرگ و ...51شمارهٔ ۳۶۸: حکم جفا صحیح و امید وفا غلط 52شمارهٔ ۳۶۹: صد جا در انتخاب تو پیدا کنم غلط 53شمارهٔ ۳۷۰: در عشق کار بوده و سامان نبوده شرط 54شمارهٔ ۳۷۱: جگر به خنده همی سوز و بر کران می ...55شمارهٔ ۳۷۲: درود پاک تو بر ریش باصفا واعظ 56شمارهٔ ۳۷۳: نی خاطرم از کتاب محظوظ 57شمارهٔ ۳۷۴: اگر تو نشنوی از ناله های زار چه ح ...58شمارهٔ ۳۷۵: هنوز عارف و عامی نداشتند نزاع 59شمارهٔ ۳۷۶: به فالی از لب تو تا ابد هما قانع 60شمارهٔ ۳۷۷: پای کوبان دست افشان در سماع 61شمارهٔ ۳۷۸: فریب دختر رز خواهشیست نامسموع 62شمارهٔ ۳۷۹: کند همیشه به دل چشم روسیاه نزاع 63شمارهٔ ۳۸۰: گوید سحر که شب گذر افکنده ای به ب ...64شمارهٔ ۳۸۱: راز دیرینه ز رخ پرده برانداخت دری ...65شمارهٔ ۳۸۲: نه گل این جا ز عشق خار فارغ 66شمارهٔ ۳۸۳: جان به لب از شوق و می آرند پیغامم ...67شمارهٔ ۳۸۴: نالم ز چرخ اگر نه بر افغان خورم د ...68شمارهٔ ۳۸۵: آنی به اثر داری و شأنی به تصرف 69شمارهٔ ۳۸۶: فتنه با زلف تو گرفته طرف 70شمارهٔ ۳۸۷: تو این گشاد و گره ها به دام فکر م ...71شمارهٔ ۳۸۸: هر که تایب گردد از می بر رخ او رن ...72شمارهٔ ۳۸۹: کرشمه تو برد از قمارخانه حریف 73شمارهٔ ۳۹۰: لب ساقی روان ها، دل چشمه حقایق 74شمارهٔ ۳۹۱: صبح اول کرده عشقت عشوه ای در کار ...75شمارهٔ ۳۹۲: رفیق تر نکند در ره تو کام رفیق 76شمارهٔ ۳۹۳: ره نداد آه قدرم بر سر خوان تو ملک 77شمارهٔ ۳۹۴: نگشت دامن گردی درین بیابان چاک 78شمارهٔ ۳۹۵: درهای بسته واشد ز آه سحر مبارک 79شمارهٔ ۳۹۶: رسید فصل گل و عیش گلشنم نزدیک 80شمارهٔ ۳۹۷: نقش دیبا چنان کشید فرنگ 81شمارهٔ ۳۹۸: تا عشق چه ها کند به بلبل 82شمارهٔ ۳۹۹: مرحبا ساقی خجسته جمال 83شمارهٔ ۴۰۰: گر کشف حجب خواهی بستان می ناب اول 84شمارهٔ ۴۰۱: درین بستان به جهد از خار بگسل 85شمارهٔ ۴۰۲: به لغزش دست از دلدار مگسل 86شمارهٔ ۴۰۳: نیم ز کعبه به می خوردن مجاز خجل 87شمارهٔ ۴۰۴: زان شب که یار کرد نگاهی به سوی دل 88شمارهٔ ۴۰۵: نخست عشق به میخانه کرد نزول 89شمارهٔ ۴۰۶: کتاب خوانده شد و، شبهه ای نشد مغف ...90شمارهٔ ۴۰۷: منادیست در آن کو که خون زنده سبیل 91شمارهٔ ۴۰۸: صبح چو دم برآورد همرهی صبا کنم 92شمارهٔ ۴۰۹: ما حال خویش بی سر و بی پا نوشته ا ...93شمارهٔ ۴۱۰: ما به برهان و خبر پیرو ترسا نشویم 94شمارهٔ ۴۱۱: گهی بر فرش سنبل، گاه بر روی گیا ا ...95شمارهٔ ۴۱۲: ما چو سیل این خار از اول به پشت پ ...96شمارهٔ ۴۱۳: نمی گردید کوته رشته معنی، رها کرد ...97شمارهٔ ۴۱۴: از ما حذر که دست ز آداب شسته ایم 98شمارهٔ ۴۱۵: ما قلم در آتش و دفتر در آب افکنده ...99شمارهٔ ۴۱۶: می روم زین کوی و وز رشک محبت می ر ...100شمارهٔ ۴۱۷: باز از جرم شکایت ناامید از رحمتم 101شمارهٔ ۴۱۸: تا به کی خیمه چو گل بر گذر باد زن ...102شمارهٔ ۴۱۹: سوزن به دل از بخیه و پیوند شکستیم 103شمارهٔ ۴۲۰: بسیار نظره کردم در گرم و سرد عالم 104شمارهٔ ۴۲۱: ز خراش دم به رقت، ز گداز دل به در ...105شمارهٔ ۴۲۲: سوخت چون شمع پای تا بسرم 106شمارهٔ ۴۲۳: آتشین گفتار خاکی پیکرم 107شمارهٔ ۴۲۴: به گل پیراهنی امیدوارم 108شمارهٔ ۴۲۵: من روز ره خانه خمار ندانم 109شمارهٔ ۴۲۶: در دشمن زنم و دوستی اظهار کنم 110شمارهٔ ۴۲۷: رضا به عشق کدام است و اختیار کدام 111شمارهٔ ۴۲۸: هرکجا ساخت غمی دایره مسمار شدم 112شمارهٔ ۴۲۹: همیشه تار و پود کار ناهموار می بس ...113شمارهٔ ۴۳۰: زین غم نه گریه آید و نی ناله برکش ...114شمارهٔ ۴۳۱: چند در دل آرزو را خاک غم بر سر کن ...115شمارهٔ ۴۳۲: شب در بتخانه ای را با دو چشم تر ز ...116شمارهٔ ۴۳۳: به تمنای غلط بر همه کس میر شدیم 117شمارهٔ ۴۳۴: نه مقامی که در آن زاد سفر تازه کن ...118شمارهٔ ۴۳۵: جز نسخه احوال کسان پیش ندارم 119شمارهٔ ۴۳۶: غساله شوی ته کاسه و ایاغ شدم 120شمارهٔ ۴۳۷: بی روی تو پروانه ای امشب به چراغم 121شمارهٔ ۴۳۸: ز جا نتوانم از کم نشئگی چالاک برخ ...122شمارهٔ ۴۳۹: شب نه تشویش صبا نی شور بلبل داشتم 123شمارهٔ ۴۴۰: خود را کباب ازین دل خودکام کرده ا ...124شمارهٔ ۴۴۱: خواهم که به آزادی دل نام برآرم 125شمارهٔ ۴۴۲: خاک دیگر بر سر مژگان بی غم می کنم 126شمارهٔ ۴۴۳: امروز پیشت از غم خود دم نمی زنم 127شمارهٔ ۴۴۴: تا از قضای دشت به گلشن فتاده ام 128شمارهٔ ۴۴۵: ز خیل نغمه سنجان رفتم و طرز کهن ب ...129شمارهٔ ۴۴۶: سخن دوست گران بود فراوان کردم 130شمارهٔ ۴۴۷: مشنو استغفار من کز اهل ایمان نیست ...131شمارهٔ ۴۴۸: هنر در شست و ناوک در کف و زه بر ک ...132شمارهٔ ۴۴۹: شکوه نقصان داشت فصلی از میان اندا ...133شمارهٔ ۴۵۰: کعبه و دیر شدم صد ره و ویران گشتم 134شمارهٔ ۴۵۱: ضبط حرفی می کنم کز وی زبان می سوز ...135شمارهٔ ۴۵۲: رخ نما تا رونما جان آوریم 136شمارهٔ ۴۵۳: به جست و جوی تو سرتاسر جهان بدوم 137شمارهٔ ۴۵۴: همیشه گریه تلخی در آستین دارم 138شمارهٔ ۴۵۵: تا به کی از کثرت غم روی بر زانو ن ...139شمارهٔ ۴۵۶: مبین به رد و قبولم که نیکخواه توا ...140شمارهٔ ۴۵۷: ما برق جای نور به کاشانه برده ایم 141شمارهٔ ۴۵۸: یک گلیم، اما به رتبت چون خم و پیم ...142شمارهٔ ۴۵۹: ساقی به زحمت آمده ام تا به پای خم 143شمارهٔ ۴۶۰: دهشت از صیدم مکن بی زخم کاری نیست ...144شمارهٔ ۴۶۱: دست در طره آشفته یاری نزدیم 145شمارهٔ ۴۶۲: کنم بی باده بدمستی که سودایی دگر ...146شمارهٔ ۴۶۳: عشق تو شیرازه اجزای من 147شمارهٔ ۴۶۴: نه مراست حسن خصلی به عیار سربلندا ...148شمارهٔ ۴۶۵: پیش بنشین ساغری بستان و طبع آزاد ...149شمارهٔ ۴۶۶: صد غم ز غم پیاله ستاند به یاد من 150شمارهٔ ۴۶۷: درمان ضعف دل به لب نوشخند کن 151شمارهٔ ۴۶۸: نوش می ریزد حدیثت در گزند خویشتن 152شمارهٔ ۴۶۹: بسی الطاف و احسان کرد حیرانم چه د ...153شمارهٔ ۴۷۰: منه به رنگ جهان دل، دی و بهاران ب ...154شمارهٔ ۴۷۱: دیریست بیرون رفته ام از اختیار خو ...155شمارهٔ ۴۷۲: دلم شد زودرنج آزار او کن 156شمارهٔ ۴۷۳: به گریه در دل تو گر اثر توان کردن 157شمارهٔ ۴۷۴: چه خوشست از دو یکدل سر حرف باز کر ...158شمارهٔ ۴۷۵: می دود حاجت به راه خواهش از دنبال ...159شمارهٔ ۴۷۶: ساقی صلای عام است کاری به کام گرد ...160شمارهٔ ۴۷۷: مردانه قماری کن دستی به دو عالم ز ...161شمارهٔ ۴۷۸: با مسلمان زادگان تا کی دل و جان ب ...162شمارهٔ ۴۷۹: بیمار بی دردی دلا درمان نخواهی یا ...163شمارهٔ ۴۸۰: غم از دل بر کران نتوان نهادن 164شمارهٔ ۴۸۱: چند فارغ از نشاط درد و درمان زیست ...165شمارهٔ ۴۸۲: عمر اگر باقیست رنجش ها کهن خواهد ...166شمارهٔ ۴۸۳: در چراغ حکمت از مغز خرد روغن مکن 167شمارهٔ ۴۸۴: دلا رو زان خم ابرو بگردان 168شمارهٔ ۴۸۵: سبو بیار و پر از آب زندگانی کن 169شمارهٔ ۴۸۶: عیش تنگم کز دل افشردن چکد خوناب ا ...170شمارهٔ ۴۸۷: به دل فگار دارم گله بی نهایت از ت ...171شمارهٔ ۴۸۸: دوش کردیم دل و دیده به دیدار گرو 172شمارهٔ ۴۸۹: همنفسی به جان خرم قافله تتار کو؟173شمارهٔ ۴۹۰: به دوریت نتوان بود نیز دور از تو 174شمارهٔ ۴۹۱: نوید عهد گل از نورسان باغ شنو 175شمارهٔ ۴۹۲: نیست دوران را نشاطی رطل مالامال ک ...176شمارهٔ ۴۹۳: از صبح روزگار گشاد جبین مجو 177شمارهٔ ۴۹۴: به دست طبع عنان داده ای دریغ از ت ...178شمارهٔ ۴۹۵: از نصیحت برفروزد روی تو 179شمارهٔ ۴۹۶: حسن از خط شود قوی بازو 180شمارهٔ ۴۹۷: کاریست بر ملا گذران در خفا گره 181شمارهٔ ۴۹۸: دلی دارم ازو دل ها شکسته 182شمارهٔ ۴۹۹: پرده بردار و صلای می به شیخ و شاب ...183شمارهٔ ۵۰۰: تا شوی هم انس آگاهی اطلاق خواب ده 184شمارهٔ ۵۰۱: عشق افسر ز سر جم به اشارت برده 185شمارهٔ ۵۰۲: فکر و غم را سر به جان مردم ناشاد ...186شمارهٔ ۵۰۳: از خوی تند و سرکشت کس ایمن و خشنو ...187شمارهٔ ۵۰۴: از گلستان گل به بازار آمده 188شمارهٔ ۵۰۵: شاهدی بر سر این کوچه پدیدار شده 189شمارهٔ ۵۰۶: در بند تو زنجیر گرفتار شکسته 190شمارهٔ ۵۰۷: آنی که به جان ناز تو را حور کشیده 191شمارهٔ ۵۰۸: دیوانه ام ز خانه مشوش برآمده 192شمارهٔ ۵۰۹: روندگان ملولیم روبهم کرده 193شمارهٔ ۵۱۰: در عهد تو یک سر به گریبان نرسیده 194شمارهٔ ۵۱۱: تو بر سر کودکان نهاده 195شمارهٔ ۵۱۲: کیست این از روی رعنایی به جولان آ ...196شمارهٔ ۵۱۳: دلم گداخته غم وز تنم توان رفته 197شمارهٔ ۵۱۴: آب رز در خم آتشین نشده 198شمارهٔ ۵۱۵: کجایی ای گل و مل را به رنگ و بو ک ...199شمارهٔ ۵۱۶: دل بر این ناخوش آشیانه منه 200شمارهٔ ۵۱۷: غم به سزا داده یی دل به نوا کرده ...201شمارهٔ ۵۱۸: در شهر و کو هنگامه ها بهر تماشا ک ...202شمارهٔ ۵۱۹: دگر خدا بود ای دل سر کجا داری 203شمارهٔ ۵۲۰: درین میدان پر نیرنگ حیرانست دانای ...204شمارهٔ ۵۲۱: ازین مجلس نمی خیزد دمی کاحیا کند ...205شمارهٔ ۵۲۲: بر دماغم دویده شیدایی 206شمارهٔ ۵۲۳: غیر از تو نگنجد به سرایی که تو با ...207شمارهٔ ۵۲۴: دیریست ز گوشه نقابی 208شمارهٔ ۵۲۵: چه باید مرد را، طبع بلند و مشرب ن ...209شمارهٔ ۵۲۶: عقلم وداع عصمت کرد از تنگ شرابی 210شمارهٔ ۵۲۷: نیست با مشاطه گلبن طرازم حاجتی 211شمارهٔ ۵۲۸: دریغ از صف مردان برون نتاخت یکی 212شمارهٔ ۵۲۹: دو گرم و رخ زرد از که داری؟213شمارهٔ ۵۳۰: چند ما را به مدارا و فسون بند کنی ...214شمارهٔ ۵۳۱: چو لعبتان خیال اند آدمی و پری 215شمارهٔ ۵۳۲: از ما نهان ز کثرت اغیار بوده ای 216شمارهٔ ۵۳۳: به مویی بسته صبرم نغمه تار است پن ...217شمارهٔ ۵۳۴: چمن قربانگه دنیای خونخوارست پندار ...218شمارهٔ ۵۳۵: دریغا در چنین فصلی حریفم یار بایس ...219شمارهٔ ۵۳۶: گر حسن جمال تو طلبکار نبودی 220شمارهٔ ۵۳۷: گر پای سرو و دامن یاری گرفته ای 221شمارهٔ ۵۳۸: به توتیای رهم خون ز چشم تر چیدی 222شمارهٔ ۵۳۹: کمند عشوه گشادی و فتنه سر دادی 223شمارهٔ ۵۴۰: به خودبینی به جز بتگر نباشی 224شمارهٔ ۵۴۱: سوی هرکس به عنایت نظر انداخته ای 225شمارهٔ ۵۴۲: زان عنبرین کلاله که بر سر نهاده ا ...226شمارهٔ ۵۴۳: بس در وفا تأمل و تأخیر می کنی 227شمارهٔ ۵۴۴: وقت آن آمد که خرگه با گل سوری زنی 228شمارهٔ ۵۴۵: از کم سخنی و سر به زیری 229شمارهٔ ۵۴۶: تو را گفتم ز صبح وصل مهرافروزتر ب ...230شمارهٔ ۵۴۷: خلوتی خواهم و سودای سر زلف کسی 231شمارهٔ ۵۴۸: شد آخر روز بر ناییی و میل دل همان ...232شمارهٔ ۵۴۹: یک ره کم این حجره خاکی نگرفتی 233شمارهٔ ۵۵۰: در هیچ مقامم نگذارد به درنگی 234شمارهٔ ۵۵۱: گه به عشق کاکلت بر سینه سازم سنبل ...235شمارهٔ ۵۵۲: کی سر غنچه او از هر بیان بیابی 236شمارهٔ ۵۵۳: گر برون از برقع آن زلف پریشان آمد ...237شمارهٔ ۵۵۴: جهان به طره عنبرفشان بیارایی 238شمارهٔ ۵۵۵: نوشی به صد جان رایگان قوت روان کی ...239شمارهٔ ۵۵۶: کجایی گنج پنهانی کجایی؟240شمارهٔ ۵۵۷: سحر که سنبلم از جیب پیرهن بکشی 241شمارهٔ ۵۵۸: سر داده ای و بند نهانی نهاده ای 242شمارهٔ ۵۵۹: ز نیرنگ نطقش به مضمون نیایی 243شمارهٔ ۵۶۰: نه گلم کفاف رنگی نه گلم پسند بویی 244شمارهٔ ۵۶۱: درک هر راز کجا زان عجمی زاده کنی 245شمارهٔ ۵۶۲: نی سنبل تنباکویی نه آتش رخساره ای 246شمارهٔ ۵۶۳: به تسیح و مصلا کرده ای میخانه آرا ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ