کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز خیل نغمه سنجان رفتم و طرز کهن بردم
    صداع بلبل کج نغمه از طرف چمن بردم
    نه زیب باغ کم شد نی بساط سبزه خالی شد
    خس خشگی ز نزهتگاه سرو و یاسمن بردم
    دگر در شهر از مستی و رسوایی نمی گنجم
    بیابان دیدم و دستی به جیب پیرهن بردم
    ز بی مهری یارانم ازین به یادگاری نیست
    که مهر خویشتن را از ضمیر خویشتن بردم
    هر آمیزش که سنجیدم خواص زهر می بخشید
    مذاق ناخوشی از شهد و شیر انجمن بردم
    به صد کان مومیایی ای حریفان به نمی گردد
    شکست خاطری کز بزم آن پیمان شکن بردم
    فراغ خاطر از سیر و سفر جستم نشد حاصل
    غم غربت فراهم کردم و سوی وطن بردم
    «نظیری » مست و بدخو دیدمش فرصت غنیمت بود
    لب پرشکوه پیشش رفتم و تیغ و کفن بردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha