کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر که تایب گردد از می بر رخ او رنگ حیف
    از سر کوی مغان بر کاسه او سنگ حیف
    از عصا و سبحه ام نفزود قدر و حرمتی
    گردن مینا ز چنگم رفت و زلف چنگ حیف
    از می و مستان بریدم یار هشیاران شدم
    خویش را انداختم در قید نام و ننگ حیف
    کامرانی های خاطر جان و دل را تیره ساخت
    شه چو بی عصمت بود بر ملک بر او رنگ حیف
    تا به راحت تکیه کردی گفت دنیا: الرحیل
    بانگ بی هنگام دارد مرغ خوش آهنگ حیف
    پیکر فغفور و خاقان شد درین منظر خراب
    می خورد عاقل به نقش مانی و ارژنگ حیف
    خوبیی در کس نمی بینم که بنمایم به او
    در بغل تاریک شد آیینه ام از زنگ حیف
    خط چو شد با طره اش همسایه جای جان گرفت
    خانه درویش شد از قرب منعم تنگ حیف
    ناز بر شاهد «نظیری » وقت پیری می کنی
    بس خرف گردیده ای از عقل و از فرهنگ حیف

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha